icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

نگاهی به نمایش رنه مگریت در سیدنی

زمان خواندن : ۴ دقیقه

مترجم : پری‌چهر غنمی

نمایشی از آثار رنه مگریت (René Magritte) به‌نام «مگریت» (Magritte) از تاریخ ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ تا ۹ فوریه‌ی ۲۰۲۵ در گالری هنری نیو سوث ویلز (Art Gallery of New South Wales)، سیدنی پابرجاست. این رویداد به نمایش‌گردانی نیکولاس چمبرز (Nicholas Chambers)، گل‌چینی از آثار مگریت را از اقصی‌نقاط جهان گرد هم آورده است. این مجموعه که بیش از ۱۰۰ اثر را به‌ترتیب زمان خلق در بر می‌گیرد، بیننده را به سفری در سیر تکامل هنری یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم فرا می‌خواند؛ از آغاز عمل‌گرایانه‌اش به‌عنوان تصویرگری تجاری در صنعت تبلیغات پس از جنگ جهانی اول تا گام‌ نهادنش در عرصه‌های کوبیسم و فوتوریسم دهه‌ی ۱۹۲۰، سپس مهاجرت به پاریس و پیوستن به جنبش سوررئالیسم و در نهایت، گرایش به خلق آثار با ابعاد بزرگ‌تر که تحت‌تأثیر صحنه‌ی هنری ایالات متحد در آستانه‌ی ظهور پاپ‌آرت و فرهنگ عامه قرار داشت.

مگریت با استفاده‌‌ی مکرر از اشیای روزمره در آثارش، هم‌چون کلاه‌های بولر، ابر، سیب‌های سبز و ... برداشت‌ متعارف مخاطبانش از واقعیت را به‌چالش کشید. تصاویر متعددی از همسر مگریت، ژورژت، که در سال ۱۹۲۲ با وی پیمان زناشویی بست، در سراسر این نمایش و هم‌چنین در تمام ادوار هنری او به چشم می‌خورد. 

به‌گفته‌ی او:

«سوررئالیست بودن یعنی تمامی خاطراتی که در ذهن دارید را رها کنید و همواره در پی کشف آن‌ چیزی باشید که هرگز وجود نداشته است.»

چمبرز می‌گوید: «هرچند هنر او در دهه‌های گذشته در چارچوب نمایش‌های مروری سوررئالیسم معرفی شده، اما سیر تکامل آثارش و تأثیری ژرف که بر فرهنگ واپسین سال‌های قرن بیستم و حتی قرن بیست‌ویکم گذاشته، هم‌چنان بر بسیاری پوشیده مانده است.» آثار مگریت باوجود فضایی دلهره‌آور و وهم‌انگیز، همواره با طنزی ظریف عجین گشته است. در ادامه به شش اثر برجسته از مگریت که در این رویداد ارائه می‌شود، می‌پردازیم:

  • «خودنگاره» (۱۹۲۳) (Self portrait) (1923)

این اثر کوبیستی اندکی پس از آن‌که مگریت در بحبوحه‌ی جنگ بزرگ تحصیلات خود را در آکادمی سلطنتی بروکسل به سرانجام رساند، آفریده شد.

مگریت به مبانی و تکنیک‌های کلاسیک نقاشی اروپایی پای‌بند بود. اما او همواره در جست‌وجوی چیزی فراتر از هنر سنتی می‌گشت و بروکسل هرگز به‌اندازه‌ی پاریس، که در دهه‌ی ۱۹۲۰ کانون واقعی نوآوری و آزمایش‌گری بود، به این جست‌وجو یاری نرساند. مگریت در سال ۱۹۲۷ به پاریس نقل مکان کرد؛ دقیقا پس از آن‌که نخستین نمایش انفرادی‌اش جامعه‌ی بروکسل را بهت‌زده کرد و با نقدهای ضعیفی مواجه شد.

  • «معنای شب» (۱۹۲۷) (The Meaning of Night) (1927)

اثر معنای شب به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آثاری شناخته می‌شود که تغییروتحول مگریت به سوررئالیسم را به‌وضوح نشان می‌دهد. چمبرز دراین‌باره می‌گوید: «او به‌طور قاطع و پرشور وفاداری خود را به جنبش درحال شکوفایی سوررئالیسم اعلام کرده است.»; جنبشی که تنها سه سال پیش از آن، با انتشار بیانیه‌ی سوررئالیستی آندره برتون (André Breton) در سال ۱۹۲۴ بنیان‌گذاری شده بود.

