هنر خام؛ ابزاری رادیکال برای بیان هنری
02 ارديبهشت 1404هنر خودآموخته شیوهای از بیان هنری است که به دلیل استقلال و جداییاش از فضای رسمی هنر شناخته میشود. هنرمند خودآموخته کار خود را با انگیزههای عام خلق اثر، مانند نمایش و فروش آن شروع نمیکند، بلکه در انزوا و بدون داشتن هیچ شناختی از تعریف هنر و بهصورتی خودانگیخته دست به آفرینش میزند. در این میان دو اصطلاح «هنر خام» (Art Brut) و «هنر بدوی» (Art Naïf) شکلی رادیکال از شیوههای بیانی و ارائهی آثار توسط بخشی از هنرمندان خودآموخته را نشان میدهند. در این یادداشت نگاهی کوتاه به تاریخچهی هنر خام میاندازیم و سپس کارکردهای آن را بررسی خواهیم کرد.
در عصر معاصر، هنر اوتسایدر (Outsider Art) و هنر خودآموخته بهعنوان قلمروهایی مستقل از آموزشهای رسمی و چالشبرانگیز، در مقابل معیارهای دنیای هنر شناخته میشوند. هنر اوتسایدر، که میتوان از آن به عنوان «هنر خارج از جریان رسمی» نیز نام برد، به آثار افرادی اطلاق میشود که از جریانهای رسمی هنری کنار ماندهاند؛ هنرمندانی که از آموزشهای دانشگاهی و نهادهای هنری بهره نبرده و آثارشان از ذهنیتی آزاد و مستقل برآمده است. این اصطلاح که اولین بار توسط منتقد هنری، راجر کاردینال (Roger Cardinal) در سال ۱۹۷۲ ابداع شد و به آثاری اشاره داشت که بازتابدهندهی تجربیات شخصی، دردها و آرزوهای فردی هستند و با تأثیرات محدودی از هنجارهای زیباییشناسی موجود پدید میآیند.

در تقابل با هنر خارج از جریان رسمی، «هنر جریان رسمی یا بدنه» یا همان هنر اینسایدر (Insider Art) پدیدار میشود که بیشتر براساس فهم آکادمیک هنرمند از هنر معنا پیدا میکند. هنر اینسایدر شکل غالب و عام هنر است که بیشتر در گالریها، نمایشگاهها و رویدادهای روز هنری در جهان با آن مواجه میشویم. این هنر از مجراهای رسمی فضاهای هنری همچون آکادمیهای هنر، گالریها و حتی حراجیها معرفی میشود و مورد تأیید قرار میگیرد.
هنرمند جریان رسمی، چه از خلال آموزش آکادمیک هنر چه از خلال مواجهه با آثار هنری در چنین فضایی، مانند اغلب آثاری که در گالریها مشاهده میکنیم، میتواند در این دسته قرار گیرد. چنین آثاری معمولا وابسته به فهم تاریخی از قواعد و زیباییشناسی کلاسیک و مدرن یا وابسته به دانشی است که نهادهای هنری آن را بازتولید میکنند. اما هنرمند خارج از جریان رسمی که با این فضا یا نظام غالب آموزش هنری آشنایی زیادی ندارد، شکل دیگری از بیان هنری را نمایان میکند.
در میان هنرمندان ایرانی میتوان از نازنین طیبه نام برد. در آثار او موضوعات و ابژهها با نگاهی سادهشده بهتصویر کشیده شدهاند. خطوط ممتد و موازی در آثار او میتواند شکلی از تخلیه خود هنرمند باشد درحالی که از خلال آن ابژهای برایمان قابل رؤیت نمیشود و زیباییشناسی انتزاعی ما را نیز به چالش میکشد. این ویژگی خود متأثر از این است که هنرمند در طول زندگیاش خارج از جریان رسمی هنر دست به خلق اثر زده است. آثار طیبه با تجربهگرایی و فهم خود هنرمند شکل گرفتهاند.

