icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

«جنگ و چنگ»

نویسنده : ترنم تقوی

زمان خواندن : ۷ دقیقه

 «حقیقت، زیبایی و خوبی بر سردر موزه‌ی آلمان نوشته شده است. در پروژه‌ی نمایشگاهی ما، ما پژوهش‌مان را به زیبایی و زشتی تقدیم می‌کنیم. ما بر اساس جنگ جهانی اول، دوم و جنگ ایران و عراق، و همین‌طور بازده‌ زمانی «صلح» میان این جنگ‌ها با این موضوع برخورد می‌کنیم. با توجه به تحولات و پیشرفت‌های حال‌حاضر، حضور جنگ از هر زمان دیگری ملموس‌تر است. در این رویداد ما جنگ را از نظر تاریخی به‌عنوان یک پدیده‌ی بین‌المللی به‌وسیله‌ی نقاشی، طراحی و فیلم بررسی می‌کنیم.»  احمد رفیع‌ (بیانیه‌ی نمایش جنگ و چنگ، در گالری طراحان آزاد)  

چیدمان نمایش «جنگ و چنگ»| احمد رفیع و کارین هورلر | گالری طراحان آزاد

در سال‌های اخیر نظرات فراوانی درباره‌ی بازگشتِ دوباره‌ی هنر به‌سوی امر سیاسی مطرح گردیده است. یکی از رویکردهای شاخص آثار هنری با نگاهی انتقادی، اجتماعی‌ـ سیاسی، مواجهه‌ی عینی هنرمندان با مقوله‌ی جنگ، به‌عنوان یک تجربه‌ی تلخ جمعی، اثرات آن و چه‌گونگی نحوه‌ی تبدیلش به نظامی تصویری است. گالری طراحان آزاد از ۲۰ خرداد تا ۷ تیر ۱۴۰۱ به برپایی نمایشی با عنوان «جنگ و چنگ» از آثار احمد رفیع و کارین هورلر اقدام کرده است.

در بروشور نمایشگاه، با متنی از هرفرید مونکلر (۱۹۵۱) مواجه می‌شویم که در آن به مسئله‌ی جنگ و تغییر چهره‌اش در دوران معاصر پرداخته است. او در بخشی از نوشتار خود بیان می‌دارد که «پایان قرن بیستم نه پایانی بر عصر جنگ‌ها، که در بهترین حالت، پایانی بر جنگ میان حکومت‌ها بود. جنگ مانند آفتاب‌پرست فقط چهره‌اش تغییر می‌کند. تجلی بیش‌تر جنگ‌هایی که درحال‌حاضر به‌راه افتاده، درگیری‌های درون اجتماعی یا فراملی هستند که در آن ارتش‌های منظم ‌ـاگر اصلاً وجود داشته باشندـ تنها یک بازیگر در میان دیگر بازیگران‌اند.» 

احمد رفیع | با یاد دوستانه | 1387 | رنگ روغن روی بوم | 138 × 110 سانتی‌متر

در بدو ورود، بر قسمتی از دیوار نمایش، فیلمی ۱۱دقیقه‌ای در حال پخش است. فیلمی که بنابر توضیحات هورلر، به اقدامات روزمره‌ی مادرش، آرنا هورلر، در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۰) می‌پردازد. تماشاگر می‌تواند با قرار دادن هدفون تعبیه‌شده در مقابل تصویر، صداهای درون فیلم را بشنود. هورلر در توضیح این فیلم می‌نویسد: «من تک‌تک بخش‌های حرکتی را جدا کردم و آن‌ها را با بخش‌هایی از یک عمل تمیز کردن مشابه دیگر در روی هم قرار دادم. توالی زمانی بخش‌های حرکتی حفظ شده است. هم‌چنین هیچ تکراری وجود ندارد که با کپی متعدد ایجاد شده باشد. تکرارهایی که به‌نظر می‌رسد در فیلم وجود دارد از اقدامات مشابه ناشی می‌شود. صدا نیز به بخش‌هایی تقسیم و با سکوت یا صداهای دیگر رودررو می‌شود، که این صداها شامل مکالمات من با مادرم و هم‌چنین صداهایی از خانواده‌ی او هستند.»  

