icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

«بی شهرزاد»؛ نمایشی از فرهاد احرارنیا در دبی

زمان خواندن : ۳ دقیقه

مترجم : پری‌چهر غنمی

چهارمین نمایش انفرادی فرهاد احرارنیا به‌نام «بی شهرزاد» (No Scheherazade) از تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۲۴ تا ۲۸ ژانویه‌ی ۲۰۲۵ (۲۴ آذر تا ۹ بهمن ۱۴۰۳) در گالری لوری شبیبی، دبی پابرجاست. این نمایش، شامل آثاری از هنرمند است که به‌شیوه‌ا‌ی منحصربه‌فرد مانند عکس‌های گل‌دوزی‌شده یا خاتم‌کاری چوب خلق شده‌اند. این آثار، پس‌زمینه‌ای خیره‌کننده دارند که از ویدیوی «نشانه‌های زمانه» (Sign O’ The Times) اثر پرینس (Prince) در سال ۱۹۸۷ الهام گرفته شده است.
«بی شهرزاد» به نوعی کالبدشکافی و در عین حال گرامی‌داشت پرنسس دایانا (Princess Diana)، کیت هرینگ (Keith Haring) و تمامی جلوه‌های فرهنگی دهه‌ی ۱۹۸۰ می‌پردازد. 

فرهاد احرارنیا | و خدا ملکه را نجات داد ۶ | چاپ دیجیتال با جوهر پیگمنت پایه آب، روی نصف بوم پنبه پاناما، گلدوزی دستی با استفاده از ابریشم، پنبه، نخ فلزی و پولک‌دوزی | 122 × 98 × 2 سانتی‌متر

عنوان نمایش به شهرزاد قصه‌گو، راوی هزارویک شب، اشاره دارد؛ دختری که در ازدواجی مقدر گرفتار شده بود. همسرش، شاه شهریار، سوگند خورده بود که هر روز صبح یکی از عروس‌های خود را به قتل خواهد رساند. در طول ۱۰۰۱ شب، شهرزاد برای شاه داستانی می‌گفت و در سپیده‌دم، آن را با تعلیقی به پایان می‌رساند؛ به‌گونه‌ای که شاه  ناچار می‌شد از کشتن شهرزاد صرف‌نظر کند.
کیت هرینگ و‌ پرنسس دایانا، چهره‌های برجسته‌ی آن دوران، زیباشناسی آن عصر را منعکس می‌کردند. در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، دایانا با پوشاک و مد ارزش‌ها‌ی خاصی را ترویج می‌کرد که درنهایت او را با گسترده‌ترین مخاطبان ممکن پیوند می‌زد. هرینگ نیز از پوشاک به‌عنوان ابزاری برای انتقال پیام‌های خود استفاده می‌کرد. او چهره‌هایی همچون مدونا و گریس جونز، از ستارگان صحنه‌ی نیویورک در آن زمان، را با پارچه‌ها می‌آراست. وی‌ این کار را با هدف به نمایش گذاشتن حرکات بصری خاص خود برای عموم انجام می‌داد؛ چنان‌که هرکسی که تی‌شرت یا فنجان کیت هرینگ را در دست می‌گیرد یا به تن دارد، به‌خوبی این موضوع را درک می‌کند.
احرارنیا با محدود کردن عمدی اطلاعات بصری و تمرکز بر جنبه‌های خاص، با قدرت شناسایی برندها رودررو می‌شود و به‌طور مستقیم با مفاهیم مد و پوشاک در ارتباط قرار می‌گیرد؛ مفهومی که در آثار پیشین او به‌طور ضمنی حضور داشت و اکنون به‌وضوح برجسته می‌شود
«و خدا ملکه را نجات داد» (And God Saved the Queen) پرتره‌هایی از دایانا، پرنسس افسانه‌ای دوران معاصر، را نشان می‌دهد. احرارنیا از تصاویر مطبوعاتی دایانا درحالی‌که لباس‌های معروفش را به تن دارد، بهره می‌برد؛ اما همیشه تصویر را طوری برش می‌دهد که صورت او پنهان بماند. درعوض بر انتخاب جسورانه‌ی کت یا پیراهن او تمرکز می‌کند، که با طرح‌هایی از آثار کیت هرینگ گلدوزی می‌شود. آن‌چنان حضور دایانا در این آثار آشکار است که برای شناختن او نیازی به دیدن چهره‌اش نیست. به‌همین‌ترتیب، طرح‌ها نیز به‌وضوح متعلق به هرینگ هستند.

