انقلاب آرتفرها - قسمت اول
16 آذر 1400تاریخ شکلگیری آرتفرها: از مراسم مذهبی و کارناوالهای باستانی تا نمایشگاههای صنایع دستی و آثار هنری
چهطور آرتفرها از دوران باستان تا امروز به پشتوانهی فرهنگی و اقتصادی جهان هنر تبدیل شدند؟
مقدمه
شاید فکر کنیم آرتفرها، این غولهای نمایش هنر معاصر (که در نگاه اول چیزی شبیه گردهمآیی دلالان هنر یا بازارهای دادوستد به نظر میرسند)، پدیدهای کاملاً جدید هستند و دنیای هنر امروز با سازوکارهای خاص خود آرتفرها را به وجود آورده تا هرچه بیشتر بر ارتباط هنر و اقتصاد تأکید کند؛ یا به عبارتی، زمینه را برای خرید و فروش هرچه بیشتر آثار هنری فراهم کند. اما بهتر است نگاهی عمیقتر به این ماجرا داشته باشیم. شاید اگر بدانیم آرتفر چیست و این نمایشگاه هنری از کجا و چه زمانی سربرآورده، بهتر بتوانیم دربارهی آن قضاوت کنیم.
آرتفر چیست؟
در ابتداییترین تعریف، آرتفر یک نمایشگاه هنری است؛ اما نمایشگاهی با اهداف اقتصادی. دنیای هنر در دوران مدرن از جایگاه اصیل و مقدس خود فاصله گرفت و اقتصاد هنر به مسئلهی قابلتوجهی در زمینهی صنعت و تجارت تبدیل شد. تمام افرادی که در بازار هنر فعالند، از فروشندگان و مشاوران گرفته تا کلکسیونرها و موزهداران و دلالان، در آرتفرها و دنیای هنر جایگاه ویژهای دارند.
اما این همهی ماجرای آرتفرها نیست. آرتفرها بخش مهمی از بدنهی هنر معاصر را شکل میدهند و طبیعی است که زیبایی و چشمنوازی در آنها جایگاه پررنگی دارد. نمایشگاههای هنری باید برای تمام مخاطبان جذاب و چشمگیر باشند؛ حتی کسانی که قصد خرید آثار را ندارند و به عنوان علاقهمندان یا مخاطبان جدی دنیای هنر در این رویدادها شرکت میکنند. بنابراین بهتر است بگوییم آرتفرها مجتمعهای بصری مجلل و فاخری هستند که عموم مردم میتوانند از آنها دیدن کنند. غرفهداران یا ارائهدهندگان آثار هنری تلاش میکنند تمام رویدادها را پرزرقوبرق و چشمگیر برگزار کنند و منظرهای دیدنی را به وجود آورند که برای همه لذتبخش باشد و توجه عکاسان و خبرنگاران را به خود جلب کند. بههمیندلیل است که آرتفرهایی مثل آرمری شو از کلمهی «شو» برای معرفی خود استفاده میکنند.
آرتفرها رویکردهای مختلفی در زمینهی ارائهی آثار هنری دارند. این نمایشگاهها جدیدترین آثار هنرمندان شناختهشده را نمایش میدهند، فضایی برای ارائهی آثار هنرمندان جوان و تازهکار فراهم میکنند و جدیدترین ترندهای دنیای هنر را به سراسر جهان معرفی میکنند. آرتفرها بستر ضروری و قابلتوجهی را برای کسبوکار، تجارت، شبکهسازی، ارتباط و صنعت در دنیای هنر ایجاد میکنند. در آرتفرهای معروف و شناختهشده، آثار برجستهترین گالریها و کارهای هنرمندان بزرگ به نمایش در میآید. در نمایشگاههایی که فضای بزرگتری برای ارائهی غرفهها دارند، آثار بیشتری نمایش داده میشود و امکان اینکه مخاطبان بتوانند با توجه به هزینهی خود آثار هنری را خریداری کنند بیشتر خواهد بود. با اینحال بازدید از آرتفرها برای مخاطبانی که قصد خرید آثار هنری را نداشته باشند یا ترجیح بدهند آثار هنرمندان کمتر شناختهشده و تجربهگرا را خریداری کنند هم جذاب خواهد بود.
