در این خلوت خانه، و به عنوان راه حلی برای بیرون رفتن از هجمه هر روزه زندگی در کلان شهری نظیر تهران، و در تقابل بیرون و درون، هنرمند تامل و سنجش را پیشنهاد می کند. در وضعیت قهقرائی که به آن دچار هستیم، هنرمند حداقل شرایط را پیشنهاد می کند. او دنیای به هم ریخته بیرون خلوت خانه خود را انکار می کند و وقار و آرامش نهان خانه خود را به تصویر می کشد. خم شدن و نه شکستن که سنت دیرینه ایرانی است، به محمد حمزه این مجال را می دهد که پیله خود را که زیبا و پروردگر است خلق کند. در این نقاشی های آرام و متین جهان دوباره معنا دار میشود و نظم باز پدیدار می گردد. در خلوتی که هنرمند "ازخود با خویش" است می نویسد: در رویای خود در آن طرف رودخانه زندگی می کنم.