چند قدم جلوتر تصاویری دیجیتال بر دیوار به کمک پروژکتور نقش می‌بندد. این مجموعه با عنوان «پدر همه‌ چیزها‌ـ مادر همه رنج‌ها» (۲۰۱۵)، شامل ۱۳ طراحی دیجیتال است که هورلر در خلق آن از عکس‌های خصوصی پدر و مادر، که در دوران رایش سوم در بیمارستان ارتشی در کراکوف پرستار بود، به‌عنوان الگوی کار بهره گرفته است. تاریخ ثبت این تصاویر از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۷۱ است. هنرمند بیان می‌دارد که برای او نکته‌ی جالب‌توجه در این عکس‌ها آن بوده که «چه‌طور فشارهای جمعی منجر به همکاری در یک سیستم جنایی می‌شود؛ حتی با وجود این‌که ممکن است با ارزش‌های فردی تک‌به‌تک آن‌ها مغایر باشد.» با آن‌که این مجموعه بر اساس عکس‌های مستند شکل گرفته، اما هنرمند با دستکاری و پردازش دوباره‌ی تصاویر، معنایی تازه را به آن الحاق کرده است. او تصاویر را به قطعاتی تقسیم کرده، برخی شخصیت‌ها را چون آینه تکرار نموده و یا در امتداد محور تقارن جمع کرده است. هورلر با استفاده از تصاویر تاریخ زندگی والدینش در دوران رایش سوم و تغییر فرمی آن‌ها، مفهومی نمادین و جدید خلق می‌کند. نکته‌ی جالب‌توجه آن‌جاست که با وجود کاربرد عکس‌های مستند به‌عنوان الگو، ساختار تزیینی موجود در تصاویر باعث می‌شود که مخاطب با گذر از تمرکز صرف بر فیگورها، درگیر کلیت تزیینی اثر شود.  

با عبور از تصاویر دیجیتال، یک بوم نقاشی با تصویر سربازی ایستاده با عنوان «با یاد دوستانه» (۱۳۷۸) به‌چشم می‌خورد. این تابلو اثر احمد رفیع است و به‌گفته‌ی او، منبع و الگوی آن عکسی سیاه‌وسفید به تاریخ ۱۹۴۴ از آلبوم خصوصی خانواده هورلر است؛ عکسی که سرباز به نامزد خود (مادر هورلر) هدیه کرده بود: مردی جوان با یونیفرم نظامی، ایستاده در حالت منفعل، با نگاهی که از مخاطب فرضی خود دزدیده و بر نقطه‌ای پنهان از دید او دوخته شده است؛ و نوری که بر پیکره‌اش تابیده او را از گناهان تحمیل‌شده بر گرده‌اش پاک می‌سازد.

در امتداد تابلوی نقاشی، ویدیویی از اجرای متن‌خوانی کارین هورلر با عنوان «من آلمانی هستم» بر دیوار در حال پخش است که برای اولین‌بار در مدرسه‌ی انستیتو هنر شیکاگو (۱۹۸۸) به‌مدت ۱۵دقیقه اجرا شده بود. او در این اجرا به زبان آلمانی متنی را از روی نوشته می‌خواند. بخشی از متن شامل این سخنان است: «من آلمانی هستم، در آلمان به دنیا آمدم، پدرم آلمانی بود، مادرم آلمانی بود، پس من هم هستم، {...} من آلمانی متولد شدم، و گناهان پدرم تا هفت‌نسل با ما خواهد بود، وقتی چهارده سالم بود، شروع به متهم کردن والدینم کردم که چرا مقابل رژیم نازی مبارزه نکردند. {...} من به فاشیسم نگاه می‌کردم به‌عنوان نتیجه‌ی سرمایه‌داری، اما آیا با ملیت هم رابطه‌ای وجود نداشت؟ آیا من از بدو تولد شرور نبودم؟ آیا من به‌‌خاطر تاریخ کشورم شرور نبودم؟ {...} در ایالت متحده با یک لهستانی یهودی ملاقات داشتم، یک بازمانده از اردوگاه کار اجباری، او به من گفت: این فکر که آلمانی بودن شرورانه است یک تفکر نژادپرستانه است.» هنرمند بیان می‌دارد که در انتهای متن، با آلمانی بودن خود کنار می‌آید. صلحی درونی با منِ من. 