هر سال تعداد بسیار زیادی آرتفر در سراسر جهان برگزار میشود و بدونشک این رویدادها بخش مهمی از زیرساختهای بازار جهانی هنر را شکل میدهد. واقعیت این است که فقط متخصصان هنری فرصت دارند روزهای متمادی وقت بگذارند و از تمام آرتفرهایی که برگزار میشود دیدن کنند؛ اما بعضی از آرتفرها شهرت زیادی دارند و معمولاً در بازهی زمانی یکهفتهای در تاریخی مشخص از سال برگزار میشوند. «آرمری ویک»، «فریز ویک» یا «آرتبازل ساحل میامی ویک» به همین رویدادها اشاره دارند.
برخلاف تصور ما که آرتفرها را پدیدهای جدید در دنیای هنر معاصر تلقی میکنیم، این نمایشگاهها در طول تاریخ وجود داشتهاند و همراه دنیای هنر بودهاند. بهخصوص در قرن بیستم که امکان تجربهورزی هنرمندان بیشتر شد و سبکهای مختلف هنری با دیدگاههای تازه و تأکید بر فردیت هنرمند شکل گرفت و البته پشتسر هم خاموش شد، وجود نمایشگاههایی که آثار متنوع را به نمایش بگذارند و هنرمندان را به جهان و مخاطبان معرفی کنند، جایگاه و اهمیت ویژهای پیدا کرد. اما قدمت نمایشگاههای هنری که بر تجارت و اقتصاد تأکید دارند، بسیار فراتر از اینها است. در واقع نمایشگاههای هنری با دنیای باستان و جشنوارهها و آیینهای مذهبی پیوند خوردهاند.
تاریخچهی آرتفرها: از مراسم مذهبی و کارناوالها تا نمایشگاههای صنایع دستی و آثار هنری
همهی ما میدانیم که برگزاری مراسم مذهبی، گردهمآیی دینی و آیینهای جمعی در دوران باستان، جایگاه بسیار مهمی داشته؛ اما این آیینهای گروهی و کارناوالهای مذهبی، از نظر فرهنگی و هنری هم بسیار حیاتی بوده و نقش ویژهای در دنیای هنر ایفا کردهاند. چطور؟ این رویدادهای آیینی، پیشگامان آرتفرهای امروزی هستند و ساختاری را ایجاد کردند که به ویژگی اصلی همهی رویدادهای بزرگ تبدیل شد.
این گردهمآییها و زیارتهای سالانه در همهی امپراتوریهای باستانی، از روم و یونان گرفته تا سلسلهی هان چین، رایج بود و یک نکتهی مشترک و مهم داشت: در این رویدادها دین و تجارت با هم آمیخته میشد. برای برگزاری این رویدادهای مهم که در روزهای خاصی از سال برپا میشد، جمعیت زیادی از سراسر امپراطوری دور هم جمع میشدند تا کارناوال جشن و شادی راه بیندازند، عزاداری آیینی و پیادهروی دستهجمعی برپا کنند یا مراسم خاص پرستش ایزدان را اجرا کنند.
اما این رویدادهای مذهبی برای هر امپراطوری جنبهی تبلیغی و سیاسی هم داشت. امپراطور از این مراسم حمایت میکرد تا با نمایش ویژگیهای برجسته، دستاوردها و همینطور توانایی و شایستگی نخبگان سرزمینش، قدرت خود را هم اثبات کند. بنابراین هنرمندان و نخبگان فرصتی داشتند تا دستاوردهای خود را برای افرادی که از سرزمینهای دور و نزدیک در این منطقه جمع میشدند به نمایش بگذارند. تلاشهای چشمگیری برای سازماندهی جشنوارهها صورت میگرفت تا شخصیت استثنایی و منحصربهفرد هر منطقه معرفی شود. سازماندهندگان برنامه و بازرگانانی که قصد داشتند در این رویدادها شرکت کنند، اخبار را در سراسر امپراتوری پخش میکردند تا همه از این ماجرا مطلع شوند.
