نگین شهابی
18 مهر تا 25 مهر 1404
بیانیهی نمایش:
عکس در نظر من، همچون نقاشی و شعر، حاصل یک اتفاق است. فرمیست که در آنی بر من آشکار میشود، نور و رنگیست که مرا به خود میخواند، و همگی در یک لحظه دست در دستِ هم آن اتفاق را رقم میزنند.
هر عکس از این مجموعه ثانیۀ تا ابد کشداریست از زیست من، حافظۀ من، یاد من از مکانها و انسانهایی که از دستشان داده و ازشان دست کشیدهام، و اینک دوباره در آنها پدیدار میشوم. با بازتاباندن خود بر کسی که در قاب است و همزمان با جدا شدن از او. جداافتادگی و نزدیکی توأم.///
کنار هم نشستن عکسهایی که در سالهای پراکنده گرفته شدهاند، امتزاج حسها و یادها از منهای متفاوتی را حاصل آورده است. گویی که آلبومِ به تدریج پُر شده و درهمریختهای را ورق میزنید که به جای توالی زمانی با نظمی برآمده از ادراک حسیِ فضای عکس چیده شدهاند.
در این مجموعه، کنار عکسها، تکهشعرهایی را که در نظرم تداعی و رمز مشابهی دارند نشاندهام. غرض این نیست که این دو یکدیگر را افشا نمایند یا به درک و ورود به ساحتِ هم یاری رسانند.
هر عکس و هر شعر اثری جداگانه و مستقل است که با قرار گرفتن در کنار هم ما را به اثر سومی میرسانند، که در نهایت، مخاطب آفرینندۀ آن است. عکسها و شعرها برآنند که بیننده را به درون خود بازگردانند تا معنی جدیدی برساخته از خیال و خاطرۀ خود به آنها ببخشد.
در حقیقت این تماشا ما را به گذشته بازنمیگرداند. بلکه تأییدِ بازگشتناپذیری و از دست رفتن آن است. سوگواری بر آن است در لحظۀ اکنون، همچون صبحی که غروبش از آغاز پیداست. اینک آنچه تماشا کردهام و از آن دست شستهام به من بازگردانده میشود، و این چنین است مبارزه علیه زمان و فراموشی.
نگین شهابی- ۱۴۰۴