icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

«پروازِ ناتمام»؛ نمایش آثار ناصر بخشی در بلژیک

نویسنده : نفیسه صالح‌آبادی

زمان خواندن : ۲ دقیقه

از اولین روزهای اردیبهشت تا نوزدهم خرداد 1401، مجموعه‌ای از نقاشی‌های ناصر بخشی در گالری پدرامی (Pedrami Gallery) واقع در بلژیک به نمایش درآمد. این مجموعه که با عنوانِ «پروازِ ناتمام» (unfinished flight) به مخاطبان معرفی شد، بیانگرِ بازتعریفی از حافظه‌ی جمعی بود. بیانیه‌ی نمایش به تکه‌هایی از وقایع اشاره می‌کرد که برای هر فرد یادآورِ زمان و چرخه‌ی زندگی شخصی است؛ قطعاتی پر از نشانه‌ها و تصاویری که هر لحظه در هم ادغام می‌شوند و از دل آن‌ها روایت‌های درونی شکل می‌گیرند. 

ناصر بخشی | فراموشی اجباری | 1396 | رنگ روغن روی بوم | 120 × 80 × 2 سانتی‌متر

 

ناصر بخشی (متولد 1361، تبریز) هنرمندی خودآموخته است که روایتِ خاطرات جمعی، عنصر تکرارشونده‌ی آثار اوست. نقاشی‌هایی که با جز‌ئیاتِ ظریف درون جعبه‌هایی از جنس فلز و چوب نقش می‌بندند و تکه‌هایی از قلب و روح خالق اثر را درون خود حمل می‌کنند. آثارِ مجموعه‌ی «پروازِ ناتمام» در یک فضای راهرومانند در گالری پدرامی به نمایش درآمده‌‌‌اند. روی دو دیوار روبه‌روی هم،  نقاشی‌هایی بر پس‌زمینه‌ای سیاه‌رنگ نصب شده‌اند که در نگاه اول یکدستی‌ای بین آن‌ها دیده نمی‌شود. بر یکی از دیوارها تصویر چهار فرد با لباس‌هایی کم‌وبیش آراسته به چشم می‌خورد که تا زانو در آب فرو رفته‌اند و در حالِ حرکت به‌سمت جایی نامعلومند. بر دیوارِ مقابل نیز سه اثر قرار گرفته‌اند. تصویری خاکستری با عنوان «فراموشیِ اجباری» جمعیتی با چهره‌هایی مبهم را نشان می‌دهد که مشت‌های گره‌کرده‌ی خود را بالا گرفته‌اند. هم‌چنین دو تصویرِ کوچک‌تر به دیوار آویخته شده‌اند که بازتولید همان جعبه‌های چوبی و فلزیِ کارهای ناصر بخشی‌ به‌شمار می‌آیند. باقی آثار بر دیوار سفید گالری و میزهای مقابل آن به نمایش درآمده‌اند.

 

در تعریف این پروژه آمده است که خاطره‌ی جمعی در ذهن افرادی که به‌طور همیشگی نشانه‌ها و عناصر آن را مرور می‌کنند، بازنگری می‌شود. در مواجهه با هر تکه از این خاطرات نیز به سؤالاتِ درونی آن‌ها برمی‌خوریم. مخاطبی که با شیوه‌ی کار ناصر بخشی ناآشنا است، در مواجهه با آثار به همان عدم‌یکدستی‌ای برمی‌خورد که بالاتر به آن اشاره شد. اما به نظر می‌رسد با نگاهی دوباره به آثار و جزئیاتِ درون جعبه‌ها، روایتی شخصی از دل آن‌ها بیرون بیاید که تکمیل‌کننده‌ی پازل خاطرات جمعی است. خاطراتی که در دل جعبه‌های گردو‌خاک‌‌گرفته نقش بسته‌اند و رو به فراموشی می‌روند. ناصر بخشی مخاطبانش را از طرفی با ابعادِ جعبه‌ها و جزئیاتِ درون‌شان و از طرف‌دیگر با زمان و رفت‌وبرگشتش درگیر می‌کند. تعدادی از نقاشی‌های بخشی در این نمایش، گویای همین بازی با زمانِ انجمادیافته در لحظه‌اند. نقاشی‌هایی که یادآور عکس‌هایی‌ هستند که با سرعت شاتر پایین و در اثر حرکتِ خفیفی از سوژه در جای خود شکل گرفته‌اند؛ گذشته، حال و آینده‌ای که هر سه با هم در یک قاب نقش‌ بسته‌اند تا زمان را به بازیِ تصاویر راه دهند.  
تماشای دوباره و دوباره‌ی کارها جزئیاتی تازه را برای مخاطب نمایان می‌کند؛ نگاهی از درون جعبه که به دوردست‌ها خیره شده است، برج میلادِ جای‌گرفته درون جعبه‌ای کوچک‌تر، دو زن که پشت به مخاطب ایستاده‌اند، جمعیتی که رو به ناکجاآبادی در حرکتند و در آخر پروازی که ناتمام مانده است.

 


منبع: 

  • www.pedramigallery.com
bktop