icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

انقلاب آرت‌فرها - قسمت دوم

نویسنده : شمیم سبزواری

زمان خواندن : ۶ دقیقه


چطور آرت‌فرها از دوران باستان تا معاصر به پشتوانه‌ی فرهنگی و اقتصادی جهان هنر تبدیل شدند؟ 

مقدمه 

آرت‌فر یک نمایشگاه هنری با اهداف اقتصادی است. بحث خرید‌وفروش و تجارت آثار هنری در آرت‌فرها داغ است؛ بنابراین تمام افرادی که دستی در دنیای اقتصاد هنر دارند، از دلالان و مشاوران گرفته تا مجموعه‌داران، نمایش‌گردان‌ها و منتقدان در آرت‌فرها فعالند. شاید مسأله‌ی اقتصاد هنر و شکل‌گیری بازار هنر را پدیده‌ای مربوط‌به دنیای مدرن بدانیم، اما حقیقت این است که تبادل یا خریدوفروش آثار هنری قدمتی طولانی دارد. نمایشگاه‌های هنری قرن‌ها است که در گوشه‌وکنار جهان برپا می‌شوند و برگزاری رویدادهایی برای نمایش، ارائه‌ی آثار هنرمندان و البته تجارت آن‌ها از دوران باستان رواج داشته است. در بخش اول این مقاله نحوه‌ی شکل‌گیری فضایی برای ارائه‌ و فروش آثار هنری حین برگزاری رویدادهای مذهبی را روایت کردیم. اما اولین نمونه‌های بازاریابی هنری به شکل امروزی از چه زمانی شکل گرفت و رایج شد؟  

کشیشی برای افتتاحیه‌ی یک نمایشگاه دعا می‌خواند | هنرمند ناشناس | در حدود قرن چهاردهم میلادی | با کسب اجازه از English Heritage و Artland | منبع: www.artfervour.com

اولین نمونه های بازاریابی هنری: رشد دلالان 

قرن‌های پانزده و شانزده میلادی عصر طلایی نمایشگاه‌های صنایع دستی در انگلستان و آلمان بود. این نمایشگاه‌ها ساختار اولیه‌ی جشنواره‌های مذهبی را حفظ کردند اما سازوکار داخلی خود را تغییر دادند؛ یعنی ایده‌ی اولیه که مربوط‌به رویدادی برای تقویت پیام سیاسی و معنوی بود را کنار گذاشتند و در عوض بر فعالیت‌های تجاری تمرکز کردند. این رویدادها به بسترهای واقعی تجارت تبدیل شدند و تأکید آن‌ها نمایش و فروش چیزهایی بود که کمیاب و نادر بودند.  

در آنتورپ نمایشگاه‌هایی برگزار شد که اقتصاد رو‌به‌رشد آن‌ها، شهرت این شهر را به‌عنوان پایتخت تجاری و مالی اروپا تضمین کرد. اولین نمایشگاهی که به صورت اختصاصی برای نمایش و فروش آثار هنری طراحی و تأسیس شد، در سال ۱۴۶۰ در حیاط کلیسای بانوی ما (که بعدها به کلیسای جامع آنتورپ تبدیل شد) شکل گرفت. این نمایشگاه با نام اور لِیدیز پَند (Our Lady’s Pand) شناخته می‌شود. کلمه‌ی «پَند» به‌معنای گالری یا انبار است؛ مکانی که در آن کالاهای خاصی به فروش می‌رسد. در این نمایشگاه آثار نقاشی، مجسمه، طراحی و هم‌چنین تعدادی نسخه‌ی خطی به نمایش گذاشته و فروخته شد. این رویداد با موفقیت فوق‌العاده‌ای روبرو شد و به‌این‌ترتیب این‌ نوع نمایشگاه به مدل جدیدی برای بازاریابی هنر تبدیل شد. انواع جدید تجاری‌سازی در این رویدادها به کار گرفته شد و کم‌کم فروشندگان هنری توانستند غرفه‌ای را از برگزارکنندگان نمایشگاه اجاره کنند.    

