«شکارگاه»؛ مروری بر نمایش آثار مهسا طهرانی در گالری باوان
13 شهريور 1401گالری باوان تهران در شهریورماه ۱۴۰۱ میزبان جدیدترین مجموعهای از آثار مهسا طهرانی (متولد ۱۳۶۲) با عنوان «شکارگاه» است. در این نمایش مجموعهای از نقاشیهای رنگروغن روی بومهایی در ابعاد متفاوت، بهصورت تکی یا چندلتی ارائه شده است. این دومین نمایش انفرادی مهسا طهرانی در گالری باوان پس از نمایش «خاطرهی شنای دستجمعی در اقیانوس» است.
آثار مجموعهی «شکارگاه» از منظر فضاسازی و سبک کار در راستای آثار پیشین مهسا طهرانی قرار میگیرد و بهمثابه بخشی از دنیای ذهنی وی است. انسان، تجربهی زیستهی او و ارتباطات اجتماعی و سیاسیای که در زندگی افراد دخیل است، همواره نقش مهمی در شکلگیری آثار این هنرمند ایفا کرده است. در اغلب نقاشیها فیگور انسان در میانهی دنیایی خیالی و حین انجام اعمال مختلف دیده میشود. در برخی از آثار نمایش «شکارگاه»، گلدانِ گل بهعنوان سوژهی اصلی حضور یافته است؛ مهسا طهرانی در بیانیهی خود به این عنصر نیز هویت انسانی میبخشد و مخاطب را به نگاهی عمیق در تناقضات زندگی انسان دعوت میکند.
نمایش «شکارگاه» سیزده نقاشی در ابعاد نسبتاً بزرگ را شامل میشود. در بدو ورود به فضای نمایش با بزرگترین تابلوی مجموعه مواجه میشویم؛ تصویری سهلتی از طبیعتی گسترده و بیانتها که در آن انسانها و حیوانات بهصورت پراکنده و گاه در ارتباط با یکدیگر بهچشم میخورند. نمایش این اثر بزرگ در اولین مواجههی مخاطب با نقاشیها، همچون مقدمهای کلی بر روایت بازگوشده توسط هنرمند عمل میکند. با پیشروی در میان دیگر آثار، بهتدریج عناصر را از دیدگاهی نزدیکتر و با جزئیات دقیقتر میبینیم. پس از چرخشی کلی در این طبیعت فراخ، در بخش دوم نمایشگاه، گلدانهای مهسا طهرانی در ابعاد بزرگ پیش چشمان مخاطب قرار میگیرند و او را به نگاهی عمیقتر دعوت میکنند.
استفاده از رنگ سبز بهعنوان پسزمینهای مشترک برای تمام آثار، محیطی یکدست را در فضای نمایشگاه ایجاد کرده است که بیننده را احاطه میکند؛ گویی میتواند وارد اثر شود و خود را بهعنوان بخشی از دنیای تصویرشده در نقاشیها بیابد. این فضا همچنین با مجموعهی قبلی هنرمند در ارتباط است و در ادامهی آن شکل میگیرد. نمایش آثار در طبقهی دوم گالری ادامه پیدا میکند. در این قسمت هنرمند توجه مخاطب را به پرندگانِ درحال پرواز، تقابلشان با پرندگان مرده و تصاویر آنها بر گلدانها جلب میکند.
عناصر و شخصیتهای موجود در نقاشیهای مهسا طهرانی، هرچند با زبانی واقعگرا و درحال انجام فعالیتهایی بهظاهر ساده تصویر شدهاند، اما در ترکیب با یکدیگر و فضایی که در آن قرار دارند، سوررئال بهنظر میرسند. هنرمند با کنار هم قرار دادن اشیای ساده، تصویری تخیلی خلق میکند که روایتگر روابط، تضادها و مفاهیم پیچیده است.
بیانگری در آثار مهسا طهرانی به زبانی نمادین، اما با بهرهگیری از نمادهایی شخصی صورت گرفته است، بهشکلی که تخیل مخاطب را نیز بهکار میگیرد. بنابراین میتوان او را هنرمندی نمادگرا با آثار روایتگر دانست که چارچوبها و استانداردهای خود از فرم و محتوا را بازتعریف کرده است؛ به این معنا که نقاشیهایش نه کاملاً بازنمایانه است و نه سوررئالیستی، اما درعینحال میتوان خصوصیات هر دو را به آنها نسبت داد.
یکی از نکاتی که با نگاهی دقیق به مناظر پرشور مهسا طهرانی جلبتوجه میکند، کنار هم قرار گرفتن حیوانات زنده و تعدادی حیوان مرده است. این تناقض بهشکلی دیگر در گلدانهای گل دنبال میشود؛ آثاری که در نگاه نخست طراوت و زیبایی گل را در گلدانی پرنقشونگار نشان میدهند، اما درواقع میتوان آنها را تصویری از گلهای چیدهشده از طبیعت دانست که در شرف مرگاند. هنرمند از این طریق با نگاهی نمادین مفاهیمی چون مرگ و زندگی و تناقض میان ایندو را مطرح کرده است.
مهسا طهرانی در بیانیهی این نمایش، پرداختن به تضادها و تناقضات و ناپایداری هر آنچه که در زندگی وجود دارد، را الهامبخش خلق مجموعهی «شکارگاه» دانسته است. ازسویدیگر عنوان نمایش، ارجاعی به دیدگاه هنرمند دربارهی نقش انسان در دنیا دارد. او ذکر کرده است که «با نگاه به تصویر گنگ گذشته و پیشِ رو داشتن آیندهای مبهم و تأثیر جبر جغرافیا بر زندگی، انسان را در فاصلهی تولد و مرگ در مقام هم شكارچی و هم شكار میبینم.» و به این شکل جنبهای از همنشینی مرگ و زندگی، شکار و شکارچی و نرمی و خشونت را به مخاطب القا میکند.
تصویر کاور و اسلایدر:
- صفحهی اینستاگرام گالری باوان: bavangallery@