گفتوگو با لیلا تقینیا میلانی هلر، موسس و مدیر گالری لیلا هلر
01 ارديبهشت 1404لیلا تقینیا میلانی هلر (Leila Taghinia Milani Heller)، یکی از چهرههای تأثیرگذار دنیای هنر معاصر و از پیشگامان معرفی هنرمندان فعال در خاورمیانه و آسیای جنوبی به بازار هنر غرب بوده و بدین واسطه، در ایجاد پلی میان صحنههای هنری شرق و غرب نقشی موثر ایفا کرده است. وی در سال ۱۹۸۲ نخستین شعبهی گالری لیلا هلر را بهعنوان یک پلتفرم بینالمللی که بهواسطه تمرکز بر گفتوگو میان هنر غرب و جهان اسلام شناخته میشود در نیویورک بنیان گذاشت. این گالری طی چهار دهه فعالیت خود، بستری برای نمایش آثار هنرمندان شناختهشده و نوظهور از خاورمیانه، آسیای جنوبی، آسیای مرکزی، اروپا و آمریکا بوده است.
شعبهی دوم گالری لیلا هلر در سال ۲۰۱۵ در خیابان السرکل دبی (Alserkal Avenue) افتتاح شد؛ این منطقه از دبی بهعنوان فضایی اثرگذار در شکلگیری صحنهی هنر معاصر منطقه شناخته میشود. گالری لیلا هلر دبی بزرگترین فضای گالری خصوصی در منطقهی خاورمیانه محسوب میشود و تاکنون نمایشهای بیشماری در حوزهی هنر مفهومی، چیدمان، هنر دیجیتال، و پروژههای چندرسانهای برگزار کرده است. گالری لیلا هلر علاوهبر برگزاری نمایشها، تمرکز ویژهای نیز بر آموزش، تولید محتوای پژوهشی و همکاری با موزهها و فضاهای فرهنگی دارد و نقش پررنگی در رشد هنر معاصر در منطقهی خاورمیانه ایفا کرده است.
لیلا هلر در اواخر دههی ۱۹۷۰ و همزمان با وقوع انقلاب ایران، در ۱۷ سالگی به آمریکا مهاجرت کرد. او در دانشگاه براون (Brown University) به تحصیل در رشتهی تاریخ هنر پرداخت و بعدها مدرک کارشناسی ارشد خود را از مؤسسهی ساتبیز لندن (Sotheby's Institute) دریافت کرد. او سپس دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهی تاریخ هنر و مدیریت موزه از دانشگاه جورج واشنگتن (George Washington University) گرفت و بدین ترتیب فعالیت حرفهای خود در موزههای مختلف را آغاز کرد. او در دوران کاری خود با بسیاری از چهرههای برجستهی تاریخ هنر همچون اندی وارهول (Andy Warhol)، ژان میشل باسکیا (Jean-Michel Basquiat)، جفری دیتچ (Jeffrey Dietch)، سی تومبلی (Cy Twombly) و... ملاقات میکرد، به استودیوهایشان سر میزد و حتی آثارشان را نمایش میداد.
لیلا هلر فعالیت هنری خود را بهصورت مستقل و بدون حمایت خاص، از ساختمانی که در آن زندگی میکرد آغاز نمود. او بهتدریج بهعنوان زنی اهل خاورمیانه که یک گالری تازه در خیابان مدیسون بازگشایی کرده، در میان هنرمندان و فعالان حوزهی هنر شناخته شد. بهگفتهی او، رفته رفته افراد با او تماس گرفته و از او درخواست همکاری میکردند.
«اگر اهل خاورمیانه باشید، همیشه دلتان در آنجاست. با اینکه بیشتر عمرم را در آمریکا گذراندهام، اما قلبم همچنان با خاورمیانه است؛ بنابراین وقتی یکی از هنرمندان ایرانی با من تماس میگرفت و من میتوانستم فرصتی برای نمایش آثارشان فراهم کنم، احساس بسیار خوبی داشتم.»

