بلندای آسمان جای من است
20 آذر 1400از شانزدهم آبانماه تا سوم بهمنماه سال 1400 چیدمانی از شاهپور پویان در موزهی دونت داننز شهر خنت با عنوان «بلندای آسمان جای من است» برگزار شد. پویان این پروژه را مختص فضای موزهی دونت داننز طراحی کرده و این چیدمان از ایده، تحقیق تا اجرا حاصل دو سال کار پیوستهی هنرمند است.
یک برج مراقب، مشابه برج مراقبت نیروی هوایی اصفهان، بهشکل وارونه در فضای پاسیوی موزه قرار گرفته است. پاسیو در مرکز سالن است و در محیط خودِ سالنِ نمایش با تَلی از دانههای گندم مواجه میشویم. برای اجرای این چیدمان علاوهبر سازهی بزرگ برج مراقبت، آرماتورهای چوبی عظیمی برای زیر تل گندمها ساخته شده است؛ روی آرماتورهای چوبی را پارچه کشیده و بر آنها دانههای گندم را ریختهاند.
پیش از پرداختن به موضوع این چیدمان باید تأکید کرد که فضایی که از کنار هم قرار گرفتن برج مراقبتِ واژگون و انبوه دانههای گندم ایجاد شده، در محیطی که علاوهبر نور سالن، از طریق پاسیو نیز نور میگیرد، ترکیب بسیار تأثیرگذار و منقلبکنندهای را ساخته است. فضایی که حضور در آن مخاطب را به اندیشه دعوت میکند. در واقع یکی از دلایل موفقیت پویان در این چیدمان، انتقال احساسات در مواجههی نخستین و بینیاز به آگاهی از محتوای اثر است. گاهی آثاری از ایندست با پشتوانهی تحقیقاتی و بهصورت ایدهمحور خلق میشوند؛ اما بههمین بهانه در مواجههی نخست از بیان عاجزند و نیاز است که با خواندن و آگاهی از متن و محتوا به اثر بازگردیم. اما «بلندای آسمان جای من است» از لحظهی اول حامل معناست و تحریککنندهی ذهن.
جانمایهی ایدهی این چیدمان از یک رویداد اجتماعی و البته با سویهای خانوادگی و شخصی نشئت میگیرد؛ پدر شاهپور پویان مهندس الکترونیک هواپیماهای جت ارتش در پایگاه نیروی هوایی خانهی اصفهان بوده است. نخستین نکته آنکه اولینبار صدای اعتراض جمعی افسران نیروی هوایی از این پایگاه برخاست و این اعتراضات در تضعیف روحیهی ارتش شاهنشاهی نقشی تعیینکننده داشت.
سپس در حوالی انقلاب سال 1357 یک طرح کشاورزی کوتاهمدت شکل گرفت که پدر شاهپور پویان نیز در آن مشارکت داشت. طی آن عملیات بنا شد تا در پایگاه نیروی هوایی اصفهان، یعنی در پایگاهی نظامی، گندم کاشته شود! عنوان چیدمان «بلندای آسمان جای من است» از شعار نیروی هوایی برداشته شده است، شعاری که پیش از انقلاب 1357 در پایین نشان نیروی هوایی دیده میشد.
آنچه پویان در این نمایش بر آن انگشت نهاده و تأکید میکند، یک کلیت متضاد و متناقض است.
او مفهوم امروزین و مدرن پرواز با هواپیماهای جنگنده را در کنار امر سنتی و کهن کاشت گندم، پیش روی ما میگذارد. همینطور به این نکته توجه کرده که در شعار نیروی هوایی سخن از جای داشتن در بلندای آسمان است و در پایگاهش گندم کاشته میشود؛ امری مرتبط با زمین، در پایگاه نیرویی که جای خود را در بلندای آسمان میداند! تقابل دیرینهی آسمان و زمین، سنت و مدرنیته.
اما دربارهی وارونگی برج مراقبت. در فرهنگ ایرانی سپر مواجهه با کابوس، تعبیر به چپ بودن (وارونگی) آن است. شاهپور پویان با اشاره به این موضوع، رؤیای (خواب) آن جنس از خودکفایی را بهشکلی عینی واژگون تعبیر کرده است. شاید با مداقهی بیشتر بتوان از این که کجای آن خواب کابوس بود و چرایی این واژگونی برج مراقبت گره گشود!
شاهپور پویان برای «بلندای آسمان جای من است» کتابی در دست انتشار دارد، کتابی که بازنمای فرآیند تحقیقاتی این پروژه است. آنچه در این چیدمان چشمگیر و قابل تأمل است، یکدستی ایده و اجراست؛ به این منظور که تمام اجزای این پروژه با حساسیت و دقت کافی به انجام رسیده است و فارغ از برداشت معنایی آن با فضایی تأثیرگذار مواجهایم.
شاهپور پویان در تمام این سالها با نقاشیها، طراحیها و مجسمههایش، دغدغهمندی و رویکرد سیاسیـ اجتماعی خود نسبتبه هنر را عیان کرده و اینبار با چیدمانی گستردهتر و عظیم از حیث اجرا، نگاه پویا و البته معاصر خود به هنر را بیشازپیش به نمایش گذاشته است.
تصویر کاور و اسلایدر:
- shahpourpouyan.com