روی دیگر شکوه و زرق‌و‌برق دهه‌ی ۸۰، شبح بیماری اچ‌آی‌وی و ایدز بود که این دهه و اوایل دهه‌ی ۹۰ را تسخیر کرد. کیت هرینگ، خود، یکی از قربانیان این بیماری شد، اما نه پیش از آن‌که از شهرت و شناسایی برند خود برای جلب‌توجه به این اپیدمی استفاده کند. در همین زمان، دایانا نخستین شخصیت برجسته‌ای بود که تابوها را درهم شکست. او با لمس کردن با دستان خود، برخورد با فرد مبتلا به اچ‌آی‌وی را به امری عادی تبدیل کرد.
در اثر «لمس، ترکیب با دست چپ» (Touch, Composition with Left Hand)، دستانی با سایه‌های مختلف چوب که از درختان گوناگون گرفته شده‌اند، بر یک‌دیگر قرار می‌گیرند. آثار کوچک‌تر خاتم‌کاری چوب، بر انگشتان و شست‌ها متمرکز هستند که به‌نظر می‌رسد بریده شده‌اند و این به برش‌هایی اشاره دارد که در «و خدا ملکه را نجات داد» مشاهده می‌شود.
«مانند یک نیایش» (Like A Prayer) از پارچه‌های سنتی ایرانی و موتیف‌های گلدوزی‌شده‌ی ملهم از آثار هرینگ استفاده می‌کند؛ بدن‌هایی که به طرز سوررئالی دفرمه شده‌اند. این اثر به ترانه‌‌ای جنجالی از مادونا در سال ۱۹۸۹ اشاره دارد.
در بخشی از نمایشگاه موسیقی دهه‌ی ۸۰، یک قطعه‌ی مذهبی ایرانی و مصاحبه‌هایی با دایانا به شیوه‌ای درهم‌آمیخته به گوش می‌رسد.

فرهاد احرارنیا (‌۱۳۵۰، شیراز) هنرمند ایرانی‌ـ‌بریتانیایی است که در شیراز و شفیلد سکونت دارد. او از گنجینه‌ای گسترده از تکنیک‌های هنرهای دستی که با زیست‌بوم‌های محلی‌اش در پیوند است، الهام می‌گیرد. احرارنیا با اتخاذ رویکردی موشکافانه در ارجاع به منابع تاریخ هنر، به‌ویژه مکتب سقاخانه (جنبشی در دهه‌ی ۱۳۴۰ که طی آن هنرمندان معاصر به فرهنگ عامه‌ی ایرانی، صنایع دستی سنتی و آثار هنری ایران باستان روی آوردند)، سازه‌گرایی روسی و سوررئالیسم، به کاوش، تحلیل و بازآفرینی روح و تجربه‌ی مدرنیته و مدرنیسم در بسترهایی فراتر از چارچوب‌های صرفا غربی ادامه می‌دهد.

فرهاد احرارنیا | مثل یک دعا | سرمه دوزی، نخ‌های طلا و نقره بدلی، مرواریدهای تزئینی | 78 × 78 × 2 سانتی‌متر

 


منبع:

  • www.lawrieshabibi.com

تصویر کاور و اسلایدر:

  • www.lawrieshabibi.com

    

bktop