زمین و ساکنانش از آغاز تا کنون همواره مسیر طبیعی خویش را طی کردهاند، هردوجنسیت انسانی نیز در ابتدا همانند حیوانات و دیگر موجودات وضیعتی برابر و طبیعی را تجربه میکردند. به تدریج، انسان اما فاصله گرفتن از طبیعت، تغییر جهان هستی و استحاله مفاهیم اصیل وضعیت انسانی خویش را در پیش گرفت، مالکیت، تمدنها، قوانین، ادیان و طریقتها شکل گرفتند و سرانجام نابرابری جنسیتی توسط انسان، این حیوان متفکر اختراع گردید. او الهههایی خلق کرد با دفرمههای سفارشی، اغراق گونه و تصنعی در ظاهر و کارکرد. با قدرت یافتن چنین مفاهیمی تزیینات افراطی و یا پوشش های افراطی بر ظاهر زن، همچون نقابی بر هویت او، به شکل نوعی الزام است.