در تحلیل روند تحول هنر مجسمه سازی معاصر ایران، می توان به نقاط عملف و پاگردهای مشخص و ویژه ای رسید. نشانههایی قابل رویت از زمینههای مادی و بستر اجتماعی تاریخی فرهنگ جاری که ساختار هویت آثار دورههای اخیر را شکل داده است. این گروه از مجسمه سازان با آثار مفهومی خود به روایت هایی از اجتماع و زمانه نو میپردازند که با الگوها و قالبهای این سرزمین همخوانی دارد و با مصادیق زمان و مکان هم عرض است.///
اگرچه به طور خاص نمیتوان به گرایش تمثیلی و سمبولیستی در مجسمهسازی معاصر تاکید کرد اما میتوان ادعا کرد که رمزپردازی و بیان تمثیلی در آثار بسیاری از مجسمهسازان نوگرا، جایگاه عمدهای داشته است. به تعبیری دیگر بخشی از گرایش مجسمهسازان به هنر مدرن و معاصر ناشی از زمینه های زیستی هنرمند است. در این میان گرایشهای سوررئالیستی و تمثیلی، بیش از بیش طیف گستردهای از مجسمهسازان نوپرداز را به طرف خود کشانده است. البته این امر نه به عنوان یک جریان هنری غالب اما همچون موجهای پیاپی، مجسمهسازی ما را از سر کنجکاوی درگیر کرده است. در همین ارتباط، مناسبات فرم و فضا به گونهای سامان مییابد که علاوه بر توجه به ارزشهای زیباشناسانه، فرم در فضای اثر به وحدت درونی با محتوا رسیده است. هنرمند تمثيل پرداز همواره در جستجوی ارتباط معنوی با جهان پر رمز و راز تخیلات خود قرار دارد. هنرمند در اینگونه آثار، مضامین خود را در فضایی از شعر و رويا تجسم میبخشد. انسان * اشیاء * و جهان هستی، برای او معمایی ایهام برانگیز میشود که پیوندی ناگسستنی با معانی فلسفی یافته است. آثار پیش رو تلاش سه نسل از مجسمهسازان معاصر است که با رویکردی جهانی و تحت تاثیر غنای فرهنگی این سرزمین، موجب بروز جریانی پرتحرک، آمیخته به زبان تمثیل و خیال، حجم های پویا و پرمعنی شده است.
نمایشگاهگردان: قدرتالله عاقلی
هنرمندان