عنوان «#أنا-راجع» از وقایع اعتراضی فلسطینیها در نوار غزه و گسترشاش به شبکهی مجازی توییتر در سال ۲۰۱۸ الهام گرفته است. این طوفان توییتری به یاد هنرمندی به نام محمد ابوعمرو قدرت گرفت؛ مجسمهسازی که بر شنهای دریا در نوار غزه، عباراتی چون «#أنا-راجع» (باز خواهم گشت)، «عائدون» (رجعتکنندگان)، «صامدون» (ثابتقدمها)، «الحریه» (آزادی) و اسامی شهیدان فلسطینی را به صورت برجسته حک میکرد تا وقایعِ درجریان را با زبان هنر و مستندنگاری به گوش جهانیان برساند. او تنها پس از گذشت یک روز از حک «#أنا-راجع» بر ساحل و در راه بازگشت از یک راهپیمایی که همزمان با روز زمین بود به شهادت رسید.
میدانها فضاهایی بینابینی در شهراند و صحنهی درگیری و تعارض که در کنار خیابانها گاه میعادگاه جشن و سرور و گاه مفاهیم زیباییشناختی ناشی از آن هستند. میدان اولین تدبیر انسان برای اجتماعیکردن شهر بود و بعد، آخرین چارهی او برای دادرسی شد. مجتبی امینی در نمایش حاضر، این رابطهی پیچیده میان فضا، رسانه و معناسازی را با شیوهی تکهچسبانی و تجمع لایههای برهمِ کاغذ و تصویر بیان میکند. او مجموعهای از عکسهای بیشماری را که پس از رخدادهای مختلف سلسهوار در اینترنت منتشر میشوند، بدون دخل و تصرف از زمینهی اصلیشان یعنی شهر جدا و عریان کرده و سپس آنها را لایهبهلایه و تکهتکه در قطعات و ابعاد مختلف اجرا کرده است. امینی در این مجموعه که ترجمهی «باز خواهم گشت» را برای عنوانش برگزیده در لابهلای خیابانهای اقصینقاط جهان و شبکه های اینترنتی که سنگرگاه و نمایشگاه مجازی اعتراضهای سرکوبشده است سرک و سوژه هایی را بیرون کشیده است که در شمارش رسانه ها از نام فردیشان به اعداد و آمار تقلیل یافتهاند. این بدنهای پوستهپوسته بر بستر زمخت و ناصاف کاغذ سنباده نشسته اند که همچون پوشش آسفالتی شهرها زبر، خشن و بٌرّان است.
ماهیت آثار مجتبی امینی میان تصویرسازی، حجم، نقاشی و چیدمان در نوسان است. پس از تجسمبخشی به تعاملها و تقابلهای شهری (در مجموعههای «تلقین»، «خبط» و «اشک در شهر») و پرداختن به زندگی کارگران (در مجموعهی «ظل»)، مفهوم «عوده» یا بازگشت دغدغهی اصلی او در این مجموعه است.