به جای استیتمنت
در تهران به دنیا آمدم. اما اهل کاشان هستم! در کاشان کار و زندگی میکنم، حتی زمانهایی که کاشان نیستم! این گونه اهل کاشان بودن تابع ساکن بودن نیست، نتیجه دلسپردگی است؛ دلسپردگی به تاریخ و پیشینه فرهنگ و هنر کاشان. ۲۰ سال پیش به کاشان سفر کردم که فقط سر بزنم، اما خاکش مـرا در بند کرد. در کاشان مانـدم و با خاک کاشان کار کردم. آثاری ساختم و با استفاده از پشتوانه نام کاشان آنها را نمایش دادم. از کار با تاریخ مسیر را پیدا کردم و در جغرافيا سفر کردم. این آخری از کاشان به شبستر رفتم. حاصلش را نه به تهران بلکه به کاشان آوردم. ایـن همان چیزی بود که از ۲۰ سال پیش میگفتم ؛ اینکه کاشان بـه همان ميان که مولد هنر در تاریخ ما بوده است، جغرافیای نمایش آن میشود.
عباس اکبری، پاییز ۱۴۰۰، کاشان