icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

نگاهی به «نسخه‌های مندرس» نگار فرجیانی

نویسنده : مهرداد میرزایی

زمان خواندن : 5 دقیقه

نگار فرجیانی هنرمندی است که در دوره‌های مختلف کاری‌ خود، از رسانه‌ها و ماده‌های متنوعی برای خلق آثارش استفاده کرده است. او این‌بار هم در نمایش «نسخه‌های مندرس» در تالار این‌جا، مخاطب را به مشاهده‌ی نمایشی تکه‌تکه از ماده‌های مختلف دعوت می‌کند. این نمایش ازهم‌نشینی چهار مجموعه، که شامل عکس و تکه‌های پارچه است، شکل گرفته است.فرجیانی در این مجموعه، به وسیله‌ی تکه‌چسبانی‌های پراکنده -یا همان نقل قول ها- ارتباطی تنگاتنگ بین فرهنگ، طبیعت و انسان را بازنمایی کرده است.

اهمیت آثار نگار فرجیانی در روند تولید اثر مشخص می‌شود. اشیایی که در مرحله‌ی آخر برای مخاطب به نمایش می‌گذارد، گزارش و مستندی از طرز فکر و راهی است که او برای تجسم دغدغه‌اش طی کرده است. او درباره‌ی این نمایش می‌گوید: «آثاری که در این فضای کوچک مشاهده می‌کنید، تکه‌هایی است از جستجوی من طی سالیان متمادی که در کنار انجام پروژه‌های دیگرم، آن‌ها را یافته‌ام». او سعی می‌کند بعضی از این قسمت‌ها را با دخل و تصرف و دستکاری به شیوه‌ای روشمند از آنِ خود کند. یکی از مجموعه‌های حاضر در این نمایش، تکه‌پارچه‌هایی است که بر آن‌ها تصاویر نگارگری را ثبت کرده است. او این تصاویر را طوری روی پارچه منتقل کرده که به‌سختی می‌توان تصویر اصلی را تشخیص داد. در جایی دیگر توضیح می‌دهد که بعد از یافتن تصویر و چاپ آن روی این پارچه‌ها، شروع به شکافتن پارچه کرده و این شکافتن را تا جایی ادامه داده که اثر نهایی در مرز بود و نبود پارچه شکل بگیرد.

نمای چیدمان نمایش «نسخه‌های مندرس» در تالار اینجا

جورجیو آگامبن، متفکر ایتالیایی، در آغاز مقاله‌ای به نام «فرشته‌ی ماخولیا» با نقل قولی از والتر بنیامین، متفکر آلمانی، کارکرد نقل قول‌ها را شرح می‌دهد. او می‌نویسد: «قدرت نقل قول‌ها در این نیست که تجربه‌ی گذشته را طوری به مخاطب انتقال دهد که آن را تجدید کند؛ بلکه برعکس، می‌توان از آن برای از بین بردن زوائد، جدا کردن سوژه از زمینه و ویران‌ کردن استفاده کرد». در جایی دیگر بنیامین می‌گوید گذشته را فقط می‌توان در قالب تصویری به چنگ آورد و تثبیت کرد که یک‌بار برای همیشه از زمینه‌اش جدا شده باشد؛ مثل آذرخشی در آسمان.

نگار فرجیانی | بدون عنوان | 1399 | 68 × 48 سانتی‌متر

پارچه‌های فرجیانی ‌تکه‌هایی یافته و ساخته شده از دل تاریخ است؛ در فرهنگ و جغرافیایی که از دوران باستان، پارچه در آن نقشی کلیدی داشته است. او می‌گوید: «پارچه تنها کارماده‌ای است که هیچ‌وقت ترمیم نمی‌شود، می‌پوسد و پودر می‌شود!». فرجیانی به خوبی از ماهیت ماده‌ای که با آن کار می‌کند آگاه است و ظرافتی را که این ماده برای مواجهه با موضوع مهیا می‌کند، خوب می‌شناسد. این ‌پارچه‌های آویزان یا به قول خود او- تکه‌های یافته‌اش- و تصاویر آن‌ها، با دیگر مجموعه‌های حاضر در نمایشگاه ارتباط آشکاری دارند که در بستری سیاسی- تاریخی در این جغرافیای مشخص شکل می‌گیرد.
او به‌وسیله‌ی پارچه سعی در بازنمایی تصاویری تاریخی دارد که در گذر زمان به صورتی دیگر در معماری همین منطقه شکل گرفته است. او از طریق کنارهم‌نشاندن این چند مجموعه، مقایسه‌ای استعاری می‌سازد. این شاید همان اتفاقی باشد که بنیامین از آن صحبت می‌کرد: به دست آوردن گذشته در لحظه‌ای گذرا. 

در مجموعه‌ی دیگری که شامل چندین قاب عکس کوچک است، اسناد بصری از تصاویر نقاشی‌شده روی دیوار یا معماری بناهای تاریخی دیده می‌شود. این تصاویر به‌شدت مخدوش شده‌اند. وقتی دقیق‌تر نگاه کنیم آثار فرسایش، گذر زمان، آسیب‌های انسانی و یا شکلی از نابود کردن عمدی به دلیل سانسور را در این تصاویر می‌بینیم. نکته‌ی مهم این مجموعه این است که فرجیانی دوباره عمل جمع‌آوری یا تکه‌برداری را انجام داده است. این عکس‌ها را خود او نگرفته؛ بلکه این‌ها اسنادی است که آن‌ها را از بستر اصلی جدا کرده و در این مجموعه گنجانده است. خطی تکرارشونده در جای‌جای نمایش قابل مشاهده است. فرجیانی همچون یک باستان‌شناس به دنبال بیرون کشیدن تصاویری تاریخی- سیاسی از عمق فرهنگ و طبیعت این جغرافیای مشخص است؛ تصاویری که شاید در نگاه اول برای بیننده نمودی نداشته باشد، ولی با مشاهده‌ی مجموعه‌ی سوم این نمایش ارتباط شکل می‌گیرد. 
فرجیانی در مجموعه‌ی سوم ایده‌ای را که از مطالعه‌ی باغ‌های ایرانی به دست آورده، در قالب عکس‌هایی صحنه‌سازی‌شده تصویر کرده است؛ گیاهانی که به‌دلیل شرایط نامناسب یا آفت‌زدگی، از ریخت‌افتاده‌ یا تغییر شکل پیدا کرده‌اند. او تصویری ساخته که برای مخاطب ناآشناست؛ و این یکی از چندین آشنایی‌زدایی هنرمند در این نمایش است. نکته‌ای که در این‌جا جذاب به نظر می‌رسد، ارتباط باغ ایرانی و نقاشی‌های آسیب‌دیده در معماری است. این نقاشی‌ها می‌توانند در کنار باغ ایرانی بازتعریف شوند. و در آخر، تصاویر به‌عمد مخدوش‌شده‌ی نگارگری که در بافت پارچه‌ی شکافته‌شده نقش شده است.

فرجیانی در این مجموعه، به وسیله‌ی تکه‌چسبانی‌های پراکنده -یا همان نقل قول ها- ارتباطی تنگاتنگ بین فرهنگ، طبیعت و انسان را بازنمایی کرده است. تصویری که به غایت سیاسی است. سیاستی که از بستر تاریخ و گذر زمان در دل این جغرافیا ریشه کرده و از دوره‌ای به دوره‌ی دیگر انتقال پیدا کرده است. می‌توان گفت تصویر بازنمایی‌شده به دست فرجیانی نیز تصویری معاصر است: تصویری شکننده، پوسیده و تباه!


 

 

bktop