هنر شهری و هنر خیابانی: از دیوارهای شهر تا قلب جامعه
19 خرداد 1404در سالهای اخیر، شهرها به صحنهای بدل شدهاند که هنرمندان در آن، دیوارها، میادین و حتی فضاهای خاکخوردهی رهاشده را به بومهایی برای گفتوگو و بیان هنری تبدیل کردهاند. «هنر خیابانی» (Street Art) و «هنر شهری» (Urban Art) دو ژانر نزدیک به هماند که با وجود همپوشانی در محدودهی اجرا، در ماهیت، اهداف و مخاطب تفاوتهایی بنیادین دارند. در این یادداشت میکوشیم با بررسی ریشههای تاریخی، ویژگیهای فرمی و کارکرد اجتماعی این دو جریان، تصویری روشن از جایگاه آنها در شهرهای مدرن و همچنین فعالیت هنرمندان ایرانی ارائه دهیم.
کیت هرینگ | هنر خیابانی
وقتی سعی میکنیم از هنر شهری یا هنر خیابانی صحبت کنیم، به شکل عمومی اولین نمود آن را در دیوارنگاریهای شهری پیدا میکنیم. انگاری این هنر پیوند نزدیک و محکمی با دیوارهای سطح شهر دارد؛ در هنر شهری و خیابانی – و به طور کلی هنر عمومی- بهجای دیوارهای گالری، با دیوارهای بینام و نشان مکانهای مسحورشده در فضای شهری طرف هستیم. در هر دو هنر شهری و خیابانی این ویژگی وجود دارد اما دارای تفاوتهای زیادی را شامل میشوند.
آغاز هنر خیابانی را معمولاً به دههی ۱۹۶۰ در نیویورک نسبت میدهند؛ زمانی که جوانان حاشیهنشین با اسپریهای رنگی امضای هنرمندانهی خود (Tag) را برروی واگنهای مترو و دیوارهای شهر ثبت میکردند. این حرکت اولیه، واکنشی به محرومیت اجتماعی و فقدان چشمانداز اقتصادی بود؛ اما بهسرعت به یک جریان هنری و هویتی تبدیل شد که اعتراض، خودابرازی و تعلق به یک گروه را در خود داشت.
در دههی ۱۹۸۰، آثار هنرمندانی چون کیت هارینگ (Keith Haring) و ژان-میشل باسکیا (Jean-Michel Basquiat) وارد گالریها شدند و «گرافیتی» را به دنیای هنر رسمی معرفی کردند. همزمان، در شهرهای اروپایی مانند پاریس و برلین، کار با استنسیل و پوسترآرت بهعنوان شاخههایی از هنر خیابانی متولد شدند که ابزار قدرتمندی برای انتقال پیامهای سیاسی و اجتماعی به شمار میآمدند.
ژان میشل باسکیا | «ماهیگیری» | 1981
از سوی دیگر، مفهوم هنر شهری در دهههای بعد خود را نشان داد تا دامنهی اثرگذاری هنرمندان را فراتر از دیوارنویسی صرف ببرد. در این ژانر میبینیم که علاوه بر گرافیتی و شابلون، از هنر محیطی (Environmental Art)، ابعاد بزرگمقیاس و نورپردازی خلاقانه نیز استفاده میشود. پروژههای شهری که با همکاری شهرداری یا سازمانهای فرهنگی برگزار میشوند، مانند فستیوالهای نقاشی دیواری یا کارگاههای مشارکتی، همگی جزوی از هنر شهری محسوب میشوند.
هنر خیابانی معمولاً خودجوش و بدون مجوز است. همین روند غیررسمی، هویت شورشی و زیرزمینی به آن میدهد. در هنر خیابانی، پیام اصلی برای عابران روزمره در شهر است؛ واکنش آنی و لحظهای مخاطب اهمیت دارد. گاه پیام تنها به همان محله یا ناحیه محدود میشود و اهمیت گستردهای برای طرح مسائل و نقدهای اجتماعی رقم میزند.
آثار Street Art معمولاً با استفاده از اسپری، ماژیک، شابلون یا چسباندن پوستر انجام میشود و مقیاس ابعاد متوسط دارد. این هنر بخشی از زیست زیرزمینی شهر است و اغلب در معرض پاکسازی یا برخورد قانونی قرار میگیرد. این خطرِ توقیف یا محاکمه کردن هنرمند، خود به یکی از عناصر هویتی و اعتراضی این هنر بدل شده است. درواقع هنر خیابانی دارای ژست اعتراضی و غیرساختارمند است و همین ویژگی باعث میشود سیالیت خاصی داشته باشد؛ بهطوری که هر اثر، برای مدتی طولانی بر روی دیوار نمیماند و حیات محدودی را تجربه میکند.
