پرویز تناولی
پرویز تناولی یکی از شناختهشدهترین هنرمندان ایرانی است که توانست از سنتهای هنر ایران در قالبی نو استفاده کند. تناولی را «پدر مجسمهسازی نوگرای ایران» و یکی «از بنیانگذاران جنبش سقاخانه» مینامند. ... همه را بخوانید
-
1316
متولد تهران
-
1337
برندهی جایزهی مجسمهسازی در اولین بیینال تهران
-
1339
برندهی جایزهی سلطنتی در دومین دورهی بیینال تهران
-
1365
نمایشگاه انفرادی، گالری بِسیم، وین
-
1376
دریافت جایزهی ژوزِف وی. مکمولان از مرکز تحقیقات هنر خاور نزدیک، واشنگتن
-
1385
نمایشگاه انفرادی، گالری اِلیوت لوئیز، ونکوور
-
1387
آرت فِر، آرت پاریس ابوظبی، غرفهی گالری واتِرهآوس و داد، ابوظبی
-
1396
نمایشگاه انفرادی، «نمایشگاه مروری بر آثار هنرمند»، موزهی هنرهای معاصر، تهران
-
1398
نمایشگاه گروهی، «اطلس رویاهایم»، گالری نیکولاس فلامل، پاریس
-
1400
نمایشگاه گروهی، «مجموعهی زمستان پیشکسوتان ۱۴۰۰»، گالری شیرین، تهران
-
1400
نمایشگاه انفرادی، «هیچ عشق من»، گالری نیکولاس فلامل، پاریس
-
1316
متولد تهران
-
1400
نمایشگاه انفرادی، «هیچ عشق من»، گالری نیکولاس فلامل، پاریس
-
1400
نمایشگاه گروهی، «مجموعهی زمستان پیشکسوتان ۱۴۰۰»، گالری شیرین، تهران
قیمت برآورد و فروش آثار هنری در حراجها نشانگر ارزش قطعی و بهروز آثار هنرمند نیستند
پرویز تناولی (متولد 1316) یکی از شناختهشدهترین هنرمندان ایرانی است که توانست از سنتهای هنر ایران در قالبی نو استفاده کند. تناولی را «پدر مجسمهسازی نوگرای ایران» و یکی «از بنیانگذاران جنبش سقاخانه» مینامند. او از فرمهای آیینی، سنتی و عامیانهی ایران به عنوان جزئی از ساختار مجسمههای خود استفاده کرد؛ اما از این جریان فراتر رفت و آثار او محتوای روایی و استعاری پیدا کرد. او توانست برای مفاهیم ادبی، معادلهای تصویری ایجاد کند.
تناولی فعالیت هنری را با یادگیری ویولن زیرنظر اساتید بزرگی چون ابولحسن صبا آغاز کرد. در سال 1332 هنرستان هنرهای زیبا تأسیس شد و تناولی دورهی سهسالهی مجسمهسازی را در این هنرستان گذراند. او از ادارهی هنرهای زیبا بورسیهی تحصیل در آکادمی هنرهای زیبای کارارای ایتالیا را دریافت کرد. زمانیکه نوزدهسال داشت به ایتالیا رفت و در این آکادمی به تحصیل ادامه داد؛ اما پس از دوسال پسانداز او به پایان رسید و به ایران بازگشت.
پرویز تناولی در سال 1336 آثار کاملاً متفاوتی را که شامل مجسمههای سفالی و مجسمههای ساختهشده از آهنقراضه بود، در نمایشگاهی در تالار فرهنگ ارائه داد. این اولینبار بود که مجموعهای از آثار یک مجسمهساز در ایران به نمایش درمیآمد. پس از برگزاری این نمایشگاه تناولی توانست بورسیهی تحصیلی را از وزارت فرهنگ به دست آورد و تحصیلاتش را در ایتالیا تکمیل کند. او در سال 1337 جایزهی مجسمهسازی اولین بینال تهران را به دست آورد.
پس از آن در سال 1338 به ایتالیا بازگشت و در آکادمی بررا در میلان، زیر نظر مارینو مارینی، پیکرهساز مشهور، آموزش دید. او در این سال برندهی جایزهی مجسمهسازی بینال کارارا شد و در بینال پاریس شرکت کرد. تناولی در سال 1338 دورهی آموزشی خود را با کسب مقام اول به پایان رساند و شانزده اثر از او بهعنوان بهترین آثار فارغالتحصیل مجسمهسازی آن سال در گالری ری میلان به نمایش درآمد.
تناولی با بازگشت به ایران در سال 1338 نمایشگاه انفرادی در تالار رضا عباسی برپا کرد. تنها بیستوسه سال داشت که از او دعوت شد در کالج هنر و طراحی مینیاپولیس مجسمهسازی تدریس کند. او در همینسال برندهی جایزهی سلطنتی دومین دورهی بینال تهران شد و بهعنون نمایندهی ایران در بیستونهمین بینال ونیز حضور داشت.