احمد رفیع | سرباز با بشقاب | 1388 | رنگ روغن روی بوم | 110 × 138 سانتی‌متر

در ادامه چیدمانی از احمد رفیع با عنوان «دیوان شرقی‌ـ غربی» (۸۹-۱۳۸۸) به‌چشم می‌خورد. در این چیدمان، پشت‌جلد مجموعه‌ی کامل آثار گوته، شاعر آلمانی، که شامل «دیوان شرقی‌ـ غربی» نیز می‌شود، به‌عنوان بستر کار مورداستفاده قرار گرفته است. دوازده موتیف از عکس‌های هنرمند از جنگ عراق و ایران و سه مورد دیگر متعلق به جنگ جهانی اول است که به‌عنوان الگویی برای این مجموعه نقاشی استفاده شده است. تصاویری از ماشین نظامی در جاده، خاک‌ریزهای خط مقدم و سنگر حفظ مهمات، سربازان غلطیده در خاک و خون، بیابان خشک، قایقی با دو سرنشین بر رود، دود حاصل از انفجار در کناره‌ی جاده، سربازی افتاده بر تانک و ساختمان‌های مخروبه از جنگ، موضوع نقاشی‌های پشت‌جلدی است که چون سربازانی به نظم، بر سکوهای خود آرام گرفته‌اند. انتخاب عنوان چیدمان و استفاده از کتب گوته توسط هنرمند شاید به این دلیل است که گوته در سال ۱۸۱۴، زمانی که اروپا درگیر جنگ‌های ناپلئون بناپارت بود، تحت‌‌تأثیر متن آلمانی غزل‌های حافظ، به نوشتن اشعاری با سرعنوان «دیوان» روی آورد و منبع الهام او علاوه‌بر غنای شعر حافظ، رویه‌‌ی صلح‌جویانه‌‌ی او بود. انسان‌دوستی و صلح، پیام شعرهایی است که گوته تحت‌تأثیر شعرای ایرانی در دوران ویران‌گری جنگ‌ها سرود. ترکیب شرق و غرب نمادی از آن است که جنگ در همه‌ی نقاط جغرافیایی تصویری یکسان داشته و صلح پیامی جهانی است. 

در کنار این چیدمان، یک تابلوی رنگ‌روغن با عنوان «سرباز با بشقاب» (۱۳۸۸) بر دیوار جلوه می‌کند که موضوع آن یکی از نقاشی‌های پشت‌جلد چیدمان است، با این تفاوت که بشقابی با نقوش ایرانی‌ـ اسلامی در میانه‌ی اثر به‌چشم می‌خورد و تصویر را از رئالیسم آشکار به فضایی سوررئالیستی نزدیک می‌کند. به‌گفته‌ی هنرمند، عکسی که به‌عنوان الگو برای این نقاشی استفاده شده در سال ۱۳۶۰ در خلال جنگ عراق و ایران در خلیج‌فارس گرفته شده است.

