در کارگاه محمدحسین ماهر
04 فروردين 1401«نظم در عینبینظمی» شاید همان عبارتی باشد که کارگاه جذاب و پویای محمدحسین ماهر را توصیف میکند. کارگاهی که در آن هیچچیز در جای خود نیست و در عینِحال هست؛ اجزاء پراکندهای که هرکدام مکانی مشخص را از آن خود کرده و به کل فضا هویت بخشیدهاند. اگر قصد کنیم به هوای مرتب کردن آشفتگیها، جای بعضی چیزها را تغییر دهیم، بومها را مرتب کنیم، کتابها را صافتر و دقیقتر بچینیم یا به مجسمهها دستی بکشیم، تعادل حاکم بر فضا به هم میخورد. اینجا «قلمرو» ماهر است و همهچیز در بهترین حالت آن قرار دارد.
حسین ماهر از حدود 6 سال پیش در کارگاهی در محلهی سنایی مشغول به کار است. او هرروز صبح به کارگاه میآید و تا شب به کار و مطالعه مشغول میشود. ماهر معتقد است که گرچه مکان کارگاه او طی سالها تغییر کرده، اما این تغییر فقط از نظر مکانی و جغرافیایی بوده و اصل کارگاه، مکانی غیرفیزیکی و مفهومی است که همهجا همراه هنرمند میماند. در فضای کار او، از ابزار و وسایل گرفته تا کتابها، یادداشتهای روزانه، عکسهای شخصی، پوستر و کارتدعوت نمایشهای قدیمی و جدید، چشم ما را به رقص درمیآورند. در گوشهگوشهی این کارگاه، آثار متنوع ماهر خودنمایی میکنند؛ فرقی نمیکند که روی بوم نقش بستهاند یا مقوای سفید یا حتی کاغذ پوستی؛ به دیوار نصب شدهاند یا روی پایه انتظار میکشند تا تکمیل شوند.
در گوشهای انبوهِ بومها به هم تکیه دادهاند، میزی مملو از وسایل نقاشی، قلمموها و رنگروغنها، در وسط استودیو قرار گرفته و بومی روی سهپایه در حال تکمیل است. در بخش دیگر کارگاه، میزی رو به حیاط قرار دارد؛ نور درخشان خورشید از بیرون به این قسمت تابیده و آرامش فراوانی ایجاد کرده است. روی این میز هم وسایل طراحی و نقاشی به چشم میخورند؛ اما وسایلی برای طراحیهای شاید کوچکتر، مثل مداد و ماژیک و خودکار و قلم. همراه با فلاسک چای و زیرسیگاری و گوشی موبایل. شاید ماهر اوقاتی را که قصد دارد کمی بیاساید و در میانهی کار آرام بگیرد، پشت این میز مینشیند، فکر میکند، سیگاری آتش میزند و خود را به لیوانی چای مهمان میکند. کنار این میز هم کاناپهای قرار گرفته که شاید مأمن آسودگیهایش باشد. بالای این کاناپه تعدادی از پرترههایی که ماهر از پشت سر تصویر کرده، به دیوار نصب شده است؛ جذاب و چشمنواز.