مروری بر نمایش شهریار نشأت
09 آذر 1400نمایش آنلاین آثار شهریار نشأت با عنوان «دست اول» از تاریخ ۳۰ مهرماه تا ۱۴ آبانماه ۱۴۰۰ در وبسایت گالری دیوید کوردانسکی لسآنجلس برگزار شد. تمام آثار این مجموعه در قالب مجسمه و یک ویدیو هستند و در دوران همهگیری ویروس کووید۱۹ خلق شدهاند.
شهریار نشأت متولد ۱۳۵۴ در ژنو سوئیس است. او در ژنو فیلمبرداری و عکاسی خوانده و پس از نقل مکان به برلین با مجسمهسازی آشنا شده است. آثار او بیشتر بهصورت مجسمه و ویدیو ارائه میشود. البته او محدودیتی برای ارائهی آثارش پیش روی خود نمیبیند و در حقیقت رسانه را متناسب با ایده برمیگزیند. او بدن انسان را بهعنوان سوژهی مرکزی آثارش در نظر دارد و بههیچوجه در این سوژه به تجزیه و تحلیل بصری محدود نمیماند. مرگ، شکنندگی، انعطاف و جدایی دغدغههای موضوعی این تکههای انسانیست. نشأت بدن را یکپارچه نشانمان نمیدهد، بلکه تکههایی دور از هم را پیش چشمانمان میآورد؛ از پوست تا مغز استخوان! این گسستگی برای نشأت نشان از زندگیهای فاصلهمحور امروزمان دارد. شبکههای اجتماعی دوری و جدایی آفریدند و نشأت این جدایی را مترادف با پارهپاره شدن تن میبیند.
شهریار نشأت با وسواس ویژهای آثارش را ارائه میکند. او به پایهی مجسمهها و شکل ارائهشان حساس است. او اغلب نور و معماری گالری را متناسب با آثارش تغییر میدهد تا با القای یک تقابل معنوی بین مخاطب و اثر هنری، پنجرهای گنگ از آیندهی بشر را برایش بگشاید که اگر چیزی هم از این تکهپارههای انسانی دستگیر مخاطب نشد، دستکم تلنگری به او زده باشد. تا پیش از همهگیری کووید۱۹ عمدهی آثار نشأت با رزین ساخته میشد، اما پس از آن او با توجه به بزرگتر شدن اندازهی حجمهایش تکنیک پاپیه ماشه را مناسبتر یافت. او روی پاپیه ماشه از لایهای رزین بهره میبرد تا بافت مطلوبش را ایجاد کند.
ساختن چیزی که یادآور گوشت باشد برای نشأت دوستداشتنی نیست اما او خلق این حجمها را چارهای برای عبور از لایهی رویی بدن و رسیدن به تجسم درونی انسان میداند. نشأت گوشت را در وضعیتی انتزاعی میبیند و از طرفی با ساختن حجمهایی به شکل گوشت فاصلهی میان انسان و حیوان را به حداقل میرساند و این سوأل را مطرح میکند که آیا بههنگام مرگ تفاوتی میان انسان و حیوان وجود دارد؟ و پاسخ میدهد که خیر، نه در لحظهی مرگ و نه در حیات؛ ما اغلب اوقات همان حیوانیم! ترس، اضطراب، خشم، خوردن، رابطهی جنسی و از ایندست، اشتراکات ما با حیوانات است؛ عمدهی زندگیما معطوفبه همین مسائل است. نشأت معتقد است ما به خیالمان از طریق مغز، بدن را رهنمود میکنیم و از هوش بدن غافلیم.
این تمرکز بر بدن در آثار نشأت از یک حادثه در نوجوانی هنرمند آغاز شده است. او در حال دویدن بر زمین افتاد و زانویش شکافی عمیق برداشت. دیدن زانوی شکافتهشده تا غضروف و بعدتر پروسهی درمان، منجر به خلق آثار شهریار نشأت با تمرکزی ویژه بر بدن انسان شد که او با این ایدهی زاینده و محوری توانست معانی متنوعی را از بدن انسان بیرون بکشد. گوشت، مفاصل، غضروف، استخوان و مغز استخوان همه در قلمرو تصویری نشأت دارای اعتبارند. نشأت حرکت را در مفاصل مییابد، همانطور که سکون را در گوشت. مفاصل یک بدن بیدار در حرکت است و این گونه مفصلها وارد دنیای شهریار نشأت میشوند.
ویدیوی این مجموعه انیمیشنی ۱۷ ثانیهای است که در آن یک کاراکتر بارها روی کف سبز رنگ انباری خالی میافتد. کاراکتر کلاهی بر سر دارد و با زانو به زمین میخورد. سقوط او بر زمین عیناً تمام معانی مجسمهها را بیان میکند، اما اینبار شکل بیرونی بدن هم قابل مشاهده است. البته در آغاز این انیمیشن زاویهی بستهی گوش کاراکتر شباهت زیادی به مجسمهها دارد. درگیری شهریار نشأت با بدن و استخراج انبوه معانی از آن نشان از تمرکز و دقت این هنرمند بر سوژهی مورد مطالعهاش دارد. آثار او در معنا سنگین و دردناک مینمایند اما ظاهرشان تلخی کمتری را به رخ میکشد و ما را به اندیشیدن دعوت میکند.
آثار این مجموعه در وبسایت گالری دیوید کوردانسکی و در بخش «اتاق تماشا» لابهلای مصاحبهی مفصل شهریار نشأت و جولیانا هالپرت (هنرمند و نویسنده) قابل دسترسی است.
تصویر اول اسلایدر: شهریار نشأت | خانهی بد | 1399 | ترکیبمواد (اکرلیک، پارچه، دانه رنگی و ...) | 46 در 46 در 30.2 سانتیمتر
تصویر دوم اسلایدر: شهریار نشأت | بدون عنوان | 1400 | ترکیبمواد (اکرلیک، چوب، فلز و ...) | 116.2 در 61 در 45.7 سانتیمتر