"آثار محمد غزالی منعکس کنندهی اشتیاقی است به پاک کردن دید هنرمند تا بیشترین حد ممکن ... هنر غزالی، بیش از هر هنرمند معاصر دیگری، نشاندهندهی نیازی است دور شدن از هستهی اصلی و ماهیت توصیه شده. به تکرار در کارهایی مانند "جای سر خوبان" و "بد و بدتر"، بیاعتمادی عمیقی به برتری دید خودش نشان میدهد، انگار برای دیدن دنیا آنگونه که هست، انسان باید خود را و نیز یقینهای خود را ترک کند. به نظر گفتهی ویگنشتاین، "... فکر نکن، اما نگاه کن،" پایهی عمدهی خلاقیت اش است چرا که تلاش میکند دنیا را آنطور که هست منعکس کند، به جای آن گونه که چشماناش تربیت شدهاند ببینند."
قطعهای از متنِ رنگ تاریخ، تجسم گذشته در هنر معاصر ایران، نوشتهی عباس دانشوری