در قرن شانزدهم شهر آنتورپ با وجود تعداد استثنایی تجار خارجی که در شهر مستقر بودند و به سراسر جهان صادرات انجام می‌دادند، به قطب تجارت و نمایشگاه‌ در اروپا تبدیل شد. هنرمندان و دیگر متخصصان صنعتگری، مخاطبان پررونق و بازارهای در حال‌توسعه‌ی پویایی یافتند که می‌توانستند آثار خود را در آن به فروش برسانند.  

اتفاق تازه‌ای با شکل‌گیری و توسعه‌ی این مدل نمایشگاه رقم خورد. تا پیش از قرن شانزدهم رابطه‌ی خریدار و فروشنده کاملاً مستقیم بود؛ یعنی تجار مالک کالا بودند و خریداران خودشان به صورت مستقیم خرید را انجام می‌دادند. اما زیرساخت‌های تجاری جدید و وسعت نمایشگاه‌های هنری آنتورپ، نوع جدیدی از روابط را به وجود آورد و پای دلال هنری به این نمایشگاه‌ها باز شد. دلالان تحصیل‌کرده با شبکه‌های ارتباطی گسترده، سرمایه‌ی بی‌پایان و طرز فکر اقتصادی، به نقطه‌ی اتصال‌ فروشنده و خریدار تبدیل شدند و به لطف بودجه و سرمایه‌ای که داشتند، فروش را تسهیل کردند. از آن زمان دلال نقش ویژه‌ای در تجارت هنری ایفا کرد. 

ظهور مدل نمایشگاهی و سالن پاریسی 

با پیشرفت‌های فنی قرن‌های هفدهم و هجدهم میلادی، علاقه به تولید و ماشین‌آلات صنعتی هم افزایش یافت. همین موضوع باعث شد نمایشگاه‌هایی برای ارائه‌ی نمونه‌های صنعتی برگزار شود که به آرامی جای نمایشگاه‌های صنایع دستی را گرفت. این نمایشگاه‌ها برای فروش کالا طراحی نشده بود، بلکه اقلام جدید در آن‌ها معرفی و تبلیغ می‌شد. پس کم‌کم نمایش آثار هنری در این رویدادهای صنعتی کم‌رنگ شد و این آثار در مجامع تخصصی‌تری به نمایش درآمد. اتفاقی مبارک که به رشد و توسعه‌ی هنر کمک بسیاری کرد! 

امپراطوری فرانسه بین سال‌های ۱۶۶۷ تا ۱۷۸۹ میلادی بودجه‌ی نمایشگاه‌هایی را که به‌طور خاص آثار هنری اعضای آکادمی سلطنتی نقاشی و مجسمه‌سازی را به نمایش می‌گذاشت، تأمین می‌کرد. این نمایشگاه‌ها در ابتدا نیمه‌عمومی بودند و فقط برخی از نخبگان امکان بازدید از آن‌ها را داشتند؛ اما محدودیت‌ها در حدود سال ۱۷۲۵ با شکل‌گیری سالن‌ها کاهش پیدا کرد. اولین سالنی که برپا شد سالن میدان لوور بود. هنگامی که دانشکده‌ی هنرهای زیبا (مدرسه‌ی بوزار) در سال ۱۷۹۵ جایگزین آکادمی سلطنتی شد، در سالن‌ها به روی همه‌ی هنرمندان باز شد. 

