«آنچه بیشتر مردم از ونگوگ نمیدانند»
15 آبان 1403ونسان ونگوگ (vincent van gogh) از شناختهشدهترین چهرهها در تاریخ هنر است که بهدلیل ضربهقلمموهای سرشار از احساس، رنگهای درخشان و آثاری همچون «شب پرستاره» (Starry Night) و «گلهای آفتابگردان» (Sunflowers) شهرت جهانی دارد. در پس این آثار بهیادماندنی، زندگی و سفر هنری او مملؤ از پیچیدگیهاییست که زیر سایهی اعتبار افسانهایاش پنهان میمانند. در اینجا به بررسی برخی از جنبههای ناشناختهتر زندگی ونگوگ میپردازیم و دیدگاهی نوین دربارهی این هنرمند ارائه میدهیم.
- ونگوگ فقط یک نقاشی را در دوران حیاتش بهفروش رساند.
ونگوگ با وجود اینکه امروزه یکی از نامدارترین هنرمندان بهشمار میرود، در زمان حیات خود موفقیت چندانی کسب نکرد. او تنها یک نقاشی بهنام «تاکستان سرخ» (The Red Vineyard) را پیش از مرگش فروخت.این اثر در سال ۱۸۹۰ به قیمت ۴۰۰ فرانک توسط نقاش بلژیکی، آنا باخ (Anna Boch)، خریداری شد. بیشتر آثار او یا اهدا میشد یا توسط برادرش، تئو، نگهداری میشد؛ کسی که هرگز حمایت مالی و احساسیاش را از ونگوگ دریغ نکرد.
- او تحتتأثیر هنر ژاپنی قرار داشت.
ونسان ونگوگ | «روسپی درباری» (Courtesan) | ۱۸۸۷ | منبع: worldart.news
ونگوگ به چاپهای چوبی ژاپنی، که با نام اُکییو-ئه (ukiyo-e) شناخته میشوند، علاقهای ژرف داشت. این هنر تأثیر عمیقی بر کارهای او گذاشت. چاپهای اُکییو-ئه با خطوط برجسته، نواحی رنگی مسطح و تصاویری از طبیعت شناخته میشوند. ونگوگ همهی این عناصر را به آثار خود وارد کرد. او مجموعهای از چاپهای ژاپنی را گردآوری کرد و نسخههایی تحتتأثیر آنها خلق نمود؛ برای مثال دریافتش از «روسپی درباری» (Courtesan) اثر کیسای ایسن (Keisai Eisen). ونگوگ در نامههایی که به برادرش تئو مینوشت، همواره از علاقهی ژرفش به زیباشناسی ژاپنی و تأثیر آن بر استفادهاش از رنگ و ترکیببندی صحبت میکرد.
- او زمانی رؤیای کشیش شدن را در سر میپروراند.
ونگوگ پیش از اینکه زندگیاش را به هنر اختصاص دهد، فردی بسیار مذهبی بود و تمایل داشت مانند پدرش کشیش شود. او در دورههای الهیات شرکت کرد و برای مدت کوتاهی بهعنوان مبلغ در منطقهی معدنکاری بوریناژ، بلژیک فعالیت کرد. نقل شده است که ونگوگ آنجا بیشتر داراییاش را به فقرا بخشید و این کارش بهدلیل «شور و اشتیاق بیش از حد» منجر به اخراجش شد. بااینحال، زمانی که او در بوریناژ سپری کرد، بسیار تعیینکننده بود؛ ونگوگدر این دوره بهطور جدی به طراحی از معدنچیان و مردم محلی پرداخت و این موضوع سرآغاز مسیرش بهعنوان یک هنرمند شد.
- ونگوگ به چند زبان تسلط داشت.
ونگوگ که بیشتر بهعنوان یک هنرمند رنجکشیده به یاد میآید، شخصی فرهیخته بود و به چند زبان صحبت میکرد. او به زبان هلندی، فرانسوی و انگلیسی مسلط بود و با زبان آلمانی نیز آشنایی داشت. ونگوگ که در دوران جوانیاش بهعنوان دلال هنری در لندن و پاریس کار میکرد، آثار شکسپیر (Shakespeare)، دیکنز (Dickens) و جورج الیوت (George Eliot) را به زبان اصلی میخواند و با دوستان و خانوادهاش به چند زبان مکاتبه میکرد. این مهارت، وجهی فرهنگی و متفکر از او را آشکار میکرد که با تصویر رایج فردی در چنگال جنون مغایرت داشت.
- زندگی هنری او بسیار کوتاه بود.
