نگاهی به نمایش سمیرا شاکری در زیرزمین دستان
01 آذر 1400نمایش «شرم» اولین همکاری سمیرا شاکری با زیرزمین دستان است که در تاریخ ۷ آبانماه ۱۴۰۰ افتتاح شد. در این نمایش شاکری طراحیها و نقاشیهایش را ارائه داده و تلاش کرده از طریق شیوهی چیدمان آثار، بهنوعی فضای استودیو و همچنین خط سیر کاریاش را به نمایش گذارد. او سال ۱۳۶۲ در شهر تهران متولد و در سال ۱۳۸۶ از دانشگاه هنر و معماری تهران فارغالتحصیل شده است. آثار او پیشتر در نمایشهای متعددی ارائه شده و خود نیز در سال ۱۳۹۷ برندهی جایزهی افتخاری دو سالانهی داکا شده است.
نمایش «شرم» متشکل است از دو رهیافت متفاوت و در عینحال بههمتنیده برای ساخت تصویر؛ طراحیهایی با مرکب یا ترکیب مواد روی کاغذ، و نقاشیهای روی فیبر.
او در این مجموعه از آرشیو همگانی و وسیع تصاویر موجود در ایرانِ پس از انقلاب استفاده کرده است. تقریباً هر نوع تصویری با مدیوم و کارکرد متفاوتش، از تمبر، عکس و پوستر گرفته تا تصاویر کتابهای درسی و حتی نقاشیهای دیواری، در این آرشیو حضور دارند. او با رجوع به این آرشیو در جستوجوی حافظهی تصویری جامعهی ایران پس از سال ۱۳۵۸ است. نحوهی برخورد شاکری با این مواد تصویری، سِیری از بازنمایی عینبهعین این تصاویر تا برخوردی حسی و شخصیتر و در نهایت انتزاع و دخل و تصرف کامل در آنها را طی میکند؛ تا جایی که اثری از خود این آرشیو بر جا نمیماند. در این کنکاش ما همچنین شاهد خط سیر کاری و آزمون و خطاهای هنرمند نیز هستیم. او برای تولید تصاویرش از مواد و روشهای مختلف بهره گرفته تا به فضایی شخصی و منحصربهفرد برسد؛ از تکنیک خراش دادن، ضربهقلمهای راحت مرکب روی کاغذ کالک و کاغذ طراحی که خصلتی سریع و مستقیم از طراحی را به نمایش میگذارند، تا لایههای رنگی ضخیم متعدد و متنوعی که اکثراً در نقاشیهایش حضور دارند.
او برای تمرکز بیشتر بر بافت در نقاشی، تصاویرش را روی فیبر خلق میکند. نقاشیهای او متشکلاند از فضاهایی با لایههای رنگی متعدد که بعضاً فیگورهایی در آن جای گرفتهاند. این فیگورها با توجه به اندازه و ژست عموماً خلسهوار، آرمیده و گاهی مردهسان، انگار هیچ تلاشی برای مقابله با غرق شدنشان در فضای اطراف نمیکنند. گویی در همهی نقاشیها چیزی پشت لایههای رنگ پنهان شده است. این امر پنهان هم بهوسیلهی نشانههای شمایلی، مانند درختانی که در پسشان هیچ چیزی جز تاریکی وجود ندارد یا حفرهای چهارگوش روی زمین، و هم نشانههای نمایهای (شاخص فیزیکی رنگ نقاشی)، مانند فیگوری که در انبوه لایههای رنگی قرمز غرق شده یا در قالب منظرهای انتزاعی به تصویر در آمده قابل ردیابی است. در نقاشیهای شاکری با وجود تمام زندگیای که در پس ضربهقلمهای شخصیاش نهفته، انگار چیزی مرده یا در حال مردن است.
در سطحی دیگر طراحیهای او خصلتی مستقیمتر و بیواسطه دارند. بهنظر خود هنرمند، بهطور کلی رسانهی طراحی نسبتبه نقاشی، که در آن عموماً فرایندی طولانی و قابل ترمیم تجربه میشود، خلوص بیشتری دارد. برای ساختن این مجموعه از طراحیهاست که او از آرشیوی که به آن اشاره کردیم بهره جسته است. در اینجا هنرمند آزادانه در روندی از آزمون و خطا حرکت کرده و برداشت ذهنی و عاطفی خود از این تصاویر را در مواد و روشهای گوناگون شکل داده است. تصویر تمبر نوروزی از دو پرنده، که یکیشان با نگاه پر از ترس و شرمآلودی مخاطب را زیرچشمی گاه میکند، برای هنرمند تأثیر احساسی فراوانی را برانگیخته و او بارها آن را تصویر کرده؛ چه بهصورت عینبهعین و چه بهصورت برداشتی عاطفی از آن.
از روی میزها تا دیوار انتهایی گالری تعداد بسیاری طراحی میبینیم که موضوعی تقریباً واحد دارند؛ توصیفی از تجمع فیگورهای مرد در یک مکان تاریک. میتوان گفت آثار این مجموعه با برداشتی شخصی و بهصورت تلویحی به لایهی ایدئولوژیکتری از حافظهی تصویری ما اشاره میکنند. فیگورها درهمرفته و اغراق شدهاند و مشخص نیست مشغول انجام چه کاری هستند و برای چه دور هم جمع شدهاند. شاید بهطور واضح اثری از آرشیو و بازنمایی آن بین این طراحیها وجود نداشته باشد، اما آنها بهرغم آشنا بودنشان، خصلت بیواسطهی اجرایی و نشان دادن تجمیع ژستهای درهمرفته و فضای تاریک اطرافشان، نادیدنی را دیدنی میکنند. بین این انبوه فیگورها دوباره تصویر آن دو کبوتر را میبینیم و در کنار آن، چشم پر از شرم همان کبوتر را، که اینبار در حدقهی چشم فیگوری نیمرخ جای داده شده است. این شاید تنها جایی از نمایش باشد که سوژه چشم در چشم مخاطب قرار میگیرد و آنچه که در نگاه دیگری میجوید چیزی جز شرم نیست؛ حسی که هنرمند در تمام مدت خلق آثارش با آن درگیر بوده است. در جستوجویی که هنرمند در آرشیو شخصیاش کرده، شرم قویترین حسی بوده که در او برانگیخته شده، شرمی همراه با خشم که از دل آرمانهایی شکستخورده سر برآورده است. شاید اینجا بخواهیم برگردیم و به سکون فیگورها و بدنهای تقریباً بیجان و خونآلودشان نگاهی دوباره بیاندازیم، گفتوگویی دوباره بین کل آثار برقرار کنیم و جاهای خالی را خودمان پر کنیم. به این هم فکر کنیم که شاید آثار شاکری به این امر اشاره دارند که در وضعیتی که هرروزه تعصب، قلدری و گستاخی به شکلی انبوه بازتولید میشود، شرم، حسی است که میتواند ارزش توجه داشته باشد، یا حداقل کمی به خودمان فرصت دهیم تا با عینک شرم به خودمان و پدیدههای اطرافمان نگاه کنیم.
تصاویر اسلایدر:
- منبع: dastan.gallery.com | عکاس: متین جامعی