اما فرایند انتخاب آثار برای نمایش در سالن‌ها سال‌ها مورد مناقشه بود و با دستور کار سیاسی آلوده شده بود. به‌عنوان مثال رویدادهای هنری سال ۱۸۶۳ مشخصاً منعکس‌کننده‌ی سلیقه‌ی سنتی امپراتور و علاقه‌ی او به تصویرهای تاریخی بود؛ (او بلافاصله با دیدن تابلوی «تولد ونوس» اثر الکساندر کابانل، آن را برای مجموعه‌ی شخصی‌اش خریداری کرد) و این موضوع باعث شد هنرمندان مترقی و پیش‌رو با این سیستم رقابت کنند. هنرمندانی که آثارشان به‌طور مرتب توسط داوران رد شده بود، تصمیم گرفتند این مسأله را به چالش بکشند. در زمان ناپلئون سوم بود که به آن‌ها فرصت داده شد آثار خود را در یک سالن دیگر به نمایش بگذارند: سالن مردودین (Salon des Refusés) افتتاح شد و آثار هنرمندان پیش‌رو، مثل کامیل پیسارو، پل سزان، ادوارد مانه و بسیاری دیگر، که سبک کارشان مورد تأیید داوران آکادمی نبود، در آن به نمایش درآمد. 

کاخ صنعت (Palais de l’Industrie)، محل برگزاری سالن مردودین | عکاس: ادوارد بالدو | منبع: magazine.artland.com

آکادمی سلطنتی هنرها و موسسه‌ی بریتانیایی 

نمایشگاه‌های هنری در سراسر انگلستان هم طرفداران زیادی داشتند. در سال ۱۷۶۸، معماری به نام سر ویلیام چمبرز، درخواستی با امضای حدود ۳۶ هنرمند را به پادشاه جورج سوم تقدیم کرد. او در این درخواست پیشنهاد داده بود نهادی برای ترویج هنر طراحی، مدرسه‌ی طراحی و نمایشگاه سالانه‌ی هنری شکل گیرد. شاه شیفته‌ی ایده‌ی برگزاری نمایشگاه بزرگ شد و موافقت خود را با آن اعلام کرد. این ایده در نهایت منجر به تشکیل آکادمی سلطنتی هنر و مؤسسه‌ی هنر بریتانیایی شد.  

موسسه‌ی بریتانیایی به‌عنوان یک گالری خصوصی کمی‌ محافظه‌کار برای ترویج هنرهای زیبا در انگلستان شکل گرفت. در این مؤسسه نمایشگاه‌هایی از نقاشی‌های استادان قدیمی برگزار می‌شد و مدرسه‌ی طراحی آن حامی هنرمندان برای بازتولید نقاشی‌های کلاسیک بود. طبیعی است که اغلب بازدیدکنندگان و مخاطبان این سیستم محافظه‌کار اشراف و نجیب‌زادگان بودند و همین موضوع باعث شد هنرمندان جوان‌ و پیش‌رو که به دنبال تغییر بودند، از این مؤسسه فاصله بگیرند. در نهایت، مؤسسه در سال ۱۸۶۷ منحل شد و آکادمی سلطنتی هنر، این سیستم را ادامه داد. 

اوژن لویی لمی | آب‌رنگ | افتتاحیه‌ی نمایشگاه در کاخ کریستال | ۱۸۵۱ | منبع: www.rct.uk

اما سابقه‌‌ی طولانی نمایشگاه‌های مذهبی و صنعتی با موفقیت جهانی فرم نمایشگاهی ترکیب شد و درنهایت ایده‌ای بزرگ از دل شهر لندن بیرون آمد! پرنس آلبرت تمایل زیادی به نمایش موفقیت‌های صنعتی بریتانیا و معرفی وسعت امپراتوری استعماری این سرزمین داشت. در سال ۱۸۵۱ اولین نمایشگاه بین‌المللی در هاید پارک، در داخل کاخ کریستال برگزار شد. این نمایشگاه توسط جوزف پکستون طراحی شد. در این رویداد دستاوردهای علمی و صنعتی از سراسر جهان به نمایش گذاشته شد و همچنین مصنوعات و گنجینه‌های شگفت انگیزی ارائه شد که هیجان فوق‌العاده‌ای را بین مردم برانگیخت. حدود شش میلیون نفر در نمایشگاه بزرگ سال ۱۸۵۱ شرکت کردند و این رویداد با موفقیت مالی بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شد. بعد از آن ساختار این نمایشگاه به‌عنوان ابزاری برای نمایش و تأثیرگذاری فرهنگی در سراسر جهان به کار رفت. 

