مروری بر نمایش «اتاقی از آن خود»
08 اسفند 1400نمایش گروهی «اتاقی از آن خود» از 24 دیماه تا 11 بهمنماه 1400 در مجموعهی هنر معاصر سو برگزار شد. در «اتاقی از آن خود» آثاری از پنج هنرمند (بهترتیب الفبا) درسا اسدی، زیبا رجبی، شهرزاد جهان، مینو یلسهرابی و ونوشه کاظمیان به نمایش درآمد.
آنچه در بیانیهی این نمایش به آن اشاره شده، تقابل میان هنر فرودست و هنر فاخر است. هنری که تزئینمحور است در برابر هنر بیانگرا. و در این گردهمآیی هنرمندانِ «اتاقی از آن خود» بر آن بودهاند که شکلی از هنر تزئینی یا فرودست را در موقعیت هنر معاصر با مرکزیت «گل» (بهعنوان سوژهی مشترک) مورد مطالعه قرار دهند؛ که این مطالعه و جستجوگری در شکل متنوع آثار و نوع چیدمانشان هم مؤثر بوده است.

نمای چیدمان نمایش «اتاقی از آن خود» در مجموعه معاصر سو | منبع: وب سایت مجموعه معاصر سو | حقوق تصویر متعلق به مجموعه معاصر سو است.
اما آنچه مطالعه کردید به گمانم دشوار بود! بنابراین با ذائقهی شخصیام از ابتدا به شرح «اتاقی از آن خود» میپردازم؛ چرا که معتقدم این نمایش برای هضم در یک ذهن مشتاق به هنرهای تجسمی بسیار مناسب است!
درست در لحظهی ورود به نمایش «اتاقی از آن خود»، با رنگ مواجه شدم؛ رنگهایی تزئینی و تا حدی جیغ! طیفی از بنفش و صورتی و زرد را به خاطر میآورم. از حجم انبوه رنگ و اغراق صحبت نمیکنم، در واقع این چیدمانِ نمایش بود که در انتقال محتوای تزئینمحور موفق شده بود. با بهرهگیری بهجا و درست از نوعی کاغذدیواری و کتابی بر طاقچه در سالن ورودی، قالیچه و لوستری در اتاق مجاور و مجسمههای سرامیکی در سالن کناری، محیطی فراهم شده بود که مخاطب را پیوسته بینابین هنر و تزئین، هنر تزئینی و هنر بیانمند قرار میداد. در حقیقت سؤال اینجاست که مگر چنین فضایی در کار انتقال معنا نیست؟ آیا تزئین خالی از معناست؟ آیا اساساً باید تعهد خاصی برای هنرمند تعریف کرد؟ آیا اصلاً منصفانه است که هنر تزئینی، زنانه خوانده شود؟ آیا این امر جنسیت بردار است؟ من فکر میکنم که دوران این تقسیمبندیها و اساساً هر تقسیمبندی که محدودیتی را بههمراه دارد به سر آمده و ذاتاً نه هنر پذیرای آن است نه هنرمندان متوقف میشوند.
پنداری «اتاقی از آن خود» در کار شکستن محدودیتها اجرا شده است.حال، آثار فردبهفرد هنرمندان این نمایش را میکاویم:

درسا اسدی | یک داستان عاشقانه واقعی | 1400 | سرامیک | 17 × 23 × 12 سانتیمتر
درسا اسدی: این هنرمند سرامیککار و نقاش به مفهومی فانتزی با سویههایی از تاریخ بشر پرداخته و انقلاب کشاورزی را بهعکس تعبیر کرده است. در آثار درسا اسدی گیاهان بر انسان مسلط شدهاند! او ترکیبی از گیاه و انسان را به نمایش گذاشته که باهم ترکیب شدهاند، در هم تنیدهاند و مسیر تکاملی پیچیده و متفاوتی را طی کردهاند. در این سیر تکاملیِ تازه، نظام مردسالارانه به محاق رفته و این تغییرات با پرچمی به «جادوگر شهر اُز» منتسب شده است. جادویی که گرچه فانتزی و رؤیاگون، اما اصلاحات بشر را از بن و ریشه رقم زده است.
ونوشه کاظمیان: نقاشیها یا به تعبیری طراحیهای ونوشه کاظمیان از یک مطالعهی تصویری ساده از گیاه رزماری آغاز شدهاند! مطالعهای ارزشمند از این جهت که به بدیهیات اطرافش بها داده و با استمرار قابلیتهای تصویری یک گیاه را کشف کرده است. آثار او دیدنی، خوشتکنیک و چشمنوازند. (هرچند صفاتی چون چشمنواز محل مناقشه است اما از نظر من ویژگی ستودنیست.) ونوشه کاظمیان در طول خلق آثارش از تقلید فرمی فاصله گرفته و به انتزاعی ویژهی خودش رسیده است. او با اعوجاج در فرم گیاه و استفاده از رنگهایی جسور تصاویرش را کامل میکند. انتزاعی خودآگاه و در کنترل هنرمند که با وجود اینکه تداعیگر تصاویری دیجیتالیاند، سنتهای نقاشی را فراموش نکردهاند.

