دربارهی مجسمههای مریم کوهستانی در تالار این/جا
27 آذر 1400«پس یک بدن به من بدهید!» «ژیل دلوز، سینما۲»
تالار این/جا در مهرماه 1400 میزبان نمایش مجسمههای مریم کوهستانی بود. مجموعهی «درون گوشت و استخوان» اولین همکاری کوهستانی با تالار این/جا محسوب میشود. کوهستانی پیشتر در چندین نمایش انفرادی و گروهی شرکت داشته است. در این مجموعه هشت مجسمه که با سرامیک در ابعاد مختلف ساخته شدهاند، در نقاط مختلف گالری مثل زمین، سکوها، طاقچه و... قرار دارند. از طرفی چیدمان برخی از آنها بهگونهای تعاملی است و مخاطب میتواند بهصورت ساده و با دست تغییرات حداقلی در محل قرارگیری آنها ایجاد کند. این چیدمان در محیط روشن و پرنور گالری که با نورپردازی عمومی احاطه شده، اجرا شده است.
کوهستانی در مجسمههای این مجموعه بدن و فیگور انسانی را موضوع کار خود قرار داده است. مجسمهها، بدن و اندامهای متفاوتی هستند که در نسبتهایی متغیر با یکدیگر قرار گرفتهاند و از مقیاسهای معمول فیگور انسانی فاصله دارند. مجسمههای کوهستانی گرچه برهنهاند اما در آنها جنسیت مشخصی را نمیبینیم. آنها فاقد جنسیتهای مرسوم هستند. اندام آنها نسبتبه دیگر اندامها در اندازههای متفاوتی ساخته شده است. گاهی سر، دست یا پا بیشاز حد بزرگ یا کوچک است و گاهی اندامی به دیگری متصل شده؛ بهصورتی که جدا کردن آنها امکانپذیر نیست. از طرفی در کنار چیدمانهای فیگوراتیو کامل، با قطعهاندامهای مجزایی مانند پا و دست مواجه هستیم که در نزدیکی دیگر بدنها یا در تلاش برای اتصال به آنها قرار دارند. آنها تکهتکهاند و بدنی واحد را نمیسازند. اتصال آنها به یکدیگر نیز برای وحدت نیست، بلکه تلاشی برای شکلگیری فرمهای متفاوتی از بدن است که تجربه نشدهاند. امکان تغییر چیدمان اولیه، آنها را بیشتر بهسمت خلق بدن و ترکیبی تازه سوق میدهد.
تعریف مجسمههای مجموعهی «درون گوشت و استخوان» از بدن، ثابت و ایستا نیست و میتوان برای آنها از واژهی «بدن» بهصورت جمع «بدنها» استفاده کرد. با اینحال در فرم ارائهشدهی آنها امکان تغییر محدود است. آنها بهسوی بدنی قابل تغییر در حرکتند و حتی تلاش میکنند این حس را در فرمهای ایستای خود القا کنند. اندامها و بدنهایی سرگردان که تعیین نشدهاند و هر لحظه امکان اتصال آنها به یکدیگر و البته قطع آنها نیز وجود دارد. آنها با یکدیگر ارتباط دارند، چه در جایگاهی که چند پیکره و اندام قرار گرفتهاند و چه در سراسر مجموعه که در نقاط مختلف گالری چیده شدهاند. گرچه از یکدیگر دور یا نزدیک هستند، اما در نهایت میتوان گفت که بهصورت ذهنی به زنجیرهی اتصالات میپیوندند.
برخورد بدنها و اندامها در مجموعهی «درون گوشت و استخوان» راهی برای خروج از بدنی فردی را مهیا میسازد. بدن و اندام با همنشینی و جانشینی در مقام یکدیگر، هویتهای واحدی را که پیرامون انسان یا شیء شکل میگیرد انکار میکنند. پیکرهها فاقد هویتاند. نبود هویت این امکان را فراهم میکند تا آنها به راحتی بهسوی بدنی ناشناخته حرکت کنند و در چهارچوبی محدود باقی نمانند. آنها در ارتباط با یکدیگر معنا پیدا میکنند و چیزی مجزا از هم را نشان نمیدهند. مجسمههای این مجموعه بهدنبال فرمی کامل و مطلوب نمیگردند، آنها در جهتی مخالف حرکت میکنند و پذیرای شکلگیری بدنها و ترکیباتی پویا، متحرک و متفاوت هستند.
«درون گوشت و استخوان» با در دستگیری المانهای یاد شده، بهدنبال تجربهی تازهای از بدنی مفرد به سوی بدنها میگردد. بدنهایی که در ارتباط شکل گرفته، گسترش پیدا کرده و از اشکال ظاهری و ابتدایی خود فراتر میروند.