رنه مگریت | «خودنگاره» (Self portrait) | ۱۹۲۳ و رنه مگریت | « معنای شب» (The Meaning of Night) | ۱۹۲۷ | منبع: www.theguardian.com

  • «لامپ فلسفی» (۱۹۳۶) (The Philosophical Lamp) (۱۹۳۶)

این اثر یکی از معدود نقاشی‌هایی‌ست که مگریت به‌عنوان خودنگاره خلق کرد. چمبرز درباره‌ی این اثر می‌گوید: «در آن، نوعی طنز ساختارشکنانه وجود دارد. بینی به‌شکلی غیرمعمول به عضو دیگری تبدیل می‌شود و به لوله‌ای متصل می‌گردد.» او ادامه می‌دهد: «این نشان‌دهنده‌ی آن است که در دهه‌ی ۱۹۳۰ - ما این روند را به‌طور فزاینده‌ای در دهه‌ی ۱۹۶۰ مشاهده می‌کنیم - نوعی طنز خودارجاعی در آثار مگریت به‌چشم می‌خورد.» این نقاشی که در میانه‌های دهه‌ی ۱۹۳۰ خلق شده، نشان می‌دهد که لوله در آن زمان به یکی از موتیف‌های برجسته و رایج در آثار مگریت تبدیل شده است.

  • «خوش‌اقبالی» (۱۹۴۵) (A Stroke of Luck) (1945)

دوره‌ی موسوم به «دوره رنوآر» مگریت، که در آن به سبک امپرسیونیستی پیر-آگوست رنوآر (Pierre-Auguste Renoir) نقاشی می‌کرد، تنها دو سال به‌طول انجامید. این تغییر، گسستی چشم‌گیر در سبک هنری او بود؛ تغییراتی که با جنگ جهانی دوم در آثار او نمایان شد.

در «خوش‌اقبالی»، خوکی با ظاهری شیک و درحالی‌که نیش‌خند به لب دارد، به بیننده خیره شده است. در پس‌زمینه، گورهای نمادین به یاد کشته‌شدگان جنگ دیده می‌شود. چمبرز می‌گوید: «به‌اعتقاد مگریت سوررئالیسم نمی‌تواند به همان شکل دهه‌های گذشته ادامه یابد و جنگ، چالش‌های فلسفی واقعی و عمیقی را برای هنرمندان به‌همراه آورده است.» او در پی آن بود که از تصاویری که به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عنوان رؤیاهای تاریک در سوررئالیسم دهه‌های پیشین مطرح شده بود، فاصله بگیرد و به‌جای‌آن، جنبه‌ای سبک‌تر و شاید درخشان‌تر از زندگی را به‌تصویر بکشد؛ او درواقع این رویکرد را «طنز لذت‌بخش» می‌نامید.

رنه مگریت | «لامپ فلسفی» (The Philosophical Lamp) | ۱۹۳۶ و رنه مگریت | «خوش‌اقبالی» (A Stroke of Luck) | ۱۹۴۵ | منبع: www.theguardian.com

  • «گلکنده» (۱۹۵۳) (Golconda) (1953)

یکی از نمادین‌ترین تصاویر از آثار مگریت، مردی با کلاه بولر است. در اثر «گلکنده» شاهد مردان کلاه‌دار بسیاری هستیم که در آسمان شناورند. در پس‌زمینه یک بلوک آپارتمانی بی‌روح در بروکسل نمایان است. چمبرز می‌گوید: «مگریت به‌طور فزاینده‌ای در طول دهه‌ها در ترکیب‌ها و فرم‌های متنوعی به این شخصیت بازمی‌گردد. مرد کلاه‌دار نمایان‌گر آدم‌ معمولی است.» با‌این‌حال، در دهه‌ی ۱۹۶۰، تصویر مرد کلاه‌دار به‌نوعی با خود مگریت پیوند خورد.

  • «قلم‌رو نور» (۱۹۵۴) (The Dominion of Light) (1954)

مگریت بیش از ۲۰ نسخه‌ی متفاوت از «قلم‌رو نور» را خلق کرده است؛ تصاویری از خانه‌ای در کنار دریاچه که با نوری گازی زیر آسمانی ابری و آبی روشن شده، اما به‌طرز معماگونه‌ای در عمق شب گرفتار به‌نظر می‌رسد. چمبرز می‌گوید: «این ترکیب، دو زمان یا حالت کاملا متضاد از روز را در کنار هم قرار می‌دهد و به‌همین‌دلیل، در نگاه اول، تصویر بسیار عجیبی به نظر می‌رسد.» ممکن است بیننده با نخستین مواجهه با این اثر حسی آشنا نسبت‌به آن داشته باشد؛ چراکه پوستر فیلم «جن‌گیر» (The Exorcist) به‌طور مشخص از این اثر الهام گرفته شده است. این اثر یکی از ده‌ها کار مگریت است که از دهه‌ی ۱۹۶۰ به این سو، به طرز گسترده‌ای توسط فرهنگ عامه به‌اقتباس درآمده است.

رنه مگریت | «گلکنده» (Golconda) | ۱۹۵۳ و رنه مگریت | «قلم‌رو نور» (The Dominion of Light) | ۱۹۵۴ | منبع: www.theguardian.com


منبع:

  • www.theguardian.com

تصویر کاور و اسلایدر:

  • www.theguardian.com
bktop