در مواجهه با عکسهای علیرضا چیتایی که خطوط و سطوحِ نقش یافته از قواعد هندسی غالبا متعادل و متقارن معماری ایرانی اسلامی، شمایل بیرونی عکسها را میسازد، متن و بطن عکسها گاه حکایتی دگر دارند! حضورِ نگاه یک عکاس و ثبتگر بر عکسها سنگینی نمیکند! نگاه بیطرف است و دلالتهایی بیرون از کادر و فارغ از معماری و نظام منضبط هندسه بیننده را فرا میخواند. کمینه گراییِ ناشی از عدم وجود اشیا و آرایهها به نظر با روح سلوک در خلوتها و خالیها سازگار است. نور و نقش بلا کِتمان و قاطعاش، سرشت و سرنوشت عکسها را میسازد. نور، گاه بر خطوط منعطف و مدور و سطوح خالی میتراود و گاه میتازد! عکسهای چیتایی به واقع نه پرسشگرند و مسئلهساز و نه پاسخگو و گشوده؛ بلکه در سادگی و سکوتِ متن و بطن عکسها، صدایی به نرمی و نازکیِ خطوطِ منحنی و مورب سازههای ثبت شده در عکسها شنیده میشود، ولی اینبار مخاطب صدا را به گوش نمیشنود بلکه خیال میورزد و به دیده و دل حس میکند. در عکسهای او پیش و بیش از ارتباطی که باید بیننده با شمایل قابل مشاهدهی سازههای تاریخی برقرار کند، کشف رابطهی عمیق عکاس با واقعیت معمارانه هندسی روبهروی دوربینش لذتبخش است.
کورش ادیم