هنر خیابانی در ایران همچون دیگر نقاط دنیا، از تنوع و گستردگی زیادی برخوردار است. بسیاری از این هنرمندان به صورت گمنام و ناشناخته یا با اسم مستعار به خلق اثر میپردازند. بنابراین تعداد هنرمندان شناختهشده ذیل این ژانر زیاد نیست. اما برای شروع میتوان از هنرمندانی که در زمینه «گرافیتی» فعالیت میکنند نام برد. از میان هنرمندان شناختهشده این حوزه، میتوان به بلک هند (Black Hand) اشاره کرد. او با درونمایهها و موضوعاتی کاملا سیاسی دست به خلق اثر میزند. آثار او با همین امضا بر روی دیوارهای عمومی شهر اجرا میشود و در معرض دید همگان قرار دارد. آثار بلک هند دارای طعنهها و کنایههای سیاسی است و از این طریق نقد اجتماعی خود را بیان میکند. میتوان به «A1one» هم اشاره کرد. او نیز با اسم مستعار به فعالیت مشغول است. آثار او بیشتر بر جنبه تایپوگرافیک تکیه دارد.
اگرچه در باور عام، هنر خیابانی بیشتر دارای جنبههای سیاسی یا بیانهای انتقادی و ساختارشکنانه است اما به اشکالی دیگر و با رویکردهای شاعرانه نیز میتواند همبستگی پیدا کند. برای مثال آثار میرزا حمید نمونهای از این رویکرد به هنر خیابانی است. میرزا حمید با ترکیبی از رنگ خاک رس، اشکالی انتزاعی خلق میکند که همزمان دارای عینیتی قابل تشخیص است. آثار او در عین انتزاعی بودن، هرکدام مفهومی از زندگی را به مخاطب منتقل میکنند. فارغ از موضوع این نقاشیها، آثار میرزا حمید میتوانند به محله یا یک خیابان کارکردی اعتراضی بدهند و مقاومت محله دربرابر تغییرات شهری را نمایان کنند؛ مانند پروژه میرزا حمید در محله بافت فرسودهی عودلاجان تهران.
میرزا حمید | بخشی از پروژهی پناهگاه
در سمتی دیگر، هنر شهری اغلب در چارچوب پروژههای تعریفشده و با هماهنگی یا حمایت نهادهای شهری یا حامیان مالی خلق میشود. عموم آثاری که در سطح شهر دیده میشود، از جمله دیوارنگاری یا ساختماننگاری های عظیم یا بسیاری از حجمها و مجسمههای میادین و پارکهای شهری، شامل هنر شهری هستند.
میرزا حمید | هنر خیابانی
هنر شهری میکوشد ضمن تأثیرگذاری بر مخاطب عام، در چارچوب تغییرات بلندمدت شهری عمل کند. هدف میتواند بازسازی یک محله آسیبدیده، جذب گردشگر یا بهبود تعامل اجتماعی افراد جامعه باشد. Urban Art شامل فرمهای متنوعتری است: از نقاشی دیواری غولپیکر (Mural) در چندین طبقهی ساختمان گرفته تا مجسمههای فلزی، سازههای نوری و پروژههای چندرسانهای. این تنوع باعث میشود که این شاخه از هنر بتواند در فضاهای بزرگ شهری یا حتی فضاهای بستهی موزهای نیز اجرا شود.
از نمونههای خوب و بسیار مطرح هنر شهری، میتوان به بازاجرای طرح محسن وزیری مقدم به صورت نقاشی دیواری در چهارراه ولیعصر تهران و مجسمه پرویز تناولی در محوطه ساختمان تئاتر شهر اشاره کرد. بهطور خلاصه، هنر شهری عموما در ادامهی جریان رسمی و غالب هنر و در اکثر مواقع ادامهدهندهی سیاستهای شهرسازی سازمانهای دولتی است. بنابراین هنر شهری تا حد زیادی مشروعیت قانونی بیشتری دارد و در همکاری با نهادهای رسمی، گاهی حتی بودجهی دولتی یا غیردولتی دریافت میکند. این مشروعیت سبب میشود آثار برای سالها پابرجا بمانند.
در ایران، هنرمندان جسور و خلاق با ترکیب سنت و مدرنیته، نشان دادهاند که دیوارها و فضاهای رهاشده میتوانند محلی برای امید، اعتراض و بازآفرینی فرهنگی باشند.
بنکسی | اثری نمادین برای ادای احترام به ژان میشل باسکیا
تصویر کاور و اسلاید:
- instagram.com/mirzaahamid
- هنر خیابانی از میرزا حمید