ونگوگ با وجود خلق بیش از ۲۱۰۰ اثر هنری، از جمله نزدیکبه ۸۶۰ نقاشی رنگروغن، زندگی هنری بسیار کوتاهی داشت. او در ۲۷سالگی بهطور جدی به نقاشی روی آورد و بیشتر آثار بینظیرش را در یک دورهی دهساله خلق کرد. جالبتر اینکه بسیاری از آثار مشهور او، مانند «شب پرستاره» و «گلهای زنبق» (Irises)، در دو سال پایانی زندگیاش، بین سالهای ۱۸۸۸ تا ۱۸۹۰، به اتمام رسیدند. این خروجی فراوان، با وجود مشکلاتهای روحی و جسمیاش، نشاندهندهی عشق مثالزدنی او به هنر است.
- او بیشتر وقتها از بومهای قبلی استفاده میکرد.
یکی از حقایق کمتر شنیدهشده دربارهی ونگوگ این است که او بهدلیل محدودیتهای مالی، بارها از بومهای قبلی خود استفاده میکرد. رادیوگرافیهای آثار او نشان میدهند که برخی از شناختهشدهترین نقاشیهای او روی بومهای قبلی کشیده شدهاند. در برخی موارد، پرترهها یا مناظر کاملی زیر طرح نهایی وجود داشتند. برای نمونه، زیر نقاشی «تکهای از چمن» (Patch of Grass) یک پرتره از زنی ناشناس وجود دارد. چنین تدبیری بهمعنای واقعی کلمه به آثار او عمق بیشتری میبخشید.
- ماجرای مشهور گوش او همچنان در هالهای از ابهام است.
بیشتر مردم با داستان قطع گوش ونگوگ آشنا هستند، اما جزئیات آن همچنان بحثبرانگیز است. داستانی که بیشتر پذیرفته شده، این است که ونگوگ در سال ۱۸۸۸، بهدنبال یک مشاجرهی شدید با پل گوگن (Paul Gauguin)، حین گذراندن یک بحران روحی، بخشی از گوش چپش را قطع کرد. بااینحال، به باور برخی از پژوهشگران این آسیب خودزنی نبوده و ممکن است گوگن در این واقعه دخالت داشته باشد؛ شاید حین یک مبارزه با شمشیر. گفته میشود ونگوگ بخش بریدهشدهی گوشش را پیچید و به زنی در یک روسپیخانهی محلی داد. این رویداد که نقطهی عطفی در وخیم شدن وضعیت روانی او بود، پیش از اقامتش در آسایشگاه سن پل دو مازول (Saint-Paul-de-Mausole) اتفاق افتاد.
- ونگوگ مجذوب نقاشی از شب بود.
«شب پرستاره» مشهورترین اثر شبانهی ونگوگ است. او علاقهای ژرف به ترسیم مناظر شبانه داشت. ونگوگ باور داشت که شب «رنگینتر از روز است» و چندین اثر از آسمان پرستاره، مانند «کافه تراس در شب» (Café Terrace at Night) و «شب پرستاره بر فراز رن» (Starry Night Over the Rhône) خلق کرد. او بیشتر این صحنهها را در فضای باز و زیر نور چراغهای گازی نقاشی میکرد. علاقهی شدیدش به ثبت زیبایی و رمزوراز شب، هم انقلابی بود و هم نشانگر ارتباط عاطفی عمیق او با طبیعت.
- مرگ او همچنان یک معما باقی مانده است.
بهباور عموم ونگوگ در سال ۱۸۹۰ درحالیکه در مزرعهی گندمی در اوور سور اواز (Auvers-sur-Oise) مشغول نقاشی بود، با شلیک به سینهی خود به زندگیاش پایان داد. اما در سالهای اخیر، برخی از تاریخنگاران هنر و زندگینامهنویسان این روایت را به چالش کشیدهاند. در زندگینامهای که در سال ۲۰۱۱ توسط استیون نایفه (Steven Naifeh) و گرگوری وایت اسمیت (Gregory White Smith) نوشته شده، احتمال داده شده است که ونگوگ بهطور تصادفی توسط پسران محلی که با اسلحه بازی میکردند، هدف گلوله قرار گرفته باشد. طبق این باور، هنرمند خودکشی نکرده، بلکه بعد از این حادثه سرنوشتش را پذیرفته است. وضعیت دقیق مرگ او همچنان نامشخص باقی مانده و این امر بر رازآلودگی پایان حزنانگیز زندگیاش میافزاید.
منبع:
- worldart.news
تصویر کاور و اسلایدر:
- worldart.news