هنرمندان حاضر در این مجموعه، همگام با اسطورهزدایی از عرفان شرقی، رموز ایدئولوژک خود را ترسیم نمودهاند. آنها از سمتی با نمایش شمایلی اسطورهای از اسب به مطلوبیت نمایشی دست یافتند و از بُعد دیگر با تهی نمودن معنا از سوژه، به وجهی انتقادی از عرفان شرقی رسیدهاند. اوج موفقیت هنرمند ایرانی در همنشینی نامتعارف عناصر آشناپندار و جداسازی فرهنگی از بستر تاریخیشان، با قرار دادن آنها در روزمرگی است که ناآشناسازی عناصر آشنا را بیان میکند.
تصاویری با ابهام و گیج کننده که سعی در تحریک مخاطب دارند، خود را همچنان بیگانه پندارانه معرفی نموده که به واقع آنچه در ظاهر نمایان است را بدیهی میپندارد. همانا شاهد رویکردی معناشناسانه با نشانههای شرقگرایانه در آثار هنرمندانی هستیم که خود رمز موفقیت در هنر معاصر ایران به شمار میآید.