آن چنان که در گذشته از تأثیر متقابل مدل و اثر نقاشی صحبت میشد، از دورهای بحثی نیز دربارهی رابطهی میان عکس و نقاشی، و تناظرهای میان عناصر آنها به وجود آمد. واژهی فوتوژنیک که در فرهنگ عامه به سوژهای اطلاق میشود که در عکس صورتی درخشان دارد، در اصل به معنای هرچیزی است که میل به عکاسی یا کشیدهشدن و ثبت را در وجود آدمی تقویت میکند.
نمایش اخیر، مطابق چنین تعریفی، نمونههایی از تأثیرهای متقابل و چندوجهی استفادهی هنرمندان از رسانههای نقاشی، عکاسی و فیلم را ارائه میکند. این تأثیرات، از طرفی در نگاه هنرمندان، و از طرف دیگر در لحن، سبک، و تکنیک آثار آنان مشهود است؛ به طوری که نفوذ جریانها و حتی مفاهیم اساسی رسانههای دیگر، در درونمایه، کارماده و گفتمان آثار هنرمندان به وضوح دیده میشود. ///
در جریان جمعآوری این آثار٬ از طرفی، تعدادی از هنرمندان به عنوان شاهد/ راوی، موضوعات معاصر خود را بیان کردهاند، و از طرفی دیگر٬ برخی با تکنیکهای مختلف و کار روی تصویر عکاسی و یا در به عینیت درآوردن اجرا و ثبت اتفاق٬ به دستکاری حوادث و خلق روایت پرداختهاند. اینچنین، با آثاری مواجهیم که صرفنظر از تکنیک اجرایی، تشابههایی بین حال٬ گذشته و عمل نقاشی دارند. بررسی این فرآیندهای ادراکی٬ نه جایگزینی برای تاریخ است و نه مقایسهی دوران، بلکه میتواند کنار آمدن با حال حاضر و مواجهه با شرایط کنونی باشد.
«رادیوگرافی»
کوروش شیشهگران از همان ابتدای دههی پنجاه خورشیدی که ساختن جهان تصویری خود را آغاز کرد شخصیت منحصربهفردی بود. معنا در اثر هنریاش هیچوقت کمرنگ نشد و به لحاظ فرم مواجههای که او طی این پنجاه سال با خط داشته است مثال زدنیست. او خط را شاخصهی اصلی آثار خود کرده و مجموعههای حیرتانگیزی با محوریت خط آفریده است، خطهایی درهمتنیده، کلافوار و پر از گره که در این میان پرترههای او شناختهشدهتر و سرآمدند.///
آثاری که در فتوژنیک پیش روی مخاطبان است از مجموعهی اخیر و کمتر دیده شدهی «رادیوگرافی» است.
فیلمهای رادیولوژیای که جزئیاتی از آثار هنرمند روی آنها چاپ شده و به وسیلهی جعبهی نورِ نصب شده بر دیوار قابل تماشا هستند. جابجا کردن فیلمهای رادیولوژی و قرار دادن آنها روی جعبهی نور وضعیتی تعاملی میان هنرمند و مخاطب ایجاد میکند. از طرفی انگار مخاطب درمانگر است! شما با وسواس یک پزشک باید خیره شوید به فیلمهای رادیولوژی و بنگرید به طراحیهایی بینقص که با این شکل ارائه جذابیت بصری دو چندانی هم گرفتهاند. البته که کاری از پزشکیِ مخاطب ساخته نیست، درد و درمان با هنرمند است! ما با اثر متواضعی مواجهایم، هنرمند دیدن نادیدنیهای کارش را با ما شریک شدهاست و مخاطب را محرم آثارش دانسته است.
شیشهگران در مجموعهی «رادیوگرافی» تمایل دارد آنچه دیدنی نیست را مرئی کند و معتقد است که این آثار در فرم و محتوی شبیه به تصاویر رادیوگرافیاند.
کف اتاق چیدمانی ۱۶قطعهای را میبینیم با ابعاد ۲۴۰*۱۸۰ سانتیمتر و با عنوان «خطخطیهای شکسته». به روایت خود هنرمند یکی از آثار مجموعهی رادیوگرافی در جابجایی بین شهری آسیب دیده، اما عکسِ با کیفیتی از وضعیت سالم کار موجود بوده است، او با بریدن و جابجایی قطعات عکسِ نقاشی به فرم «خطخطیهای شکسته» رسیده است. شیشهگران به لحاظ محتوی این خطخطیهای بریده، شکسته و گسسته را نزدیکتر به تصویر رادیولوژی میداند تا آن نقاشی بدون آسیبِ نخست. علاوه بر توصیف هنرمند از شیوهی خلق این اثر، شما پای بزرگداشتی از نقاشی پیشین ایستادهاید، مرثیهای بر خطوطی درهم تنیده که از هم گسستهاند.
بر دیوار سه نقاشی اکرلیک روی پنل آویخته است که پرتره/فیگور هایی از مجموعهی «رادیوگرافی»اند. نقاشیهایی ویژه به لحاظ رنگ، فرم و معنا از متاخرترین دورهی کاری هنرمند.
در نگاهی با فاصله، «رادیوگرافی» یک مراسم یادبود است، یادبود بیش از پنجاه سال خلق، یادبود خط. آثاری صمیمی و بیواسطه، با روح طراحی معاصر و تلاشی موفق برای عریان کردن نادیدنیهای هنر کوروش شیشهگران.
هنرمندان