ژاله نساری
10 تير تا 12 تير 1401
استیتمنت نمایش:
این نمایشگاه مروری است بر آثار ویدیویی او در سالهای گذشته به همراه چیدمان پروژهی آرشیو طوطی که پیشتر در فستیوال دسترسی محدود هشت به نمایش درآمده بود.
بخش اصلی و پولساز سینمای ایران قبل از انقلاب ۵۷، شامل فیلمهایی بود که تحت تأثیر فیلمهای عاشقانه هند ساخته میشد. این فیلمها قصهی آدمهای فقیری بود که با نیروی عشق بر همه بدبختیهایشان پیروز میشدند. عامل اصلی فروش این فیلمها علاوه بر داستان خوشفرجام عشاق فقیر، صحنههای رقص و آوازخوانی زنان و نمایش بیپرده روابط آنها با مردها بود. جامعهی ایرانی که هنوز ریشههای سنتی و مذهبی داشت، این فیلمها را عامل تخریب ارزشهای دیرینهی خود تلقی میکرد و دیدن آنها را مناسب خانواده نمیدانست بنابراین بیشتر مخاطبان این فیلمها مردان بودند. این فیلمها آنها را غرق در تخیلات قهرمانی و شهوانیشان میکرد و باعث میشد چندساعتی بدبختیهای خود را فراموش کنند، اما خارج از پردهی سینما این زنها را عامل فساد جامعه میدانستند. روشنفکران جامعه هم نظر مساعدی به این فیلمها نداشتند.///
این فیلمها را فاقد ارزش هنری میدانستند و برای مخاطبان این فیلمها ابراز تأسف میکردند که برای دیدن این فیلمها و آن زنها چنین مشتاق بودند. دکتر هوشنگ کاووسی از بنیانگذاران نقد فیلم در ایران واژه «فیلم فارسی» را برای این فیلمها ابداع کرد که هنوز هم استفاده میشود و مترادف فیلم مبتذل است. کاووسی شعری نیز در مذمت این فیلمها سروده که تکبیتی از آن چنین است: سزای نواری چنین است: سپردن به خاک/ ولی میتوان گفت حیف از فیلم کداک!
پس از انقلاب ۵۷، مسیر سینمای ایران تغییر کرد. این نوع فیلمها تحت عنوان مبتذل کنار گذاشته شدند و بازیگران آن فیلمها بهویژه زنان از حضور بر پرده سینما محروم شدند. امروز بسیاری از این فیلمها را میتوان در شبکههای مجازی پیدا کرد. اغلب کیفیت پایینی دارند. در بعضی صحنهها هم تصویر اعوجاج پیدا کرده و تصویر محوی از چهره و اندام این زنان پیداست. تصویر محوی که شبیه تقدیر این زنهاست. که در روزهای پر تبوتاب انقلاب راه سکوت و انزوا در پیش گرفتند، از سینمای ایران حذف شدند و با تغییر نسلها و آمدن نسلهای جدید با سلایق جدید از یادها رفتند.