icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.
یِشلی
نمایشگاه گروهی

22 مرداد تا 31 مرداد 1400

یِشلی

از هزاران سال پیش رودی گشادهِ دست، خرامان خرامان و گاه شتابان از دل کوههای زاگرسِ پدر ، خود را به دشتِ مادر، خوزستان رسانده و آنچه رویش و زایش داشته، هم به اهل آن رسیده و هم سخاوتمندانه ثمرش را نیمه شمالی و شرق و غربِ وطن به چشم دیده است و به قولی از همان دست که می دهی از همان دست میگیری! دشت و دیار خوزستان، به سان مادری شیفته و شیدا در دل رحِم خویش، نطفه و جنین نفت و گاز را جای داده و هر بار با دردِ رنجِ سخت زایمان، نوزادِ ثروت و دارایی را بی منت در دامن همگان نهاده است. تابستان خوزستان گرم و سوزان است. اما از این موهبت طبیعی هراسی نیست که هزاران سال است، نیک و شایسته بدان خو گرفته شدهایم! اما آنچه گرم و سوزان است و نمی توان بدان خو گرفت، گرمی و سوزشِ جای تاولهای ناسپاسی و نابخردی است که بر تن زخم خورده مان جا خوش کرده است! امروز همگان سخن از حق آبه می گویند! و مگر در طول تاریخ روزی و جایی بوده که خوزستان نه حق آبه و نه هیچ حقی را به ناحق از کسانی ستانده باشد! و همه نیک می دانند؛ در روزگاری که خوزستان غرق در مواهبِ جهان مدرن و مدرنیته بود، بسیار مکانها در همین سرزمین در محرومیت و کاستی هایی دردناک بودند! وقتی جنگ شد، خوزستان شش میلیون نفر نخل داشت! و امروز شاید، فقط یک میلیون نفر نخل به جا مانده باشد! ما امروز رودمان را می خواهیم، کارون را می خواهیم، نخل هایمان را می خواهیم، هور وتالاب را می خواهیم و البته نه فقط برای خودمان، بل برای هر ایرانی، چه امروز و چه برای فرداهای دور! و اما اکنون مردمان هور و تالاب "یشلی کنان" در پی گاومیش های نحیف که از سر تشنگی و گرسنگی به نیزارها گریخته و شاید در گوشه ای جان باخته اند، شب را به روز می رسانند. حسین جلودار - هنرمندان: سهام سجیراتی - آرزو معرفاوی - امید فاضلی - امیر عبیداوی - احمد سعدونی

نمایشگاه‌گردان: امیر عبیداوی

bktop