ساختار این جشنهای مذهبی مثل جهان کوچکی بود که قوانین خاص و ارتباطات و پیوندهای خود را میطلبید. برای برگزاری چنین جشنهایی، تاریخهایی از پیش تعیین شده بود. در روزهای جشن فعالیتهای روزمره متوقف میشد تا همهی مردم بتوانند در این مراسم حضور داشته باشند؛ بنابراین برگزاری چنین رویداد پیچیدهای به سیستم حملونقل و جادههای امن، تأمین غذا و سرپناه نیاز داشت. این رویدادها نوعی از کانالهای ارتباطی را ایجاد کرد که پیشتر بیسابقه بود. شرکتکنندگان حاضر در این مراسم، روابط خود با افراد آشنا را تقویت میکردند و با افراد تازهای از سراسر امپراطوری آشنا میشدند. از سوی دیگر، برگزاری این مراسم نیاز به چارچوبی مشخص و قوانین دقیق داشت که همهی شرکتکنندگان ملزم به انجام آن بودند. همهی این مسائل دستبهدست هم داد تا این جشن مذهبی و آیینی به رویدادی بزرگ، قانونمند و برنامهریزیشده تبدیل شود.
اما آنچه برای ما و دنیای هنر اهمیت دارد، اتفاقی است که زیر سایهی این رویدادها رقم خورد. افرادی که از سرزمینهای دور و نزدیک در این مراسم شرکت میکردند، نادرترین و ارزشمندترین اشیاء یا دستساختههایشان را همراه خود میآوردند تا با نمایش آنها به دیگران، افتخاری کسب کنند، جلبتوجه کنند و کنجکاوی دیگر بازدیدکنندگان را برانگیزند. این اشیاء در بناهای موقتی که به مناسبت این رویداد برپا شده بود، مثل خانهها، معابد یا چادرها، به نمایش درمیآمد. این سنت به آرامی به یکی از جنبههای مهم جشنوارههای مذهبی تبدیل شد و در نهایت دادوستد و فروش این اشیاء، بازارهایی را برای تجارت به وجود آورد. اشراف و ثروتمندانی که در جشنوارهها حضور داشتند، اشیاء کمیاب و صنایع دستی ارزشمند را خریداری میکردند تا تمایز اجتماعی خود را نشان دهند. تولیدکنندگان و فروشندگان هم که میدانستند هر سال و در تاریخی مشخص فرصت فروش آثار و اشیاء را دارند، خود را برای این رویداد آماده میکردند.
کمکم این جشنوارههای مذهبی که ریشه در معنویت داشتند و تمام شرکتکنندگان آنها به ارزشهای مشترکی معتقد بودند، به تجارتخانهی کالاهای ارزشمند تبدیل شدند. اما زمینهی معنوی این جشنوارهها حتی به صورت نمادین در ساختارهای تجاری باقی ماند و اگر کمی به موضوع دقیقتر شویم، خواهیم دید که این ویژگی روحانی چطور در دنیای هنر نهادینه شد. بسیاری از هنرمندان و منتقدان هنوز هم با فروش اثر هنری مخالفند و برای آن شأن و هویتی معنوی قائلند. آنان معتقدند اثر هنری کالا نیست که به فروش برسد یا معامله شود؛ چون هنر از دنیایی دیگر یا از درون هنرمند خبر میدهد و ضامن مفاهیم والا است؛ پس ارزش آن با پول و مادیات سنجیده نمیشود. اما در کنار این دیدگاه، آنچه در شبکهی هنر معاصر اتفاق میافتد هم همین دیدگاه اعتقادی را همراه دارد: «دنیای هنر معاصر، شبکهای از خردهفرهنگهای تداخلیافته است که با اعتقاد به هنر در کنار هم نگه داشته شدهاند». میبینید وجه اعتقادی این رویدادها چطور به ساختار هنر معاصر هم سرایت کرده است؟
توسعهی نمایشگاههای صنایع دستی
همانطور که گفتیم اولین نمایشگاههای هنری بهطور خاص و ویژه برای این کار برپا نشدند. در واقع نمایشگاههای صنایع دستی نتیجهی ناخواستهی جشنوارهها و گردهماییهای مذهبی بودند که راه خود را از این رویدادها جدا کردند. نمایشگاههای سالانهی صنایع دستی کوچک بودند و فقط در چند مکان خاص برگزار میشدند؛ اما بهویژه تا اواخر قرن پنجم میلادی در امپراتوری روم محبوبیت زیادی داشتند. تغییرات اجتماعی و سیاسی گسترده بر این تجارت تأثیر گذاشت و برگزاری نمایشگاه با این شکل تقریباً در اروپا از بین رفت. اما اواخر قرن هفتم میلادی نمایشگاه سنت دنی در نزدیکی پاریس برپا شد و با این رویداد، برگزاری نمایشگاهها از سر گرفته شد و راه برای پیشرفت نمایشگاههای صنایع دستی باز شد. این مدل نمایشگاه به سرعت در سرتاسر اروپا توسعه پیدا کرد و به ویژه در قرنهای دوازدهم و چهاردهم میلادی رونق گرفت. نمایشگاه شامپاین در شمال شرقی فرانسه و نمایشگاه استوربریج در کمبریج انگلستان، از مهمترین نمایشگاههای صنایع دستی بود که در این دوره برگزار شد.