در اینجا باید متذکر شد که راجر کاردینال در بررسی تاریخی هنر اوتسایدر، ریشهی این جریان را در «هنر خام» میبیند. در سال ۱۹۴۵، ژان دوبوفه (Jean Dubuffet)، نقاش فرانسوی، جمعآوری آثاری که آزاد از ضوابط فرهنگی و سنتی دنیای هنر بودند را آغاز کرد و در سال ۱۹۴۸ به همراه آندره برتون (Andre Breton)، شاعر فرانسوی، «شرکت هنر خام» (Compagnie d’Art Brut) را تأسیس کردند.
بخش بزرگی از مجموعهی دوبوفه شامل آثار بیماران روانی بود. دوبوفه معتقد بود که این نوع هنر برخاسته از ابتکار خالص است و توانایی بالایی در نمایش عواطف و ارزشهای انسانی دارد. در سال ۱۹۷۲، او این مجموعه را که بیش از پنج هزار اثر دربر میگرفت، به شهرداری لوزان در سوئیس اهدا کرد و چهار سال بعد نمایشی از این آثار در همان شهر برگزار شد. با این اتفاق، هنر خام به یکی از موضوعات مورد بحث در دنیای هنر تبدیل شد.
ارتباط میان هنر و بیماری روانی از کنجکاوانهترین مباحثی است که از دیرباز مورد توجه بوده است؛ برای مثال افلاطون معتقد بود پیوندی میان هنر و جنون وجود دارد. اما این نگاه تا اواخر قرن نوزدهم و با ظهور نظریات روانکاوی مدرن به اوج خود نرسید. با ظهور این نظریات و مهم شدن ناخودآگاه انسان، رفتهرفته استفاده از هنر بهعنوان یک روش درمانی برای بیماران مهم تلقی شد؛ هنر به مثابهی وسیلهای برای بیان ناخودآگاه انسان.
با توجه به نظریههای روانشناختی، هنر خام میتواند بهعنوان بازتابی از عواطف، ترسها و آرزوهای ناخودآگاه فهمیده شود. از این منظر، آثار هنرمندان غیرآموزشدیده و حاشیهای ممکن است بیانگر فرآیندهای درونی و سرکوبشدهای باشند که در شرایطی مانند تجربههای تراژیک یا بحرانهای روانی پدید آمدهاند.
از سوی دیگر، هنر بدوی یا هنر نائیو که از آن با عنوان «هنر ساده» نیز نام برده میشود قرار دارد که یکی از راههایی است که هنرمندان خودآموخته میتوانند به آن توجه داشته باشند. در این ژانر اثر هنری براساس نگاه هنرمند به پیرامون خود، نه بر مدار آکادمیک شکل میگیرد. ژرفانمایی و رنگگذاری بدوی بوده و فرمهای مکتبی در این آثار پررنگ نیست. هنر بدوی با اینکه شباهتهای فرمی بسیاری با هنر خام دارد اما در شیوه و کارکرد تفاوتهایی دارد. در هنر بدوی هنرمندان معمولاً با دنیای هنر حرفهای در ارتباط هستند و از اصول و قواعد هنری کلاسیک آگاهی دارند. در حالی که هنرمندان هنر خام اغلب بهصورت منزوی و بدون آگاهی از جریانهای هنری روز فعالیت میکنند. درواقع هنرمندان نائیو یا بدوی، شکلی خودخواسته از سادهانگاری اصول و روش هنر آکادمیک را پیش میبرند.
درواقع نکتهای که میتوان آن را از جنبهی زیباییشناختی مورد بررسی قرار داد، فرم هنر خام و هنر بدوی خواهد بود. در هر دو مخاطب با نوعی سادگی طرف است. در هنر بدوی سادگی در ژرفانمایی و رنگگذاری و در هنر خام سادگی در اشکال و خطوط دیده میشود. این ویژگی در هرکدام از این سبکهای هنری به دلیل کارکردهای متفاوت آنها شکل دیگری پیدا میکند. در هنر بدوی، هنرمند با اینکه اطلاعاتی از قواعد هنری دارد اما به شکلی عامدانه سعی در شکستن فرمهای همیشگی دارد؛ این در حالی است که سادگیِ استفاده از خطوط و اشکال در هنر خام، تصویر ناخودآگاه فردی است که هیچگونه آموزش هنری رسمی ندیده است.
