مروری بر نمایش منوچهر یکتایی در گالری کارما
08 آبان 1400کارنمایی یکتا
از هشتم مهر تا بیستودوم آبانماه در گالری کارما نیویورک نمایش مروری بر آثار منوچهر یکتایی برپاست.
ضرب قلم، لکههای غلیظ، شجاعت، طبیعت بیجان، روشن و شفاف... معمولاً آنچه از یکتایی به ذهنمان میآید در میان این کلیدواژهها یا عباراتی مشابه آنهاست. این رویداد کارنمای یکتایی و شامل آثار او از اواخر دههی سی شمسی تا اوایل قرن حاضر است و در نگاهی وسیع تمرکز او بر فرم، رنگ و فضا را نشان میدهد.
منوچهر یکتایی در نقاشی بیپروا بود! آثار او دقیقاً مرز بین نقاشی فیگوراتیو و انتزاعی است. او نه محتاج تأیید بود و نه وارد هیاهو میشد. تمام هیجان و خروش یکتایی در نقاشیهایش بازتاب میکرد. آنچنان غربی بود که از نقاشان مکتب نیویورک شمرده میشود و همزمان چنان شرقی بود که نقاشیهایش تغزل شعرگونهای را به خاطر میآورد. رنگ را ضخیم بر سطح بوم میگذاشت اما نتیجهی کارش لطیف میشد! تناقضی دیدنی در فرم و معنا که به هیچوجه زننده نبود و همواره و هنوز هم نقاشیهایش اشتهای تماشا را تحریک میکند. سوژههایش ساده و رفتار نقاشانهاش عمیق بود.
منوچهر یکتایی | بدونعنوان | 1342 | رنگ روغن روی بوم | 39.7 × 39.7 سانتیمتر
سالها از طبیعت بیجان و منظره نقاشی کشید. به سوژه و نوع رفتار نقاشانهاش وفادار بود، و غیر از این هیچ چارچوبی را برنمیتابید. هنگام نقاشی بومش را روی زمین میگذاشت و اینگونه تعادلی بین آزادی و کنترل نقاشی برقرار میکرد. از اصول گریزان بود و به تصویر میپرداخت. در واقع زیباییشناسی فردیاش چراغ راهش بود. نکتهای که با توجه به سیر تاریخی آثار یکتایی در نمایش گالری کارما درمییابیم، تحول ابزار در آثار هنرمند و تأمل بر بیانمندی نقاشی با توجه به ابزار کار است. برای مثال در آثار دههی سی و چهل شمسی جرم رنگ کمتر و نازکتر است؛ طوریکه قلممو نقش اصلی را بازی کرده و در نتیجه میتوان گفت با تصاویری مواجهیم که پالت رنگی وسیعتری دارند و هیجانیتر از دورههای بعدی خلق شدهاند. در دهههای پنجاه و شصت یکتایی با استفاده از کاردک تصاویری جرمدارتر و عمدتاً خلاصهتر خلق کرده است. در اکثر آثار این دوره رنگها روشنتر از قبل هستند و هیجانات نقاشانه جای خود را به کنش نقاشانه داده است. پس از آن و در دههی هفتاد و هشتاد با یک توازن شگفتانگیز مواجه میشویم. آثار این دوره دو وضعیت پیشین را همزمان نشان میدهند: جرم زیاد رنگ در کنار رد قلممو. پالت وسیع و برخوردی خلاصه شده؛ تصاویری در اوج کمال هنرمند.
نمای چیدمان نمایش آثار منوچهر یکتایی در گالری کارما | حقوق تصویر متعلق به گالری کارما است.
در این تقسیمبندی زمانی یکی از نکات جالب توجه حضور منظره در نقاشیهای یکتاییست که در دهههای پنجاه و شصت بیشتر شاهدشان هستیم. در واقع با وجود اینکه سوژهی اصلی شامل گل و گلدان، میوه و طبیعت بیجان است، گاهی منظره و بهخصوص چشماندازی از منظرِ پنجره وارد ترکیببندیهای یکتایی شده است. خوانش معنایی این حضور منظره بهخصوص در دورهی میانی آثار هنرمند اینگونه تعبیری را به ذهن میآورد: گرایش نقاش از درون به بیرون و مجدداً به درون در رفتوآمد بوده است.
منوچهر یکتایی هیچوقت عضو هیچ گروه و دستهای نبود؛ او در نقاشی، زندگی و اشعارش غوطهور بود. خودش میگفت: «من تلاش میکنم نقاش معاصری باشم. یعنی نقاش نویی باشم، نقاش همین زمانه، گونهای نقاشی که شما تا بهحال ندیده و تجربه نکردهاید.» در اشعارش هم همین روحیه منعکس میشد. نقاش بیباک وقتی از ایران رفت تنها بیست و دو سال داشت؛ اما ریشههایش تا آخر عمر رهایش نکردند. هیچوقت تصویر یک نقاش امریکایی را ارائه نکرد و در عمر طولانیاش جهان تصویری تازه، شخصی و شرقی را به ارمغان آورد. سرانجام منوچهر یکتایی ۹۷ ساله، آبانماه ۱۳۹۸ در سکوت از دنیا رفت.
امروز در حوالی دومین سالگرد درگذشت منوچهر یکتایی، نمایش آثارش در گالری کارما فرصتی تازه و یادآوری دوبارهایست که در نقاشیهای او تعمق کنیم، دستیافتههای تکنیکی و معنایی آثارش را باز بخوانیم و بیشازپیش با آثار تکرارنشدنیاش آشنا شویم. آثاری که پیوسته در ستایش زندگی خلق شدند و از قضا عین زندگی بودهاند؛ پر از پستی و بلندی، سرشار از چالش و سریع؛ اما زیبا، دلفریب و خواستنی!