حضور رها رئیسنیا در دو نمایش گروهی
06 اسفند 1403آثار رها رئیسنیا در دو نمایش گروهی ارائه شدهاند؛ نمایش «چرا اینجا نه؟» (?Why Not here) از تاریخ ۲ اسفند تا ۱۰ فرودین ۱۴۰۴ در گالری واشود (Wschod Gallery)، ورشو و نمایش «پرتره» (Portrait) از تاریخ ۴ اسفند تا ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ در گالری خوشبخت (Galerie Khoshbakht)، کلن.
«باید بگویم که فیلمسازی را بیشتر از نقاشان و موسیقیدانان آموختم تا از فیلمسازان»؛ این اعترافیست از بلا تار (Béla Tarr)، کارگردان سرشناس. در مسیری معکوس اما همراستا با این دیدگاه، رها رئیسنیا نقاشی را نه از نقاشان، بلکه از فیلمسازان و موسیقیدانان آموخت. سالهای حضور او در «آرشیو فیلم آنتولوژی» (Anthology Film Archives)، او را با جریانهای پیشروی سینمای آوانگارد پیوند داد و آثار اجراییاش در حوزهی تصویر، اغلب در همنشینی با موسیقیدانان تجربی همچون آکی اوندا (Aki Onda) و چارلز کرتیس (Charles Curtis) شکل گرفتهاند.
بیش از هر چیز، آثار رئیسنیا تجسمی از سرشت زمانمند و تجربهگرای موسیقیاند؛ آثاری که در هالهای از ایهام، تلویح و انتزاع تنیده شدهاند.
در دههی گذشته، نقاشیها، طراحیها و فیلمهای رئیسنیا در ساختاری تحولی و خودانعکاس شکل گرفتهاند. او در نخستین آثارش، نقاشیها و طراحیهای سیاهوسفید متراکم و معمارگونهای ارائه میداد که پژواکی از انتزاع اروپای پس از جنگ را در خود داشتند. اما بهجای اتکا به حرکت و اشارات بداهه، او این مناظر را از خلال ترسیم تدریجی آرایشی از بردارهای متقاطع و همپوشان در فضا سازماندهی کرد. در نمایشی که در سال ۲۰۰۹ با نام خود او برگزار شد، ترکیبی از فیلم ۱۶ میلیمتری و اسلایدهای ۳۵ میلیمتری، که بر دیواری نصب شده بودند، دریچهای به سوی سینمای گسترشیافتهای گشودند که بر آثار دوبعدی او نیز سایه انداخت.
فیلمها، طراحیها و نقاشیهای رئیسنیا در هم تنیدهاند. نقاشیهایش ترکیببندیهایی کونتراپونتالی هستند که از تصاویر ثابت فیلم نشأت گرفتهاند؛ تصاویری که بهآرامی بر سطح پنل منتقل شده و سپس با روغن و جسو بسط یافتهاند. فیلمهای او نیز بازتابی از این فرآیند باستانشناسانهاند؛ ساختهشده از تکههای پراکندهی آثار پیشین که در ساختاری متداخل از جفتهای همپوشان اسلایدهای ۳۵ میلیمتری و پروجکشنهای ۱۶ میلیمتری جای گرفتهاند. طراحیها و کلاژهای او، که از انتقال تصویر با جوهر سومی (Sumi Ink) و زغال فشرده شکل گرفتهاند، این رابطهی پیچیدهی تأثیر متقابل را واکاوی میکنند. در تمام این آثار، مادیت رسانهی هنری نهتنها یک واسطه، بلکه عنصری هدایتگر است.
آثار رئیسنیا بافتی متراکم دارند که به یک میزان از بیان حرکتی و تصویری، از وجه فیگوراتیو و انتزاعی تغذیه میکنند. همانطور که فیلمهای او از طریق لایههای پیاپی تغییر و ارجاع، مرزهای میان این حوزهها را مبهم میسازند، آثار دوبعدیاش نیز جهانی را ترسیم میکنند که از هر دو وام گرفتهاند، اما بهطور کامل به هیچیک تعلق ندارند. این آثار مسیرهایی را بهسوی مکانهایی نامعین و معماریهایی غیرمنطقی پیش روی بیننده قرار میدهند. رئیسنیا میگوید:
«نقاشیهایم انتزاع را از دنیای فیلم دریافت کردند و اکنون فیلمهایم عناصر واقعیت را به نقاشیهایم بازمیگردانند.»
ازاینرو، بیننده با چالشی (شاید ناممکن) مواجه میشود؛ کاوش میان این دو قلمرو.
ساختار آثار رئیسنیا برمبنای دگرگونیهای پیدرپی بنا شده است؛ جایی که لایههای معنا و تفسیر بهگونهای همزیستانه در کنار یکدیگر قرار میگیرند. در این بستر، میتوان به سخن رولان بارت (Roland Barthes) اشاره کرد:
«لایهلایه شدن معانی همواره امکان تداوم معنای پیشین را فراهم میکند، چنانکه در یک ساختار زمینشناختی، معنایی میتواند در کنار معنای مخالف خود دوام بیاورد، بیآنکه آن را نفی کند.»
بارت در کتاب معنای سوم (The Third Meaning)، مینویسد که: «نه تصویر ثابت بر فیلم تقدم دارد و نه فیلم بر تصویر؛ هیچیک دیگری را فرو نمیکاهد و دربر نمیگیرد.» همین امر را میتوان در رابطهی میان تصویر ثابت و تصویر متحرک در مجموعهی چندوجهی آثار رئیسنیا مشاهده کرد؛ دوگانهای که در پیوندی جاودانه و متقابل، همواره در نوسان است.
رها رئیسنیا (متولد ۱۳۴۷، تهران) در نیویورک زندگی و فعالیت میکند. او در سال ۱۳۷۱ مدرک کارشناسی خود را در رشتهی هنرهای زیبا از موسسهی هنر شیکاگو (School of the Art Institute of Chicago) دریافت کرد و در سال ۲۰۰۲ موفق به اخذ بورسیه و جایزهی دلاکورا (Delacroix Award) برای رتبهی عالی در نقاشی از موسسهی پِرَت (Pratt Institute) شد. رئیسنیا نمایشهای انفرادی و گروهی زیادی در سرتاسر جهان برگزار کرده است و آثارش در مجموعههای برجستهای نگهداری میشوند.
منبع:
- miguelabreugallery
تصویر کاور و اسلایدر:
- arika.org.uk