لیلا هلر در مصاحبهای با مجلهی آنلاین ساوایر فلیر (Savoir Flair) ادامه میدهد: «گاهی پیش میآمد که شرکتهای نفتی در هیوستون برای پروژههایی که در عربستان یا سایر کشورهای منطقه داشتند، از من میخواستند چند اثر از هنرمندان خاورمیانه بخرند. ولی در کل، در آغاز این یک کسبوکار پایدار نبود، من صرفاً بهدلیل علاقه این کار را میکردم. بعدتر در سال ۱۹۸۷ که بازار بورس سقوط کرد، حدود دوازده سال دوران بسیار سختی برای ادامه حمایت از این هنرمندان داشتم. با این حال، گالریام در شکلهای مختلف به حیات خود ادامه داد. در سال ۲۰۰۵ نخستین نمایش بزرگ خود را از آثار هنرمندان خاورمیانه برگزار کردم. این نمایش تنها شامل هنرمندان مهاجر نبود، بلکه آثار هنرمندانی از خود منطقه (لبنان، مراکش، ایران، امارات و...) را نیز در بر میگرفت. از آن زمان به بعد، تمرکزم را بهشکل جدیتری بر رویکرد خاورمیانهای گالری گذاشتم و این به یکی از نقاط قوت من تبدیل شد.»
در ادامهی این مصاحبه، لیلا هلر در پاسخ به این پرسش که بازار گسترده برای هنر خاورمیانه یا آسیا از چه زمانی و به چه دلایلی شروع به رشد کرد میگوید: «تحول بزرگ این بازار بهلطف اینترنت رقم خورد. هنرمندانی که صرفاً محلی بودند، در سطح جهانی مطرح شدند. همچنین باید به کریستیز (Christies) اشاره کنم که برگزاری مزایده در دبی را آغاز نمود و پس از مدتی یک شعبه در آنجا تأسیس کرد. پس از آن، فلیپس (Philips) و سایر مؤسسات هنری نیز به این منطقه آمدند، چراکه بهنظر میرسید صحنهای نوظهور از هنر در این منطقه در حال شکلگیری است.»
متن پیش رو، مصاحبهای با خانم لیلا هلر که چندی پیش، در جولای ۲۰۲۴ در مجلهی سلکشن دبی (Selection Magazine) منتشر شده است را ارائه میدهد.
چه چیزی شما را ترغیب کرد تا در امارات متحده شعبهای از گالری خود را تأسیس کنید؟ این مسیر چگونه آغاز شد و با چه چالشهایی روبهرو بودید؟
من اهل خاورمیانه هستم و همیشه میخواستم به زادگاهم بازگردم؛ گرما، مهماننوازی و ارزشهای خانوادگی اینجا را دوست دارم. در سال ۲۰۰۶ بهطور اتفاقی،بههمراه دو پسر کوچکم به دبی آمدم. آنها هم مثل من عاشق این منطقه شدند و نمیخواستند برگردند، بنابراین سفرمان را تمدید کردیم. سال اول حضورمان در دبی، نخستین دورهی آرتفر آرت دبی برگزار شد و من در آن شرکت کردم. از همان ابتدا توانستم ارتباطات سازندهای با هنرمندان، مخاطبان و خریداران ایجاد کنم. سال بعد نیز آرتفر آرتپاریس ابوظبی راهاندازی شد و من برای دو سال در آن حضور داشتم، تا زمانی که این رویداد به آرتفر آرت ابوظبی تبدیل شد. از همان روزهای اول عاشق حضور در این فضا بودم و همین تجربهها فرصت بازدید مداوم از منطقه را برایم فراهم کرد. مدیران این آرتفِرها به من پیشنهاد دادند که گالری خود را در دبی افتتاح کنم و من همین کار را کردم.
گالری من در سال ۲۰۱۵ در دبی افتتاح شد. من از تمامی لحظههای کار در امارات متحده لذت بردم. گالری من ۴۱ سال پیش در نیویورک راهاندازی شده بود و افتتاح شعبهای از آن در خاورمیانه، یک گام طبیعی در ادامهی مسیر بهنظر میرسید. البته این تصمیم با وجود درست بودن، چالشهایی هم بههمراه داشت. در قدمهای ابتدایی قصد داشتم روی برنامهای متمرکز بر هنرمندان غربی کار کنم، اما متوجه شدم که مجموعهداران، نهادها و موزههای منطقه بیشتر به هنرمندان فعال در منطقه توجه نشان میدهند؛ هنرمندانی از آسیای جنوبشرقی، آسیای مرکزی و خاورمیانه. اگرچه برنامهی غربی گالری همچنان ادامه دارد، اما در حال حاضر بیشتر نمایشهای ما از آثار هنرمندان همین مناطق تأمین میشود.
