از نگاه اگزیستانسیالیستها، تنهایی ذات وجودی همه انسانهاست؛ انسان تنها زاده میشود، زندگی را سپری میکند و با همین تجربهی شناختی از دنیا میرود.
در مجموعه پیش رو، تلاش کردم فراموش شدگی و از خودبیگانگی انسان معاصر را از زاویه دید دودسته از زنان در تقابل با جامعهی امروز به تصویر بکشم. که یا چشمان خود را بر جهان خارج بسته و به مدد عقل گرایی و اتکاء به داشتههای ذهنیشان، به درون خود پناه بردهاند و یا اصلا فاعلی شناسا و خردورز نیستند و شوربختانه این جبر اجتماع است که هویت آنان را تعریف میکند.
در حقیقت از تقابل سفید و سیاه، خطوط شکسته و مشوش و چشمانی باز و بسته برای نشان دادن مضمون تنهایی بهره برده ام.
امیرحسین عالی