18 شهريور تا 5 مهر 1401
بیانیه نمایش:
آه
آن شکل زیبا
که بر کلاهخودها به تصویر درآمده
جادهای از سرها را تداعی میکند
که برای جنگ آهی کشیدند
مرگ، کلاهخود را نکشت
تو را کُشت
که در رؤیاهات
بر جزیره صلح
قدم میزدی
تیبور بان(Tibor Baan)///
زیر کلاهخود
هرگاه جنگ تمام میشود، مردم برای سربازان شهید سوگواری میکنند. لوح یادبود و تندیس درست میکنند. اسامی سربازان را روی سنگ مرمر کندهکاری میکنند تا به این ترتیب در مراسم و سالگردها از شجاعتشان یاد کنند بچه که بودم، خانهمان در مجارستان نزدیک جنگل بود. وقتی تابستان با بچهها بازی میکردیم، موقع دویدن در جنگل ناگهان به قبری رسیدم و متوقف شدم. تپه کوچک خاکی بود که بر فراز آن دو تکه چوب از شاخه درخت را به شکل صلیب به هم وصل کرده بودند. بالای صلیب کلاهخود فلزی گذاشته بودند که بعدها فهمیدم متعلق به سرباز آلمانی بوده و همانجا از دنیا رفته و به خاک سپرده شده. قبر سرباز پر از علف و گلهای جنگلی بود. پرندههای جنگل هم آواز میخواندند. در عالم بچگی با خودم فکر میکردم، سرباز لحظه آخر زندگی زیر آن کلاهخود به چه چیز فکر میکرده. به مادرش، به عشقش یا به لحظه خوشی در تابستان… لحظه آخر را چگونه گذرانده… ما، هم شاهد جنگ ایران و عراق بودهایم، هم شاهد جنگ در اروپا. پدربزرگم جنگهای جهانی اول و دوم را دیده و من در جنگ جهانی دوم به دنیا آمدم. این کلاهخودها همان لحظهها را برایم تداعی کرد. البته نمیخواستم به این فکر کنم که سربازها چند لحظه بعد کشته شدند. بنابراین لحظههای خوش زندگی را بر آنها نقاشی کردم.
گیزلا وارگا سینایی
در این نمایشگاه
گیزلا وارگا سینایی
گیزلا وارگا سینایی
گیزلا وارگا سینایی
گیزلا وارگا سینایی
گیزلا وارگا سینایی
گیزلا وارگا سینایی