زیبا رجبی | ناپسندیده بود دل شکستن | 1400 | مدادرنگی روی کاغذ | 19 × 14 سانتیمتر
زیبا رجبی: آثار او با تأثیر از تزئینات هنر ایرانی شکل گرفته و از خوشنویسی بهعنوان عنصری تزئینی استفاده کرده است. خوشنویسی زیبا رجبی وجاهت خوشنویسانه ندارد؛ بلکه در خدمت تصویر است. رنگ و خط (خوشنویسی) نهاد آثار او را تشکیل میدهد و قطع کوچک آثارش بیشباهت به کاشیکاری ایرانی نیست. تأثیرپذیری رجبی از گسترهی هنر ایرانی بیشتر جنبهی معنایی دارد، طراحیهایش در قوارهی کاشیست و در این نمایش یکی از آنها در قالب قالی بر زمین گسترده شده است. قالی که از اسلوب قالی ایرانی تبعیت نمیکند؛ اما در فرم کلی تداعیکنندهی هنر ایرانی است. همینطور لوستری که در چیدمان او بالای قالی آویخته شده، در مجموع با اتاقی مواجهمان میکند که در آن به تزئین بهای قابل توجهی داده شده است.
مینو یلسهرابی: آثار او چیزی بینابین هنر عامه و هنر فاخر به شکل غربیاش را تداعی میکند، از همین رو به نظرم مینو یلسهرابی میتوانست در عصر قاجار نقاش قابلی باشد! ویژگیهای چندگانهی آثارش مواجههای لذتبخش را برای مخاطب میآفریند. او در فضایی کاملاً غیرعادی، عناصری آشنا را نشانمان میدهد. شاید این ویژگی سوررئالیستی به نظر آید؛ اما با چیزی متفاوت از سوررئالیسم ولی متأثر از آن مواجهایم. من در آثار او شکلی از تخیل شجاع را مییابم. تخیلی که بدون خجالت، طنز و فانتزی و تزئین و حقیقت را در هم آمیخته و جهان تصویری تازهای را نشانمان میدهد. او گل را بهطور ثابت در آثارش به کار میگیرد، اما نه در متن نقاشیها؛ بلکه آنها جزئی از یک روایتاند، روایتی رؤیایی و خیالانگیز.

شهرزاد جهان | بیدار شدن به صدای مرگبر | 1400 | رنگ رغن روی بوم | 120 × 90 سانتیمتر
شهرزاد جهان: او با یک نقاشی رنگوروغن به ابعاد 90 در 120 سانتیمتر و یک کتابچه (آرتیستبوک) در «اتاقی از آن خود» حضور دارد. گل بهعنوان موضوع اصلی کارهای شهرزاد جهان در سالهای اخیر بهنوعی در هر اثر شکل عوض میکند و متغیر است. او مصرانه خودِ گل را بهعنوان سوژه، معنا و تمامیت کارش برمیشمارد، اما با کنار هم قرار دادن روند آثار و کتابچههایش، بهوضوح دغدغهمندی سیاسی اجتماعی او قابل دریافت است. او با شیطنت معانی را پشت لایهای از تزئین پنهان میکند. شهرزاد جهان در این نمایش دسته گلی را تصویر کرده است که در لابی هتلی در زادگاهش زاهدان با آن مواجه شده بود. زیبایی تعریفشدهای که عادی مینماید! نام اثر نیز به خاطرهای از همان مکان مرتبط است.
آنطور که در بیانیهی نمایش آمده نام «اتاقی از آن خود» وامدار مقالهای از ویرجینیا ولف با همین نام است که در آن ولف به ضرورت داشتن فضایی برای کار هنرمند یا نویسنده اشاره میکند. همچنین این نام بر تزئین یک فضا توسط خود فرد تأکید دارد. «اتاقی از آن خود» تجربهای مطالعاتی بود با نتیجهای تماشایی.