روزنهای به یک رویا
- نمایشگاه فردی
سحر نجمی
26 خرداد تا 7 تير 1402
بیانیه نمایش:
زن است و بدنی که از آن سایهای، ضرب قلمهایی، خطهایی بیش نماندهاست، زن است و بدنی اسیر بندهایی نامرئی، تنی است تنها، میان تنهای دیگر، پوشیده یا عریان اگر، اسیر است.
اسیری میان کابوسهایی در بیداری. اگرچه خسته از بدن به بند کشیده، همچنان خود را میکشد همراه بندها، کشان کشان رو به سوی روزنهای که میان کابوس و وهم، گویی امید از آن میتراود.
زن است، بدن است، اسیر است، مرئی و نامرئی میان کابوسها و روزنهای که از آن بوی امید میآید.