«من اینجا هستم، من اینجا نیستم»: مروری بر نمایش هدی کاشیها
24 ارديبهشت 1402هدی کاشیها متولد ۱۳۶۵ در تهران، فارغالتحصیل مقطع کارشناسی رشتهی نقاشی از دانشگاه تهران و کارشناسیارشد نقاشی از دانشگاه بوستون در ماساچوست است. کاشیها اولین فعالیت نمایشگاهی خود را از سال ۱۳۸۵ آغاز کرد. او علاوهبر کسب جوایز متعددی همچون «جایزهی مرکز پژوهشی هاروارد گوتلیب»، «جایزهی استر بی. و آلبرت اِس.کان» و «جایزهی بنیاد مکدووِل»، موفق به دریافت بورسیههای تحصیلی همچون کنستاتین آلاژالوف کالج هنرهای زیبای بوستون و بورسیهی شورای زنان دانشگاه بوستون نیز شده است.
آثار کاشیها در فاصلهی سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ در آرتفرهای مهمی چون آرتفر فریز نیویورک ۲۰۲۱، آرتفر فیاک فرانسه ۲۰۲۱، آرتفر لیسته بازل ۲۰۱۹، آرت دبی ۲۰۲۱ و آرت۰۲۱ شانگهای ۲۰۲۰ بهنمایش درآمده است. انجمن مک داول، نیو هَمپشایر و مرکز هنرمندان معاصر انجمن وودساید نیویورک در دورههای اقامتی سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ میزبان این هنرمند و آثار وی بودهاند. او همچنین موفق به دریافت بورسیهی اقامتی لیگ وی.وای.تی، اسپارکیل شده است. نام هدی کاشیها همچنین در مقالهای در وبسایت فریز در میان ستارههای نوظهور آرتفر فریز ۲۰۲۲ لسآنجلس آمده است. این مقاله با معرفی چند ستارهی نوظهور و هنرمند پیشگام در زمینهی هنر معاصر، آنها را بهعنوان چهرههایی معرفی کرده است که قوانین و سیاستهای تاریخ هنر را زیرسؤال میبرند یا تجربیات جوامع بهحاشیهراندهشده را در آثار خود بهتصویر میکشند.
این جستار که بهبهانهی نمایش انفرادی هدی کاشیها با عنوان «من اینجا هستم، من اینجا نیستم» نگاشته شده است، به بررسی و مرور کلی آثار این هنرمند میپردازد. این نمایش که از تاریخ ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ تا ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ در مرکز هنر معاصر پاسرل واقع در شهر برست کشور فرانسه برگزار شد، نتیجهی همکاری زیرزمین دستان با مرکز هنری پاسرل بود و اولین نمایش انفرادی کاشیها در اروپا بهشمار میآمد.
میتوان آثار ارائهشده در این نمایش را به چند دسته تقسیم کرد: دستهی اول چیدمانی از هشت نقاشی بر بوم با ابعاد بزرگ است که توسط پایهای پشت سرهم و عمود بر زمین قرار گرفتهاند. عناصر و سطوح بهکاررفته در این آثار، همراه با تأثیرات رنگهای درخشان در برابر سیاهی، تداعیکنندهی لحظهی پلک زدن است و مخاطب را به حرکت و چرخش چشم در سطح آثار وامیدارد. این آثار با عنوان «در ستایش پلک زدن» سال گذشته در مدار موازی و بههمینطریق بهنمایش درآمدند؛ چیدمانی یکپارچه با اجزایی که هریک را بهتنهایی نیز میتوان اثری مجزا در نظر گرفت. دستهی دوم آثاری با سبکوسیاق همیشگی کاشیها با ابعاد متوسط هستند که بر دیوار گالری نصب شدهاند. دستهی سوم به آثاری اختصاص دارد که با ترکیبی از عناصر بصری خاص کاشیها، بهصورت حجمی توخالی ارائه شدهاند و دستهی آخر چیدمان و انعکاس لایههای تصویری بر دیوار و یک مانیتور در کنار یکدیگرند.