تناولی در سال 1339 آتلیهی شخصی و گالری خود را با نام آتلیه کبود تأسیس کرد و این گالری به مکانی برای نمایش آثار هنرمندان مطرح آن دوران تبدیل شد. تناولی با تدریس در دانشکدهی هنرهای تزئینی و دانشگاه تهران، تشکیل گروهها و سمینارهای مختلف، نقش مهمی در جریان هنر نوگرای ایران ایفا کرد. او برای نخستینبار در دانشگاه یک کارگاه ریختهگری برای استفادهی هنرآموزان به راه انداخت. از اوایل دههی 1340 تناولی به گردآوری آثار و پژوهش دربارهی صنایع دستی ایران پرداخت. در روند همین جستوجوها بود که با فرهنگ سنتی و عامیانهی ایران، دعاها و طلسمها، اشیاء مذهبی مثل عَلَمها و قفلها و وسایل امامزادهها آشنا شد. این نشانههای تصویری به منبع الهام هنرمندان جنبش سقاخانه و فرمهای تازهای برای هنر نوگرای ایران تبدیل شدند.
تناولی این فرمهای عامیانه را در مجسمههایش به کار برد و پنجرهی مشبک ضریح، بلبل یا هدهد، قفل و پنجهی برنجی به نمادهای تکرارشونده در آثار او بدل شدند. او اشیاء سقاخانهای را به عنوان جزئی از ساختار یک مجسمه، لابهلای احجام هندسی به کار برد، بهسراغ مواد و مصالح سقاخانهای، یعنی مس و برنز رفت و از موادی مثل سرامیک، فولاد و فایبرگلاس هم برای ساخت مجسمه استفاده کرد. او از همان آغاز کار، شخصیت «فرهاد کوهکن» را در معنایی نمادین در نظر گرفت و پیکر او را با مواد و مصالح قراضه، نشانههای سقاخانهای و شکلهای سهبعدی بازآفرینی کرد.
پرویز تناولی در سالهای 1341- 1343 در آمریکا ساکن شد و چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی برپا کرد. با بازگشت به ایران در سال 1343 مدیر گروه مجسمهسازی دانشگاه تهران شد. او در سال 1346 با همراهی سهراب سپهری، بهمن محصص، حسین زندهرودی و ابوالقاسم سعیدی «گروه پنج» را تأسیس کرد. تناولی در نیمهی دوم دههی چهل مجسمههای «هیچ» را که از دل نقاشیخط با ترکیبی از خط نستعلیق و شکستهنستعلیق بیرون آمدهاند، بهصورت حجم سهبعدی ساخت.
سال 1351 اثری از تناولی در مقابل تئاتر شهر تهران نصب شد. این اولین مجسمهی نوگرای ایران بود که در فضای عمومی قرار میگرفت. در سال 1352 «انجمن فرش» ایران به همت او تأسیس شد. تناولی که به فرهنگ و هنر عامیانهی ایران علاقهی زیادی داشت و به پژوهش در این زمینه مشغول بود، در سال 1354 نمایشگاه سیاری از مجموعهی خود با نام «شهرهای شیرنشان فارس» در آمریکا، انگلستان، سوئیس و استرالیا برگزار کرد. همچنین سال بعد نمایشگاه سیاری از مجموعهی «قفل و قفس» که دربارهی قفلهای ایرانی پیش از اسلام تا اوایل قرن بیستم ایران بود را در آمریکا به نمایش گذاشت.
تناولی در سال 1368 در ونکوور کانادا ساکن شد. او سال 1376 جایزهی ژوزف وی.مکمولان را از مرکز تحقیقات هنر خاور نزدیک واشنگتن دریافت کرد. طی چند دههی اخیر آثار تناولی در نمایشگاههای انفرادی و گروهی و همچنین آرتفرهای متعددی به نمایش درآمد و مورد توجه منتقدان و هنرمندان خارجی قرار گرفت. مجسمههای تناولی بارها در حراجیهای معتبر سراسر جهان با قیمتهای چشمگیر به فروش رسیده و مجموعه مجسمههای «هیچ»، «دستها»، «قفل و قفس» و «شاعر» او شهرت جهانی دارند. تناولی همچنین کتابها و مقالات متعددی در زمینهی هنر و فرهنگ سنتی ایران، مانند «قالیچههای تصویری»، «قفلهای ایران» و «طلسم: گرافیک سنتی ایران» تألیف و چاپ کرده است. در سال 1396 نمایشگاه «مروری بر آثار هنرمند» در موزهی هنرهای معاصر تهران برگزار شد که در یادآوری جایگاه این هنرمند بزرگ در تاریخ هنر معاصر ایران نقش زیادی داشت.