چهار سال پیش، با یک مشکل هک گسترده مواجه شدم که منجر به از دست رفتن مقدار زیادی پول شد. در آن زمان، دو راه پیش رو داشتم: یا گالری را تعطیل کنم و یا شخصاً مسئولیت بازپرداخت تمام پولهای از دست رفته را برعهده بگیرم. من راه دوم را انتخاب کردم، تصمیمی بسیار سخت و سنگین. خوشبختانه اکنون در حال بازیابی هستیم. همهگیری کرونا نیز آسیب زیادی به ما وارد کرد، اما خوشبختانه کمکم از آن بحران نیز در حال عبور هستیم. در مجموع، این مسیر تجربهای فوقالعاده بوده است. صحنهی هنری دبی بسیار پویا و یکپارچه است. با حمایتهای دولت، وزارت فرهنگ، مجموعهداران و نهادهای منطقه، ما تجربهای ماندگار و الهامبخش را پشت سر گذاشتهایم.

برنامهی گالری شما بر چه عناصری تکیه دارد؛ این روند چگونه شکل گرفته و توسعه یافته است؟
گالری لیلا هلر نیویورک همواره رویکردی بینالمللی، با تمرکز بر هنرمندان خاورمیانه، آسیای جنوبشرقی و آسیای مرکزی را پیش گرفته است. همین رویکرد در گالری دبی نیز با تأکید ویژهای بر هنرمندان آسیایی اجرا شد. البته در کنار هنرمندان منطقهای، همکاری با هنرمندان برجستهی غربی همچنان ادامه داشته است؛ از این میان میتوان به هنرمندانی چون ویم دلووی (Wim Delvoye)، لورنزو کوئین (Lorenzo Quinn)، دِیل چیهولی (Dale Chihuly) و ریچارد هادسون (Richard Hudson) اشاره کرد.
این رویکرد چه نقشی در پرورش صحنهی هنری امارات داشته است؟
احساس من این است که بیتردید رویکردی کاری من، نقشی پررنگ در رشد و غنای صحنهی هنری امارات ایفا کرده است. ما همواره توجه ویژهای به برنامههای آموزشی نیز داشتهایم؛ ازجمله نمایشهای کیوریتشده، سخنرانیهای هنرمندان، و انتشار کاتالوگهای پژوهشی و دقیق با مقالات تخصصی که به غنای نمایشها کمک میکنند.
وضعیت فعلی صحنهی هنری امارات را چگونه ارزیابی میکنید؟
امارات اخیراً به یکی از قطبهای جهانی هنر تبدیل شده و بهواسطهی اتمسفر پویا، موزهها و بنیادهای هنری درحال گسترشی که در دهههای اخیر ایجاد کرده، جایگاهی جدی در سطح بینالمللی یافته است. در دوران کرونا نیز بسیاری از هنرمندان به این منطقه مهاجرت کردند که این امر به پویایی بیشتر آن کمک کرد. از سوی دیگر، دولت نیز با ارائهی ویزای طلایی به جامعهی هنری و حمایتهای سخاوتمندانه، نقشی اساسی در این رشد داشته است؛ بنابراین در حال حاضر ما شاهد حضور برخی از بااستعدادترین هنرمندان بینالمللی در امارات هستیم. خوشبختانه اکنون برنامههای نمایشی متنوعی، چه در موزهها و چه در گالریها و بنیادهای خصوصی، با محتوای جهانی در حال برگزاری است.
چشمانداز شما برای صحنهی هنر امارات در دو دههی آینده چیست؟
من امید بسیاری به توسعهی هرچه عمیقتر این هنر در این منطقه دارم. دو رویداد مهم آرت دبی و آرت ابوظبی از بهترین آرتفِرهای هنری جهان هستند که هرساله میزبان بازدیدکنندگانی از سراسر دنیا، از جمله مدیران موزهها و کیوریتورهای برجسته بوده است. با درنظر گرفتن تحولات شگرفی که در دههی گذشته اتفاق افتاده، تنها میتوان رویاپردازی کرد که بیست سال آینده چه خواهد شد. واقعاً میتوان گفت که نمیشود برای صحنهی هنر امارات محدودیتی متصور شد.
تصویر کاور و اسلاید:
- savoirflair.com