در نگاه کلی به آثار هدی کاشیها با اشکالی هندسی روبهرو میشویم که نمایانکنندهی فضایی پر و خالی هستند، مشابه آنچه که در انواع شابلونها میشناسیم. این اشکال که بهصورت منقطع و بریدهبریده روی هم چیده شدهاند، با شیوهی پلانبندی و ترکیببندی پویا، اغلب نمودی از بودن و نبودن و دیده یا پنهان شدن را در ذهن بیننده شکل میدهند. از جهاتی دیگر اشکال هندسی و بازنمودههایی چون زن و مرد، گلها و چشمها در این آثار، که با مرزبندیهای ظریف بینشان مانند کلاژ در کنار یکدیگر نقاشی شدهاند، با بازی بصری انتزاع و برخوردی طبیعتگرایانه بهتعادل رسیدهاند. مرزبندی بین خطوط و فرمها و تفکیک لایهبهلایه در این آثار با کارمادههای مختلفی چون اکریلیک و رنگوروغن و ابزارهایی مانند ایربراش، اسپری رنگ و قلممو روی بوم نقش بستهاند. همچنین غیرقابل تفکیک و تخت بودن انواع سطوح در این آثار، آنها را به بستر نقاشیهای دیجیتال با لایههای رنگی و فرمی تخت بدل کرده است.
این ویژگیها بین معانی و تعاریفی عینی و انتزاعی، که گاه با حجمپردازی و گاه کودکانه و به سادهترین حالت تصویر شدهاند، بیننده را همزمان در عمق و سطح آثار با واقعیت، تجسم، تخیل و توهم بصری همراه میکنند. همچنین تقابل میان فرمهای اولیهی ساخت اشکال این نقاشیها با دیگر عناصر و شیوهی سازماندهی اجزای تصویر که بر توجه به مبانی فرم و رنگ در این آثار تأکید دارد، علاوهبر بازیهای بصری، به روایتهای غیرخطی و سادهای انجامیده است؛ همانطور که کاشیها با انتخاب عناوینی متناسب با ترکیب اجزای بصری در آثارش به روایاتی از احساسات، حالات و وضعیتهای مختلف انسان پرداخته است.
شیوهی بهتصویر کشیدن و طراحی کاراکترها و اشکال با سادهسازی خطوط و رها بودن آنها، اگرچه اغلب به حالاتی چون شادی و شیطنت اشاره ندارد، اما بهنوعی قصد هنرمند را در بدل کردن تمام حالات روانی انسانها و دیگر اجزا به موقعیتی طنزآمیز نمایان میکند.
برای مثال تلویزیونی که در گوشهی گالری قرار دارد، تصویر مردی در حال فریاد کشیدن را نشان میدهد. این عنصر همراه با لایههای تصویر بر دیوار انعکاس پیدا کرده است. حالات مرد، رنگبندی و تصویر نهایی در این چیدمان، به دوگانگی در نمایش عملی چون فریاد زدنِ همراه با شوخی انجامیده است، چرا که تأثیر طنزآمیز این فریاد، که حاصل طراحی کودکانهی آن است، به تصویری بیصدا و بیحرکت از کارتون شباهت دارد و بیشتر از عمل فریاد زدن یا اعتراض کردن است.
بهعلاوه عنوان نمایش در تکتک آثار قابل بررسی است، بهطوریکه عبارت «من اینجا هستم، من اینجا نیستم» در آثاری که در تصویر دخترکی با موی طلایی مشترکاند، به انواع مختلف به ذهن متبادر میشود. این فرم غالب در بومهای هماندازه در حالات مختلفی که با ضربدر یا لکهی سیاه پوشانده شده، معانی مختلف و برداشتهای متنوعی از این عبارت را در خود جای داده است.
تصاویر هدی کاشیها همچون ایموجیها با شیوهی کلنگرانه، که گاه به لایههای بصری در نرمافزارهای گرافیکی شباهت دارند و با اشکال مرد و زن و گل و خورشید که به عناصر اولیه و هندسیشان تقلیل یافتهاند، با ذهن بینندهی امروزی همسو است که در پی بیان احساساتش در فضای مجازی به سادهترین و کلیترین حالت ممکن است؛ بینندهای که بیش از پیش از شکلکها و صورتکهای خندان یا گریان برای نمایش حس درونی خود در ارتباطات روزمره با دیگران استفاده میکند یا آن را به اشتراک میگذارد، آن را راحتتر از ایجاد ارتباط کلامی میداند و شاید همین نکته دلیلی بر سریعالانتقال بودن معانی و مباحث امروزی در آثار هدی کاشیها باشد.
تصویر کاور و اسلایدر:
- www.cac-passerelle.com