نمایشگاه بزرگ شامپاین در قرن دوازدهم میلادی در شمال شرقی فرانسه، نقطه عطفی در شکلگیری چنین رویدادهایی بود. در این نمایشگاه دو اتفاق مهم رقم خورد که تا امروز در برگزاری رویدادهای فرهنگی و نمایشگاههای هنری برجا مانده و با دقت اجرا میشود. اولین مورد «تعیین دستورالعمل اجرا و برگزاری نمایشگاه» بود و دیگری ایجاد «نگهبان نمایشگاه». نگهبان نمایشگاه سیستم محافظتی برای تجار بود که نگهبانانی را برای تأمین امنیت و تضمین اجرای صحیح قراردادها تعیین میکرد. از طرف دیگر این رویداد بزرگ نیازمند ایجاد سیستم بینالمللی مالی بود. بازرگانان از سراسر جهان در این نمایشگاهها شرکت میکردند تا اشیاء خود را به فروش برسانند یا صنایع دستی را خریداری کنند. بنابراین نیاز بود سیستمی طراحی شود که همهی آنها بتوانند با پول رایج سرزمین خود دادوستد را انجام دهند. این اتفاق یکی از مهمترین قراردادهای اقتصادی و تجاری جهانی را رقم زد؛ چون این جنبه از همکاری، روابط تجاری خارج از این رویدادها را هم تثبیت کرد و باعث شد دو ویژگی اصلی اقتصاد مدرن شکل گیرد: شراکت در فروش و همچنین حمایت و پشتیبانی از مشتری.
در حالیکه جشنوارههای مذهبی بستری برای انتقال پیامهای روحانی و سیاسی فراهم میکردند، نمایشگاههای صنایع دستی به بستری برای فروش و تعیین قیمت اجناس و همینطور ایجاد معاملات گسترده تبدیل شدند. ارتباط تجار و فروشندگان نظام جالبی را پدید آورد که هنوز هم در ساختار اقتصادی موردتوجه است. ساختار نمایشگاههای صنایع دستی زمینهای با ماهیت مقایسهای را ایجاد کرد که کاملاً شبیه بازارهای مدرن بود. تولید کالا در آن زمان چندان استاندارد نبود، بنابراین کیفیت محصولات تولید شده متفاوت بود. خریدار میتوانست کیفیت کالاها را بررسی کند و دربارهی قیمت آنها با فروشنده مذاکره کند. همچنین فروشندگان و تجار حاضر در این رویداد، قیمت آثار خود را با مشاهدهی اجناس دیگران و بررسی آثار مشابه تعیین میکردند و برای اجناس متفاوت و ارزشمند قیمت تازهای را تخمین میزدند. در واقع آنها رقبای خود را میسنجیدند و کیفیت کار خود را محک میزدند. بنابراین امکان اینکه کسی اجناسش را خیلی بالاتر یا خیلی پایینتر از قیمت معمول به فروش برساند وجود نداشت.