من این درخت را
بر رهگذار سال
در چار جامه دیدهام و آزمودهام
بسیار چامه نیز برایش سرودهام
در جامهی فرشتگی برف
با آستین کوته روزان فرودین
با سبز بیکرانهی تابستان
همچون حریر نرمی
در باد وزان
با زرد و سرخ رشتهی ابریشم خزان
در هیچ جامه جلوه نیفزود
آنسان که وقت نو شدن از عمق کهنگی
در روزهای آخر اسفند
در جامعهی بلیغ و بلند برهنگی
-محمدرضا شفیعی کرکنی