و به دنیا آمدیم، در کالبد انسان، تا در بازی بزرگ و بی انتهایی قرار بگیریم میان احساس و منطق.
با منطق احساس میکنیم، با احساس ولی منطقی عمل می کنیم. منطق را قانون قرار می دهیم ولی باز با احساس عمل می کنیم، و در تلاش برای درک این دو تا لحظه آخر در این بازی زیبا لحظات را لمس می کنیم.
و در آخر با احساسهایمان این دنیا و این کالبد فیزیکی را ترک میکنیم، و چیزی جز منطقهایی که در دستان بعد فیزیکی ما سنگینی میکند باقی نخواهد ماند.
به امید عشق و رهایی از چهارچوبها