سی سی | بدون عنوان | 1401 | گلیم | 70 × 61 سانتیمتر
با نگاهی به آثار علیرضا اصبحی با نام مستعار سیسی، میتوانیم به چنین ویژگیهایی پی ببریم. آثار او نمونهی خوبی برای پی بردن به ویژگیهای هنر بدوی است. او به صورت خودآموخته، با بافت گلیم به خلق آثار تجسمی میپردازد. نقشمایههای او متأثر از نقوش هنر فولکلور ایرانی است. نهتنها خود نقوش بلکه فرم بهکارگیری آن نیز در گلیمها و بافتنیهای سیسی براساس معیارهای هنرهای سنتی و فولکلور شکل میگیرد. سادگی اشکال مختلف در این آثار انگار شکلی بچهگانه دارد و میتواند فهم ما از ساختارهای زیباییشناختی را به چالش بکشد.
براساس خوانشی که میتوان از آرای میشل فوکو (Michel Foucault)، متفکر فرانسوی انجام داد، هنر خام میتواند بهعنوان یک بیان مقاومت در برابر ساختارهای قدرت و کنترل اجتماعی تلقی شود. فوکو معتقد بود که دانش و قدرت بهطور مشترک در ایجاد «معیارهای نرمال» و تعیین مرزهای مجاز در جامعه نقش دارند. از آنجایی که هنر خام اغلب به آثار هنری بیماران روانی، معتادان حاشیهنشین و زندانیان گفته میشود، این آثار بدون فیلتر شدن توسط هنجارهای رسمی، بازتاب دهندهی دنیای درونی و تجربیات سرکوبشدهی این هنرمندان حاشیهای و خودآموخته هستند.
از منظر فوکو، قدرت فقط در شکلهای سرکوبگرانه ظاهر نمیشود، بلکه در تولید دانش و معیارهای شناختی نیز نقش دارد. هنرمندان نائیو بر اثر نوعی تجربهگرایی سعی میکنند آثار خود را با فرمی سادهشده کار کنند اما در هنر خام، فرد با ارائهی روایتی متفاوت، یک نوع «دانش جایگزین» ارائه میدهد که به نقد معیارهای پذیرفتهشده در هنر و جامعه میپردازد. در واقع با تأثیر از نگاه فوکو درمییابیم که هنر آکادمیک و معیارهای کلاسیک برای هنر تا چه میزان میتواند دسترسی افراد و گروههای مختلف را به آن محدود کند و همچون دیگر ساختارهای جامعه آنها را از خود براند.
در پایان میتوان گفت که هنر خام (و بهصورت کلی هنر خودآموخته) نهتنها میتواند جایگزینی برای ساختارهای آموزش آکادمیک باشد، بلکه استفادهی عمومی از هنر را برایمان پررنگ میکند. در این معنا هنر، رسانهای تلقی میشود که قدرتی را میسازد و ممکن است قدرتی را پنهان کند. هنر خام، هنر جدافتادگانی عموما ناشناس است که خود را در اثری که روبهرویشان است و بهدست خودشان خلق شده، تخلیه و بیان میکنند. این شکل از هنر به ما نشان میدهد که ابزارهای بیان و خلاقیت محدود نیستند و میتوان خارج از چارچوبهای شناختهشدهی دنیای هنر هم اثر هنری خلق کرد.

تصویر کاور و اسلاید:
- نازنین طیبه | بدون عنوان | 1400 | ماژیک روی کاغذ | 50 × 70 سانتیمتر | نمایش در اکس هما در سال 2023
- darz.art
منابع:
- پاکزاد، زهرا و دیگران. بررسی و تحلیل هنر خودآموختگان و زمینههای ورود آن به دنیای هنر برمبنای آراء آرتور دانتو. (۱۳۹۹). مبانی نظری هنرهای تجسمی-شماره ۱۰
- رسا، فاطمه. تحلیل هنر خام در آثار تجسمی بیماران روانی (۱۴۰۲). مطالعات میان رشته ای هنر و علوم انسانی - شماره ۱۲
- فوکو، میشل. تاریخ جنون (۱۴۰۱). ترجمه: فاطمه ولیانی. تهران: نشر هرمس
- Cardinal, Roger. Outsider Art (1972). Littlehampton Book Services Ltd
- christies.com/en/stories/outsider-artists-hot-list