icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

نگاهی به نمایش «استراحت» از سپیده زمانی

نویسنده : آبل هارطونی

زمان خواندن : ۴ دقیقه

از تاریخ پنجم تا بیست‌وششم آذرماه 1400 سپیده زمانی چیدمانی از آثارش را در مدار موازی به نمایش گذاشت.

سپیده زمانی | مصاحبه | 1400 | پلکسی‌گلس، چوب، پارچه، چاپ سه بُعدی | 33.5 × 44 × 124 سانتی‌متر

 

این چیدمان در واقع در ادامه‌ی پروژه‌ای است که او از پنج سال پیش آغاز کرده و اشاره‌ای مستقیم به اولین نمایش انفرادی‌اش با نام «مصاحبه» دارد که در سال 1396 به میزبانی اتاق برق دستان برپا شد. «زمانی» متولد سال 1365 در تهران است. او در سال 1388 در رشته‌ی مجسمه‌سازی از دانشگاه هنر فارغ‌التحصیل شده و «استراحت» دومین نمایش انفرادی او در تهران است.

به‌طورخلاصه کارهای زمانی با گستره‌ای از مدیوم‌ها درگیرند و در عین شوخ‌طبعی‌شان، نشانگر برخوردی به‌شدت تکنیکی و هوشمندانه با مواد گوناگون تصویری هستند. خصلت به‌شدت تصویری کارهای او را می‌توان متأثر از فعالیت چند ساله‌ی او در حیطه‌ی گرافیک تبلیغاتی دانست، که همچنان سعی می‌کند آن را موازی با فعالیت کارگاهی‌اش حفظ کند. او در آثارش مجسمه، نقاشی، چاپ دستی، انیمیشن و صدا را در قالب چیدمان با هم ترکیب می‌کند و تمام کارها درباره‌ی ماهیت و فرآیند خلق شدن، از زبان خودشان صحبت می‌کنند. خود هنرمند در بیانیه‌ی نمایش می‌گوید، موضوع اصلی آثارش نه خود کار، بلکه توانایی کار در توصیف خود از راه عناصر بصری بوده است. این مسئله را به‌طور واضح می‌توان در صفحات نمایش کوچک موجود در اتاق چهارخانه‌ی گالری دید، که آثار یا بخش‌هایی از آن‌ها از طریق باز و بسته شدن حفره‌ای دهان‌مانند در بدنه‌شان، گویی در حال صحبت کردن درباره‌ی ماهیت خود و چگونگی درست شدن‌شان هستند که به نمایش گذشته‌ی زمانی تعلق داشتند. همچنین در این اتاق ماکتی از اسبِ نمایش مصاحبه و بیانیه‌ی آن نمایش، که به‌ جای حروف از تصویر استفاده شده بود، قابل‌رؤیت است. 

 

 

سپیده زمانی | استراحت | 1400 | بتونه سنگ، پاپیه ماشه، تخته‌ی چندلا، استیروفوم | 380 × 220 × 120 سانتی‌متر

 

چیدمان اصلی متشکل است از یک مجسمه‌ی اسب ساخته‌شده با پاپیه‌ماشه و بتونه‌سنگی با کلاهی از جنس تور روی سرش، که در مرکز گالری روی سازه‌ای ساخته‌شده از چوب، در حالت نشسته قرار گرفته و از بالای سرش نوری در حال تابیدن بر بدنش است. جلوتر از او سازه‌ی چوبی کوچک‌تری قرار گرفته که مانند مانع‌های موجود در مسابقات پرش با اسب است. جلوتر از آن هم، بر صفحه‌ی تلویزیونی، انیمیشنی در حال پخش است که می‌تواند به زیست کلی اسب پیش از به نمایش در آمدن اشاره‌ای داشته باشد و اسب را از زبان دیگر افراد درگیری که با آن‌ها در ارتباط بوده توصیف می‌کند. این انیمیشن و انیمیشنی که در دیوار انتهایی گالری پخش می‌شود، همه با تکنیک روتوسکوپی اجرا شده‌اند؛ یعنی تک‌تک فریم‌ها از روی تصویر متحرکی که به‌عنوان مرجع کار استفاده شده، به‌صورت دستی کشیده شده‌اند.

سپیده زمانی | بدون عنوان | 1400 | چاپ دیجیتال | 100 × 161.5 سانتی‌متر

 

سبدی از آب را در حال ریخته شدن روی صورت اسب می‌بینیم و نور آویزان از سقفِ پشت او، دقیقاً مشابه همانی است که در فضای فیزیکی گالری قابل‌مشاهده است. دستی در حال نوازش یا تمیز کردن اسب است. در صحنه‌ی بعدی اسب را در حال استراحت روی زمین و در آخر او را در کنار دیگر اسب‌ها در چراگاهشان می‌بینیم؛ در این لحظه دیگر دوست ندارد نوازش شود و دست نوازشگر غریبه را پس می‌زند. نقاشی دیجیتالی از سقف آویزان شده است که دست یک انسان را در حال نوازش کردن اسب نشان می‌دهد. شاید در نگاه اول این تصاویر برای ما نشانی از ایجاد تصویری جدید از ارتباط انسان ـ حیوان در عصر حاضر باشد، اما برای هنرمند انتخاب اسب صرفاً بر اساس معیارهای زیبایی آن بوده و دلیل دیگری برایش وجود نداشته است. مهم‌ترین بخش کار فرآیند ساخت آن بوده و چالش‌هایی که در حال ساخت پیش آمده است.

 

تعدادی چاپ دستی نیز بر دیوار قرار گرفته که یک صحنه‌ی اسب‌دوانی را با زاویه‌ی نگاه از پایین به بالا روایت می‌کند. این تغییر زاویه‌ی نگاه از وجوه مهم کار زمانی است؛ چه در خود سطح تصویر و چه به‌عنوان استعاره‌ای از گسترش نحوه‌ی نزدیک شدن هنرمند با اثر و فضای نمایش او. همین نکته را می‌توان در انیمیشنی که بر دیوار بزرگ گالری پخش می‌شود هم دید، تصویری با زاویه‌ی نگاه اول شخص از پشت سر اسب، که در حال دویدن در اتاقی است با ستون‌هایی دقیقاً شبیه به خود فضای مدار موازی.

سپیده زمانی | بدون عنوان | 1400 | چاپ درای‌پوینت | 9.9 × 14.9 سانتی‌متر

گویی ما نه وارد این فضا، بلکه وارد فضای شخصی اسب سفید داستان‌مان شده‌ایم که برای مدتی تصمیم گرفته بنشیند و استراحت کند. زمانی با نوعی شوخ‌طبعی، فضای گالری را طوری بازتعریف کرده که انگار همه‌چیز درباره‌ی وضعیتی است که کارش از آن زاده شده و درونش قرار دارد. حتی یک هفته پس از افتتاحیه‌ی نمایش، یک پوستر راهنما به اتاقی که درباره‌ی کارهای پیشینش هستند اضافه کرده تا هیچ‌گونه ابهامی درباره‌ی چیستی کارش وجود نداشته باشد. با اینکه تمام اجزای چیدمان در درجه‌ی اول در حال توصیف خود هستند و هنرمند هم با کمال میل سعی در از میان برداشتن تمام ابهامات دارد، اما این مخاطب است که با حضور خود در فضا و روایت شخصی خود از صحنه‌ی نمایش، این چیدمان را تکمیل می‌کند.

 

 

 

bktop