23 آذر تا 7 دى 1403
بیانیه نمایش
گالری ۲+ نمایش انفرادی مقداد لرپور با عنوان «باد نشی» را اعلام میکند. این نمایش روز جمعه ۲۳ آذر ماه ۱۴۰۳ افتتاح شده و تا ۲۱ دی ۱۴۰۳ برای بازدید برپا خواهد بود.
دستان بارها میزبان آثار مقداد لرپور بوده به تازگی در فریز لندن ،۲۰۲۴ غرفههای انفرادی در آرت فرهای آرموری ۲۰۲۱ (نیویورک آمریکا) و آرتیسیما ۲۰۱۸ (تورین ایتالیا)، و البته دو نمایش ،انفرادی دریابار ،(۱۳۹۷ گالری ۲+) و «تنگاب» (۱۳۹۶ پروژه های بیرون از دستان، اتاق برق). این نمایش با همکاری اشکان زهرایی به عنوان کیوریتور برگزار میشود که سالهاست با لرپور همکاری داشته و کتابی از مصاحبه ی آنها با عنوان «منظر رو رفته باقی» (۱۴۰۰ پروژه های ۰۰۹۸۲۱) به چاپ رسیده است. ///
مجموعه ی «باد نشی» دنبالهی بیش از یک دهه ماجراجویی تصویری مقداد لرپور در مناظر و تاریخ مناطق مرکزی و جنوبی ایران و تمرکز بر بسترهای آبی این ناحیه است که ،جغرافیا فرهنگ و افسانه های آن را شکل دادهاند.
لرپور با تکیه بر مجموعه های پیشین خود، «دریابار» (۱۳۹۷) و «جا به جا» (۱۴۰۰) کاوش خود در مناطق جنوبی ایران را ادامه می دهد. این ناحیه به خاطر تمدنهای باستانی و شگفتیهای طبیعی خیره کننده اش شناخته میشود. این هنرمند از سال ۱۳۹۳ نقش آب در این مناطق و تاریخ و اساطیر آن را مطالعه میکند و بر چگونگی تأثیر آب طبیعت و زندگی انسان تمرکز کرده است.
نام این مجموعه از روی نام محلی یک باد زمستانی برگرفته شده که در سواحل هرمزگان میوزد. لرپور در «باد نشی» تمرکز خود را بر حضور ناملموس و در عین حال قدرتمند باد معطوف میکند؛ نیرویی که هم موضوع و هم مضمون تصویری این مجموعه است.
هرچند در این مجموعه باد به شکل مستقیم و واضح به تصویر کشیده نشده اما حضور آن از طریق حرکت و ضرباهنگ ترکیب بندیها و همنشینی آثار کنار هم احساس میشود به گونه ای که فرمها تحت تأثیر این نیروی نامرئی قرار گرفته تغییر شکل یافته یا به حرکت درآمده اند.
آثار این مجموعه از دست دادن و غیاب را بازتاب میکنند؛ مکانهایی که تحت تأثیر زمان تغییر شکل یافته یا به کلی پاک شده اند، مناظری که به تبع تغییرات اقلیمی ویران شده، و تعادل متزلزل و ظریف میان نیروهای کی و نقش و دخالت انسان.
لرپور این دنیاهای روبهتغییر را مورد توجه قرار میدهد و مراقبه ای آرام و در عین حال هوشیار در مورد آنچه باقی مانده و آنچه از دست رفته ارائه میدهد.
او با دقتی که در مطالعات عملی دیده میشود، در کارش طبیعتی را نمایش میدهد که همواره تحت تأثیر نیروهای تسلیم ناپذیری چون آب و باد در حال تغییر است.
در ترکیببندیها و بازنماییهای لرپور از منظره و پرسپکتیو، غیاب درونمایهای کلیدی محسوب میشود. از یک سو بسیاری از مناظری که او نقاشی میکند دیگر یا به آن صورتی که به تصویر کشیده، و یا به طور کلی، وجود ندارند و از سوی دیگر هنرمند میدان دید بیننده را با محدود کردن چشمانداز ،عمق کادر و نشانه های تصویری کنترل میکند.
در آثار سه بعدی او که از پاپیه ماشه ساخته شده اند، همین اثر با ایجاد حس ابهام تشدید میشود آنها همزمان که آشنا مینمایند وهمآلود و غریبه نیز به نظر میرسند به طوری که نمیتوان کارکرد یا هدفی روشن برای آنها قائل شد.
اینها همچون اشیائی باستانی هستند که ورای گذر تاریخ و زمان به حیات خود ادامه میدهند و بازماندههایی بیزمان و مکان هستند که تأثیرات کوچک و بزرگی از فرهنگ نیروهای انسانی و چرخهی فرسایندهی زندگی بر شمایلشان دیده میشود.
مقداد لرپور در پژوهشهایش به تجزیه و تحلیل تطبیقی دادههای تاریخی، گزارشهای شفاهی، طرحها و عکسها، سفرنامهها و خاطرات و مشاهدات امروزی میپردازد.
اغلب نتیجه ی این پژوهشها تأیید تغییرات بنیادیای است که در زیست بوم و محیط طبیعی اتفاق افتاده؛ تأثیرات وسیع و غیرقابل بازگشت تغییرات اقلیمی، به ویژه در خاورمیانه.
این حقایق پیچیده دست در دست عوامل انسانی همچون سوء مدیریت منابع محدود آب در کنار اختلافات منطقه ای به طور مستمر در تخریب محیط زیست، مهاجرت دسته جمعی و موارد بسیار دیگری نقش داشته اند.
لرپور بیشتر اوقات مطالعات خود را با پژوهشهای میدانی تکمیل می کند. او در این راستا، با سفر، مشاهده، مستندسازی و رویکردی پژوهشی به نقاشی در آثارش روشی عمقی را دنبال میکند.
سفرهای مكرر او به قسمتهای مختلف جنوب ایران و استان فارس از جمله منطقه ی تنگاب، دریاچهی خشک شدهی پریشان، دریاچهی بختگان، دریاچه مهارلو، هامون و همچنین دشت گور و جزیره هنگام در راستای همین رویکرد بوده است.
این مناطق میزبان سکونتگاه های باستانی انسان بوده و هالهای از تاریخ اساطیری آنها را احاطه کرده است. لرپور با جمعآوری تصاویر و منابع الهام، کار روی آثارش را شروع کرده، در مسیرش از مستندات، مشاهدات، و پژوهشهایش، گزارش های تاریخی و تجربیات دیگران استفاده میکند.
او کارش را فراتر از محیط استودیو گسترش میدهد و نقاشی را به امری تعاملی تبدیل میکند پژوهشهای میدانی ،سفر و مشاهدهها با حافظه و یادآوری آمیخته شده به چیزی فراتر از بازنمایی منجر میشود.