گرچه این نمایشگاه بزرگ بیش‌تر به دنیای صنعت و فناوری اختصاص داشت، اما آثار هنری و صنایع دستی هم در آن ارائه شد و به‌مرور جایگاه هنر پررنگ‌تر شد. در اواخر سده‌ی نوزدهم پاریس مظهر نمایشگاه‌های جهان شد و برخی از مهمترین فضاهای هنری، موزه‌ها، کاخ‌ها و گالری‌ها، در این دوره در پاریس شکل گرفت که تمرکز خود را بر نمایش نقاشی‌ها و مجسمه‌ها گذاشته بود. این روند توجه جامعه‌ی بین‌المللی را جلب کرد و اوایل قرن بیستم، بعضی از هنرمندان بزرگ مثل پابلو پیکاسو و گوستاو کلیمت به پاریس رفتند تا در مهد هنر جهان، آثار خود را نمایش دهند و فعالیت کنند.  

آغاز قرن بیستم و انقلاب نمایشگاه‌های هنری 

به‌مرور بازار هنر گسترده‌تر شد و این ایده به شهرها و کشورهای دیگر هم سرایت کرد. هیچ رویدادی در قرن بیستم مثل نمایشگاه بزرگی که در سال ۱۹۱۳ در شهر نیویورک برگزار شد، تأثیر نداشت. آرمری شو بزرگترین و دیدنی‌ترین نمایشگاهی است که تا‌به‌حال در ایالات متحده برگزار شده است. آرمری شو در زمان خود بسیار فریبنده، آوانگارد و تحریک‌آمیز بود. رسانه‌های آمریکایی آن را نمایشی تأمل‌برانگیز و تأییدکننده‌ی جنون توصیف کردند. تئودور روزولت، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، آشکارا درباره‌ی این نمایشگاه اعلام کرد: «این هنر نیست». با این‌حال در طول یک‌ماه بیش از هزار اثر هنری از تقریباً ۳۰۰ هنرمند آمریکایی و اروپایی، از جمله پابلو پیکاسو، وینسنت ون‌گوگ، پل گوگن، مارسل دوشان و ادوارد هاپر در آرمری شو به نمایش درآمد. مشخص است که آثار این هنرمندان پیش‌رو، چقدر با ذهنیت هنری آمریکایی‌ها در آن دوره متفاوت بود. 

 آرمری شو عموم مردم آمریکا را با هنر آوانگارد اروپایی آشنا کرد و همین باعث شد این رویداد به نقطه‌عطفی در تاریخ هنر و آرت‌فرها تبدیل شود. آرمری شو تاثیر ویژه‌ای بر درک آمریکا از هنر مدرن داشت. امروزه  به سادگی می‌توانیم به کمک تکنولوژی و اینترنت و بدون سفر کردن یا بازدید از کشورهای دیگر، با فرهنگ و هنر آن‌سوی دنیا آشنا شویم؛ اما در اوایل قرن بیستم تعداد اندکی از آمریکایی‌ها می‌توانستند از اروپا دیدن کنند و شاهد انقلاب آوانگارد هنری در اروپا باشند. نمایش آثار این هنرمندان اروپایی در شهر نیویورک در آن زمان واقعاً حیرت‌انگیز بود و صرف‌نظر از انتقاداتی که به این نمایشگاه وارد شد، موفقیت بی‌اندازه‌ای به دست آورد و این آغازی برای تحول نمایشگاه‌ها و بازار هنر مدرن در ایالات متحده بود.


تصویر کاور و اسلایدر:

  • www.artsy.net
bktop