«خشک شدن دریاچهها، افزایش جزر و مد»؛ نگاهی به نمایش نازگل انصارینیا
09 شهريور 1401«خشک شدن دریاچهها، افزایش جزر و مد» عنوان نمایش نازگل انصارینیا در گالری گرین آرت دبی است که در فروردین و اردیبهشت سال ۱۴۰۱ برپا شد. این نمایش به آثار متأخر انصارینیا با محوریت مسئلهی آب و معماری اختصاص داشت.
نازگل انصارینیا (۱۳۵۸) در تهران متولد شد و در دانشکدهی هنر و طراحی چلسی، کالج ارتباطات لندن و همچنین در مقطع کارشناسیارشد در دانشکدهی هنر کالیفرنیا تحصیل کرد. انصارینیا از چهرههای شناختهشدهی هنر معاصر ایران در سطح بینالمللی است و نمایشهای انفرادی و گروهی بسیاری در داخل و خارج از ایران برگزار کرده است. از جمله مهمترین نمایشهای انفرادی او میتوان به «نظرتان را نگویید» در گالری آو، «کشیدهشده از زندگی» در گالری ابوت هال، «استخرها و فضاهای خالی» در گالری رافائلا کورتسه میلان و همچنین دهها نمایش انفرادی و گروهی دیگر در نقاط مختلف دنیا اشاره کرد. انصارینیا همچنین سابقهی شرکت در بیینالها و حراجهای مهم را نیز داشته است که از آن میان میتوان حضور در بیینال ونیز و بیینال استانبول را نام برد. انصارینیا در سال ۱۳۹۸ با نمایش «اتاقی که شهر میشود» در کارخانهی آرگو به ارائهی مجموعهی وسیعی از کارهایش پرداخت.
بخش عمده و محوریت آثار انصارینیا با توجه به معماری، فضاهای داخلی و خارجی شکل میگیرد و بر ساختوساز، تخریب و زوال بناهای تاریخی و سازههای شهری تمرکز میکند. او تکههایی از عناصر هنری سنتی و معماری تاریخی را میگیرد، آنها را با زبانی منحصربهفرد ترکیب میکند تا به مفهومی تازه برسد و از این طریق به ارائهی امکانهایی در میان ساختارهای زندگی مدرن و گذشته میپردازد. پروژههای او با پیشزمینهای در هنر و طراحی، مفاهیم زیباییشناختی و نظری، شیوههای معماری بومی را در محیط ساختهشده در نظر میگیرند.
انصارینیا با نمایش «خشک شدن دریاچهها، افزایش جزر و مد» بهعنوان چندمین همکاری مشترک خود با گالری گرین آرت دبی بهسراغ بحران کمآبی در ایران میرود و از این مسیر کار خود را آغاز میکند. «خشک شدن دریاچهها» با تعیین آبنما بهعنوان یک عنصر کلیدی در معماری ایرانی، بهدنبال مطرح کردن موضوعات خود از دل آن میگردد. خانهها و باغهای ایرانی بهطور سنتی یک استخر کمعمق یا حوض داشتند که برای خنک و مرطوب کردن هوای خشک، شستوشو و سایر فعالیتهای خانگی یا صرفاً ایجاد زیبایی استفاده میشد. در طول دههی چهل، استخرهای شنا به ترکیب خانهها اضافه شدند. بااینحال نگاه کردن به تهران از بالا، پدیدهای عجیب را آشکار میکرد؛ استخرهای خالی مناطق ثروتمندتری از شهر بهحالخود باقی مانده بودند. انصارینیا در این تجربهی وابسته به شهر، با بررسی و پژوهش حول محور استخر در فضای شهری تهران، این مهم را دنبال میکند. وی نقشهی شهرداری را نقطهی شروع کار خود قرار میدهد و با نگاه و انتخاب منطقهی جردن در شمال تهران، ۱۱۰۰ استخر را پیدا میکند که رویهمرفته مساحتی نزدیک به ۵هزار مترمربع را اشغال کردهاند. بحران آبی اخیر ایران و منطقه، این استخرها را اغلب خالی و غیرقابلاستفاده کرده است؛ بااینحال آنها بهندرت تغییر کاربردی دادهاند و این موضوع امکان بحث دربارهی شهری مانند تهران با این تراکم بالای جمعیتی را باز میکند.
در متن پیوستِ گالری گرین آرت بر نمایش انصارینیا، این فضاهای خالی بهنوعی به «ظرفهای حافظه» تعبیر شدهاند که منتظر آیندهای غایب هستند؛ آیندهای که ممکن است هیچوقت به وقوع نپیوندد. آثار انصارینیا عمدتاً مشاهدهای و فنی هستند و در مورد مسائلی که برای شهرهای امروزی و جمعیتهای ساکن در آنها ضروری و فوریاند، بینشی را ارائه میدهند. «خشک شدن دریاچهها، افزایش جزر و مد» نیز از این قاعده مستثنا نیست و مسئلهای بسیار مهم را با نگاهی میآمیزد که از جزء شکل گرفته و پس از آن همهجا را در برمیگیرد.
در این نمایش مجسمهها، ویدیو، نقاشیها و طراحیهای وی به تماشا درآمده، که شامل استخرهای خالی ساختهشده در ابعاد و اشکال مختلف، طراحی نقشههای وامگرفته از نقشهی اصلی شهرداری و همچنین رنگ و لکهگذاری با رنگهای آبی و قهوهای بر آنهاست. مجموعه مجسمههای استخرهای متصل، پنج یا شش استخر را در یک زمان گرد هم میآورد که ابعاد آنها بهطور صادقانه از سند شهرداری بازتولید شدهاند. همچنین ویدیو بهطور همزمان یک کانال استخر خالی را نشان میدهد و یک اتاق آبی؛ اتاقهایی که هنرمند در کودکی در آنها فوتبال بازی میکرد. رنگ محو میشود و سپس ترک میخورد، با شکافهای انشعابیای که مصب دشت سیلابی را نشان میدهد و بهسرعت در دریا ناپدید میشود. دوباره آبی اشباع میشود. در کانال دوم، ما یک نمای ماکرو از همان فرآیند را دریافت میکنیم، اما در اینجا فیلم بهگونهای دستکاری شده است که بهشکلی شبیه آبِ متحرک موج میزند. لکههای تیرهتر نیز مانند کپک یا نشت نفت شکوفا میشوند.
انصارینیا و «خشک شدن دریاچهها، افزایش جزر و مد» این استخرهای خالی را مانند بقایای زخمهایی کهن میبینند. اینبار این فرورفتگیهای آبیرنگ نقشی دیگر را بازی میکنند. آنها به شاهدان وضعیت تبدیل میشوند و درصدد فریاد برمیآیند؛ فرورفتگیهایی که با ناکارآمدی خود حضورشان را اعلام میکنند. بهعبارتی آنها وقتی مسئلهمند میشوند که از کار میافتند. آنها امری غایب را در تمنا دارند و طلب میکنند. چیزی که از پس ذهنِ جمعی بیرون آمده است و خود را عیان میسازد.
«خشک شدن دریاچهها، افزایش جزر و مد» مسئلهی جهانشمولی را از پس استخرهای خالی خانههای شمال شهر تهران بیرون میکشد. بحرانی همهگیر که از وجوه مختلف خود، بهآرامی پرده برداشته، سر بیرون میآورد و زخمهایی التیامناپذیر را از خود بهجای میگذارد.
تصویر کاور و اسلایدر:
- www.gagallery.com