icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

مروری بر آثار مایشا محمدی، هنرمند ایرانی ساکن آمریکا

نویسنده : دل‌آرام رجبی

زمان خواندن : ۳ دقیقه

مایشا محمدی، هنرمند ایرانی ساکن لس‌آنجلس، در همکاری با گالری پِیس، مجموعه‌ای تازه از آثار خود را تحت عنوان «مشاور بی‌صدا» در هفته گالری برلین (Berlin Gallery Weekend) ارائه داده است. این دومین همکاری مایشا محمدی با گالری پیس بعد از نمایش انفرادی «بازی‌شکن» است که سال گذشته در نیویورک برگزار شد. 

مایشا محمدی | او مدادش را پنج صبح می‌تراشد | 1399 | رنگ روغن و لعاب روی بوم | 129.5 × 160 سانتی‌متر

نمایش انفرادی «مشاور بی‌صدا» شامل ۹ اثر دیده‌نشده از مایشا محمدی است. این نمایش از تاریخ ۲۷ آوریل تا ۲۶ ژوئن ۲۰۲۴ (۸ اردیبهشت تا ۶ تیر ۱۴۰۳) در گالری پیس برلین برگزار شد. محمدی در آثار خود به جست‌وجو درباره‌ی رابطه‌ی بنیادین رنگ و فرم، زبان، ماده و هستی می‌پردازد و آن را در قالب نقاشی‌های انتزاعی به تصویر می‌کشد.

در آثار این هنرمند، فرم بیش‌تر از جنبه‌ی فرآیند «خلق» معنا دارد تا محصول نهایی؛ آن‌چه مخاطب را جذب می‌کند، گفت‌وگوی پویا میان خط و رنگ است که به ایجاد فرم می‌انجامد. در وهله‌ی اول ممکن است به‌نظر برسد که فرم‌ها در آثار او تکرار شده‌اند، اما در واقع هر یک از فرم‌ها منحصربه‌فرد هستند. 

مایشا محمدی تحصیلات خود را در حوزه‌ی علوم شناختی گذرانده است. او در مصاحبه‌ای با سباستین بادن (Sebastian Baden)، مدیر گالری شِرْن فرانکفورت (Schirn Kunsthalle Frankkfurt)، به ارتباط میان هنر و علم اشاره می‌کند. در این مصاحبه او هنر را به آیینه‌ای تشبیه می‌کند که انعکاسی از تجربیات روزمره و مسیری که با پرسش‌های بی‌نهایت علم در ذهن او ایجاد شده است را به تصویر می‌کشد. 

رنگ، خط و فرم عناصر اصلی نقاشی‌های مایشا محمدی هستند. او پالت رنگی خود را با الهام از تصویری مشخص انتخاب می‌کند؛ تصویر سنگ‌های رنگی روی ساحل، صفحات مجله، میز غذا یا شمعی نیمه‌سوخته از کیک تولد پسرش. محمدی از رنگ به‌عنوان ابزاری برای ایجاد احساس و هارمونی استفاده می‌کند. در واقع موضوع این صحنه‌ها مدنظر هنرمند نیستند، بلکه صرف «ترکیب رنگی» الهام‌بخش هر اثر است.

مایشا محمدی | مشاور بی‌صدا | 1403 | رنگ روغن روی بوم | 124.5 × 104.1 × 3.8 سانتی‌متر

می‌توان گفت که استفاده‌ی دقیق از عنصر رنگ در نقاشی‌های مایشا محمدی، به ایجاد تعادل در اثر، که ترکیبی از هم گسسته و نامتقارن دارد، می‌انجامد.

پس از انتخاب رنگ‌ها، هنرمند رویکردی ناآگاهانه را برای خلق نقاشی پیش می‌گیرد. شروع هر نقاشی معمولا با کشیدن بزرگترین فرم‌ها آغاز شده و به‌صورت ناخودآگاه تکمیل می‌شود. بنابراین می‌توان گفت هرچند تصاویر برگرفته از واقعیت هستند اما درنهایت برخاسته از ذهن هنرمندند. 

از سوی دیگر به گفته‌ی خود محمدی، هرچند این نقاشی‌ها از دنیای درونی او سرچشمه می‌گیرند، اما هنگام خلق از او می‌خواهند که برای ساختن آن‌ها، ذهن خود را از حضور خود تهی کند. او توضیح می‌دهد که خودش هنگام نقاشی ناپدید می‌شود و نتیجه تصویری است که هم از او هست و هم از او نیست. این تضاد را می‌توان این‌طور توصیف کرد که آثار هم از طبیعت سرچشمه می‌گیرند و هم انسانی هستند. این رویکرد در واقع همان مسیری است که هنر انتزاعی را شکل داده است؛ از این رو، زبان هنری محمدی را می‌توان نزدیک به هنر واسیلی کاندینسکی دانست. مایشا محمدی در مصاحبه‌ی خود درباره‌ی نمایش اخیرش ادامه می‌دهد:

«برخی منابع تصویری در میان همه‌ی افراد مشترک است. اگر از ۵۰ نفر بخواهید تا یک فرم معین را نقاشی کنند، اشتراکاتی میان ۵۰ تصویر وجود خواهد داشت؛ اشتراکاتی که یک احساس یا واکنش خاص را برمی‌انگیزند. وقتی هر روز این فرم‌ها را در آثارم می‌کشم، جنبه‌های ظریفی از نحوه‌ی ایجاد خط روی سطح را کشف می‌کنم که بیان‌گر معانی فراتری هستند. خط‌ها و سطح‌ها اشکال مختلفی ایجاد می‌کنند که هر یک تخیل افراد را به روشی منحصربه‌فرد فعال می‌کند.» 

ترکیب‌بندی‌های مایشا محمدی در عین ساختارمندی کلی، احساسی از گسست را نشان می‌دهند. نقاشی‌های او را به سطح ماه تشبیه کرده‌اند که تاریخچه‌ای از برخوردهای بی‌شمار اجرام آسمانی در طول هزاران سال بر آن حک شده است. در واقع آثار این هنرمند روایت‌گر تماس‌های نرم و حسی او با سطح بوم است. عمل نقاشی، به عمل «لمس کردن» بدل شده و مجموعه‌ای از آن بر سطح بوم ماندگار شده است. 

مایشا محمدی | نمایی از چیدمان نمایش «مشاور بی‌صدا» | ۲۰۲۴ | گالری پیس برلین

 


تصویر کاور و اسلاید:

  • pacegallery.com
bktop