دربارهی نمايش آنلاین ژوبین میراسکندری در گالری راه ابریشم
28 خرداد 1401گالری راه ابریشم در دی و بهمن ۱۴۰۰ میزبان نمایشی از عکسهای ژوبین میراسکندری با عنوان «نماهای پنهان» بود. این نمایش به سیاق دیگر نمایشهای گالری راه ابریشم در ایام کرونا بهصورت آنلاین برگزار شد. میراسکندری (متولد ۱۳۵۸) پیشتر به تجربهورزی در رسانههایی چون نقاشی و عکاسی پرداخته و در نمایشهای انفرادی و گروهی متعددی شرکت داشته است. «نماهای پنهان» تازهترین تجربهی وی محسوب میشود.
«نماهای پنهان» شامل پانزده عکس و متن پیوستی از بهزاد حاتم دربارهی آنهاست. وجه مشترک عکسهای مجموعه، حضور در مکانی سرد و برفی است. این موضوع در کنار دامنهی بصری کمکنتراست، به ویژگی تکرارشوندهای در این تصاویر تبدیل شده است. عکسهای مجموعهی نماهای پنهان، تصاویر عریضی از محیطهایی شبیه به یکدیگر هستند؛ بهگونهای که انگار عکاس از دوردستها (شاید جایی امن و دور از هیاهو) به نظارهی اتفاقات نشسته است.
نمایش آنلاین این عکسها باعث شده است که آنها را بیشازپیش در کنار هم ببینیم و در توجه به اندازه، نورِ محیط، محل قرارگیری، پیش و پس و شروع و پایان آنها نکاتی واحد را در نظر بگیریم. بهعبارتی در آنها شاهد هیچ تمایز بصریای نیستیم و از این حیث پیوستگی بسیاری بین آنها یافت میشود. از طرفی عکسها بهگونهای هستند که میتوان آنها را همزمان با هم نیز دید. آنها پس از یکبار نگاه کردن، بهشدت در امتداد یکدیگر قرار میگیرند؛ بهطوری که تفاوتهایشان کمتر به ذهن خطور میکند.
شباهت بصری یادشده در عکسهای مجموعهی «نماهای پنهان» نیاز به توجه و تأمل در آنها را بیشتر میکند. آنچه از این عکسها در لابهلای برف سنگینی که در حال باریدن است، امکان مشاهده دارد، به درختان پوشیده از برف، گذرگاهها، پلهها، دیوارها و گاه عابرانی در حالِ گذر ختم میشود. عابرانی ناشناس که هیچ از آنها نمیدانیم و در نزدیک شدن به آنها عاجزیم. در این میان شاهد چند عکس از یک مکان واحد نیز هستیم که در آنها عناصر کمی تغییر کردهاند. آنچه در عکسها قابل رؤيت است، میان برف و کنتراست خاکستری یادشده دفن گشته و نکات ذکرشده بهدشواری قابل پیگیری هستند. چیزی که شاید تمرکز اصلی این مجموعه بر آن است و میتوان آن را نوعی ایجاد خلل در فرایند دیدن در نظر گرفت. حاتم در متن پیوست مجموعه، این مسئله را به «ندیدن» تعبیر کرده و آن را با تکنیک اسفوماتو (sfumato) در تعامل دیده است.
این ایجاد «خلل در فرایند دیدن» در عکسهای میراسکندری، با تمام نکات ذکرشده مانند کنتراست، فضای پوشیده از برف و لانگشاتهایی که گسترهی زیادی را در بر میگیرند، صورت گرفته است. این مسئله در آنها نوعی فضای وهمآلود را به وجود آورده است که ابعاد تازهای را به مجموعه و عکسها میبخشد. این فضای وهمآلود درصدد خلق ابهاماتی در تصویر و اتفاقات رخداده در آنهاست. همانطور که ذکر شد، آثار شباهتهای بسیاری به یکدیگر دارند؛ از برخی مکانها با نمایی واحد چند تصویر برداشته شده و این موضوع در تولید این ابهام دخیل است. ابهام به گونهای است که انگار در آن محیط اتفاق مشخصی روی داده است؛ اتفاقی که عکاسی در لحظهی وقوع آن صورت نگرفته و ما تنها شاهد پس و پیش ماجرا هستیم. ابهام یادشده ما را از فهم و تصمیمگیری باز میدارد. مخاطب با این ناتوانی در دیدن، بهصورت کامل از حکم کردن وا میماند و در این فضای وهمآلود گم میشود. فضایی که شاید خود عکاس نیز با نظارهی بلندمدت در آن گم شده باشد.
«نماهای پنهان» تجربهای متفاوت از میراسکندری است که مخاطب را به تکاپو و تلاش برای دیدن و ندیدن وا میدارد و سعی میکند با ایجاد خلل در تجربهی دیدن، امکان تصمیمگیری واضح و صریح را از مخاطب بگیرد.