نمایش آثار جورجو موراندی در گالری دیوید زویرنر نیویورک
01 بهمن 1403گالری دیوید زویرنر (David Zwirner) واقع در نیویورک از تاریخ ۱۶ ژانویه تا ۲۲ فوریه ۲۰۲۵، به نمایش نقاشیهای جورجو موراندی (Giorgio Morandi) از مجموعهی بنیاد مگنانی روکا (Magnani-Rocca Foundation) میپردازد. این نمایش که توسط دکتر آلیس انسابلا (Dr. Alice Ensabella) و با همکاری بنیاد مذکور در گالری دیوید زویرنر سازماندهی شده، آثار شش دههی کاری موراندی در آن به ارائهی عموم درآمده است. آخرین نمایش و ارائهی جامع از این هنرمند در نیویورک مربوط به سال ۲۰۰۸ میباشد که تحتعنوان «جورجو موراندی: ۱۹۶۴-۱۸۹۰» (Giorgio Morandi: 1890–1964) توسط موزهی متروپولیتن نیویورک (Metropolitan Museum of Art) برگزار شد. این نمایش پس از آن، بهشیوهای جامع آثار این هنرمند را گردهم آورده و یکی از بزرگترین نمایشگاههای نیویورک در خصوص پرداخت به آثار موراندی بهشمار میآید.
مگنانی روکا، بهعنوان پرفسور، مجموعهدار، منتقد در حوزهی هنر و ... شناخته میشود. وی یکی از دوستان نزدیک موراندی محسوب میشد؛ باتوجه به این نکته، مجموعهی او حاوی آثار متنوعی از منظر تکنیکی، موضوعی، کیفیات خاص و دورههای کاری مهم موراندی میباشد که جمیعاً شایان توجه است؛ این ویژگیها، به اهمیت مجموعهی جمعآوریشده توسط مگنانی روکا میافزاید. ارتباط این دو دوست با یکدیگر در جهت شکلگیری مجموعهای منسجم، حاصل ۵۰ اثر میباشد که توسط شخص روکا طی دو دهه همکاری و دوستی، علیرغم شخصیت گوشهگیر موراندی جمعآوری شده است. موراندی طی شش دهه فعالیت خود، سالهای پس از جنگ بیشترین آثار خود را خلق کرد و بیش از نیمی از آثار خود را در سالهای ۱۹۴۸ تا سال مرگش یعنی ۱۹۶۴ تولید کرد و بازهی مذکور، پرکارترین دورهی هنری او محسوب میشود. طی این دوره او بیوقفه به موضوعات پیشین خود پرداخت اما اینبار بیشتر در قالب مجموعه آثار؛ رویکرد او در این سالها بهسمت انتزاع و توجه به ظرافت متمایل شد. در طبیعت بیجانهای خلقشدهی پس از جنگ موراندی، میتوان به نکاتی همانند تغییرات ظریف نور و ترکیببندیهای قابل توجه آن اشاره کرد. در این آثار طراحی خطی الویت نقاش نبوده و نمود طبیعتبیجان بهواسطهی اهمیت بهشیوه و تکنیک رنگگذاری وابسته است. موراندی با ایجاد نوعی خوشهبندی در ترکیب طبیعتبیجانهای خود، متمایل کردنشان به مرکز کادر، فشردهسازی و خلق نوعی تقارن، به ماهیت معماریگونه و انتزاعی این اشکال توجه شایانی کرده و این خصوصیات آثار مذکور را از دیگر نقاشیهای او متمایز میکند.
چاپهای اچینگ موراندی جایگاه بسیار ویژهای در مجموعهی مگنانی دارد که بیشتر از نیمی از آثار این مجموعه را شامل میشوند. موراندی پس از اولین ملاقات خود با مگنانی، سه نسخه چاپ اچینگ از خود را به او هدیه داد که این نکته نیز اشاره به اهمیت و جایگاه تکنیک اچینگ نزد او بهشمار میآید. سالهای ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۳ در حوزهی کاری موراندی از جهت توجه این هنرمند به چاپ، مهم است؛ وی مدتی تحتعنوان استاد، در آکادمی هنرهای زیبای بولونیا (Accademia di Belle Arti di Bologna) به آموزش چاپ و حکاکی پرداخت. موراندی با تسلط بر تکنیک چاپ اچینگ و با ایجاد شبکهای از خطوط متقاطع، جلوههایی از نور و سایههای دلخواه خود را در آثارش پیاده کرده است.
در این نمایش آثاری از آخرین دورهی کاری او نیز بهچشم میآید که میتوان به دو اثر طبیعتبیجان اشاره کرد که هردو متعلق به سال ۱۹۶۳ میباشند. در آثار دورهی پایانی این هنرمند، گرایش به انتزاع بیشتر از دیگر دورههای او دیده میشود که در آثار آبرنگی او بهطور رادیکالتری مشهود است. همچنین در این دوره استفاده از بنفش، آبی و تهرنگ صورتی سالمون دیده میشود. با اینکه برخی از مخاطبان براین باورند که آثار این دورهی کاری موراندی، ناتمام بهنظر میآیند، اما در واقع این آثار ترکیبهایی کامل و معادل گرایش وی به ثبت نوعی حس و حال گذرا تعبیر میشوند که کمتر پرداخت بر آنها صورت میگیرد. در این نقاشیها ضربات اساسی و سطوح رنگی مورد توجه است که این نکته تداعیگر ماهیت تصویری و نگاه مارک روتکو (Mark Rothko) است.
تصویر کاور و اسلایدر:
- www.davidzwirner.com