چیدمان نمایش «جنگ و چنگ»| احمد رفیع و کارین هورلر | گالری طراحان آزاد

با گذر از تابلوی رنگ‌روغن، با چهار طراحی با کارماده‌ی جوهر روی کاغذ از کارین هورلر مواجه می‌شویم که هم‌چون دیگر آثار، با الهام از آلبوم عکس خانوادگی هنرمند و تصاویر پدرش به‌عنوان خدمه‌ی رایش، سرباز و معلول جنگی شکل گرفته‌ است. در ادامه‌ی نمایش، تابلوی رنگ‌روغن از احمد رفیع با عنوان «منظره» (۱۳۸۸) به‌چشم می‌خورد که به‌گفته‌ی هنرمند عکسی که به‌عنوان الگو برای این نقاشی استفاده شده، در سال ۱۳۶۱ در خلال جنگ ایران و عراق در جاده‌ای که به خرمشهر منتهی می‌شد برداشت شده و کوزه‌ی شناور در تصویر نیز از کارگاه هنرمند در فرانکفورت گرفته شده است.

تصویر زنی از پشت با چادر مشکی، ایستاده در ویرانه‌ای با اشیای پراکنده بر زمین و گلدانی عظیم بر پشت او که شاخه‌ی برگ سبزی درونش قرار گرفته است، معنایی آشنا از جنگ‌زدگی و بی‌خانمانی را به‌همراه دارد. بااین‌‌وجود حالت معلق اشیا و نور و سایه‌ی نشسته بر تصویر، واقعیت را با گذر از دریچه ذهن هنرمند به فراواقعیت پیوند می‌زند. 

چیدمان نمایش «جنگ و چنگ»| احمد رفیع و کارین هورلر | گالری طراحان آزاد

در ارتباط با موضوع نقاشی، در میانه‌ی نمایشگاه چیدمان ویدیویی نظر را به‌خود جلب می‌کند؛ حوض آبی مستطیل و درخشان چون سنگ قبری که تصاویری متحرک (یک قالیچه با یک جفت کفش و یک صندلی، یک قاب عکس با لباسی تاخورده و وسایل شخصی و...) هرازگاهی بر آب آن روان هستند. این چیدمان ویدیویی ۲۵دقیقه‌ای با عنوان «در جریان چیزها» (۱۳۷۸) به‌گفته‌ی رفیع «استعاره‌ای از مفهوم مهاجرت در قرن ۲۱ است؛ مردمی که باید محیط زندگی آشنای‌شان را در پی محیطی جدید ترک کنند.» جنگ به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین پدیده‌های اجتماعی، به‌دلیل ماهیت ویرانگرش، با پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی غیرقابل پیش‌بینی در جوامع درگیر آن، به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم همراه خواهد بود. بی‌تردید جدا از ویران‌گری و مرگ و فقدان، یکى از عمده‌ترین عوارض اجتماعى جنگ، نابه‌سامانى و بى‌خانمانى مردم بر اثر تخریب شهرها و خانه‌های‌شان است که منجر به مهاجرت‌هاى دسته‌جمعى از نقاط جنگ‌زده می‌شود. مهاجرت، خود مسائل و مشکلات بسیاری را مطرح مى‌کند که کم‌ترین آن‌ها بروز تعارضات فرهنگى و برهم خوردن روال عادى زندگى مهاجران است. چنان‌چه تاریخ نشان داده، با گذر زمان، جنگ در آلبوم‌ها و عکس‌های یادگاری، در اشیای برجای‌مانده، در یونیفرم‌ها و مدال‌ها جست‌وجو می‌شود؛ خاطره‌ای زیبا از تجربه‌ای دهشتناک و تلخ. چنین به‌نظر می‌رسد که عکس‌های احمد رفیع از جنگ عراق و ایران تا عکس‌های خانوادگی کارین هورلر از دوران نازی‌ها، و تبدیل این تصاویر به نقاشی‌ها و تصاویر دیجیتال و چیدمان‌های ویدیویی مفهومی، در عین تبدیل جنگ به عنصری تزیینی، با ایجاد پرسش، در پی انتقاد از بازی جنگ در  میدان قدرت‌اند.  

 


 

تصویر کاور و اسلایدر:

  • darz.art
bktop