فرزانه قدیانلو هنر را به عنوان یک شور و اشتیاقی بدون فرجام توصیف میکند. هیچچیز نمیتواند به درستی کیفیت تلخ و شیرین آثار خلاقانهی او را مشخص کند. توجه او به تازگی به تجربیات زنان معطوف شده، بهویژه زنانی که تروماهایشان بهبود پیدا کرده است.
همواره هنر او ریشه در جزئیات زندگی روزمره دارد. قدیانلو به عنوان یک داستانسرای بصری، شروع به روایت و کشف جزئیات زندگی دیگران میکند.