icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

نگاهی به نمایش لیلا تاراح. در گالری اُ

نویسنده : پگاه رجامند

زمان خواندن : ۵ دقیقه

لیلا تارا‌ ح. | نیرنگ | 1400 | آبرنگ و مداد روی کاغذ دست‌ساز | 46 × 35 سانتی‌متر

 

آثار اخیر لیلا تاراح. در گالری اُ با عنوان «درفش» در تاریخ 12 تا 23 آذرماه 1400 برگزار شد. لیلا تاراح متولد 1374 در لندن و فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد نقاشی مینیاتور از دانشکده‌ی هنرهای سنتی پرینس لندن است. او همچنین فعالیت‌های نمایشگاهی متعددی در لندن، اسپانیا و ایتالیا انجام داده است.

با توجه به پیشینه‌ی تحصیلی و توجه تاراح به کارماده و بستر خلق آثارش، علاقه و استمرار وی در زمینه‌ی مطالعه‌ی آثار نگارگری را بهتر درک خواهیم کرد؛ از شیوه‌ی بیان و اقتباس از عناصر بصری گرفته تا استفاده‌ی سنتی از کارماده و تمرکز بر خلق آثار روی کاغذ هندی دست‌ساز با رنگ‌های طبیعی.

 

آثار تاراح در گالری اُ که اولین تجربه‌ی نمایشگاهی وی در ایران است، در سه دسته‌ی آثار روی کاغذ با قاب، بدون قاب و آثار حجمی چیدمان شده‌اند. با توجه به آنچه در بیانیه‌ی هنرمند آمده و برخوردی که وی با حالات چهره‌ها و دیگر اشکال در آثارش دارد، تأثیرپذیری تاراح از نگارگری مکتب هندوایرانی و خصوصیات آن، از جمله شیوه‌ی بیان و برخورد تکنیکی، به چشم می‌خورد. آثار کاغذی این هنرمند با ابعادی که بزرگترین آنها از 80 در 60 سانتی‌متر فراتر نمی‌رود، در ویژگی‌هایی از جمله اقتباس و ارجاع به هنر نگارگری و کتابت، کارماده‌ی آبرنگ و اهمیت فضاهای خالی در کادر مشترکند. 

 

بستر کاغذ و فضاهای خالی به‌عنوان جزئی غالب، به‌همراه کوچک بودن عناصر تصویر به نسبت ابعاد کاغذ، از خصوصیاتی است که هنرمند به کمک آن‌ها بیننده را دعوت به نزدیک‌تر شدن به آثارش می‌کند. به‌علاوه خلاف سیر خلق آثار نگارگران و سنگینی و ازدحام فرم‌ها در اغلب این‌گونه آثار، تاراح با تأکید بر سطوح خالی، بیننده را با سکوت، سکون و پرسشگری از مکان‌مندی اجزای تشکیل‌دهنده‌ی آثارش مواجه می‌کند. همچنین به کمک بستر خالی کاغذ و قرارگیری اشکال در آن، معانی چون دوری و نزدیکی در یک اثر و فاصله و نسبت را در اثری دیگر جستجو می‌کند.

لیلا تارا‌ ح. | پژواک‌های آشپزخانه، فیلمی که از صبح تا شب پخش می‌شود، گوش دادن به آن‌ها که تماشا می‌کنند | 1400 | آبرنگ و مداد روی کاغذ دست‌ساز | 41 × 36 سانتی‌متر

 

 

گل‌های مینیاتوری، مار، خورشید و اسبی که در نگاره‌ی کوچکی روی کاغذ نقش بسته‌، یادآور کوچکی و تزئینی بودن آن‌ها در مکاتب نگارگری است؛ اما آنچه که بیننده را به تأمل وامی‌دارد، نه‌تنها کوچکی، تک بودن و گاه تکرار فرم‌ها، بلکه مهارت هنرمند در بازنمایی آنهاست. وی از طرفی با شیوه‌ی برخورد مستقیم و ارجاع به اشکال و اجزاء به‌کاررفته در آثار هندو-ایرانی و از طرف دیگر با خارج کردن آن‌ها از بستر اصلی، حذف و اضافه کردن و تغییر خصوصیت ظاهری آن‌ها، به نوعی آشنایی‌زدایی و روایتی جدید و معاصر دست می‌زند. 

 

علاوه بر ویژگی‌های یادشده، تاراح در برخی آثار با برش دادن و تا کردن کاغذها به‌صورت افقی و قرارگیری‌شان به‌صورت موازی در کنار یکدیگر، خاطره‌ای از مواجهه با کتاب و شیوه‌ی تا در کتابت یا نوعی صحافی را زنده کرده و همچنین بر کارماده‌ی کاغذ و ویژگی‌های آن تأکید می‌کند. به‌علاوه این شیوه‌ی برخورد به روایت در آثار نگارگری اشاره دارد؛ به‌طوری که به تصویر و داستانی که در برگی دیگر کامل شده و ادامه می‌یابد همانند است.

برش و تای کاغذ در این آثار چشم را به‌نوعی هدایت می‌کند؛ مانند ورق زدن یا از صفحه‌ای به صفحه‌ی دیگر رفتن، و بیننده با سیر و جهتی که هنرمند در ترکیب‌بندی آثار قصد ایجاد آن را داشته، همراه می‌شود. بدین‌صورت که از بالای کادر با ماری وارد داستان و بستر آثار شده، در کاغذ بعدی به گلی می‌رسد و خورشیدی در برگه‌ی پایانی و پایین کادر می‌درخشد. این شیوه‌ی بیان هنرمند بیننده‌ی آثار را به تخیل وا می‌دارد تا داستان خود را بپروراند.

 

 

 

لیلا تاراح. | چیدمان نمایش «درفش» | گالری اُ

تاراح در این نمایش با دو اثر بدون قاب که پشت سر هم از سقف گالری معلق هستند، بار دیگر مخاطب را به حرکت و نزدیک شدن به آثارش دعوت کرده و به برگی دیگر رفتن را در ذهن بیننده تداعی کرده است؛ به‌طوری که جلو و عقب رفتن و حرکت بازدیدکنندگان در کنار این آثار، با سوراخ‌ها و روزنه‌هایی که در تصویر اول به وجود آمده، به دیده شدن تصویر بعدی کمک می‌کند. می‌توان گفت وی به آنچه که کاربرد دنبال هم بودن تصاویر و روایات در نگارگری است، معنایی تازه بخشیده و رفتار بیننده را نیز مدیریت می‌کند.

در جای‌جای نمایش تاراح شاهد نگاه و مطالعه‌ی وی بر هنر نگارگری، کتابت و ارجاع و گاه دخل‌و‌تصرف در این هنرها هستیم. هنرمند با از آنِ‌خودسازی و بیرون کردن عناصر از بستر اصلی‌شان، آشکارا سعی در خالی کردن سوژه‌ها از جوهر اصلی خود و تغییر هویت‌شان دارد. 


 در سیر مواجهه با آثار کاغذی و ساختن داستان‌های ذهنی با گل و پرنده و اسب، با آثار حجمی نیز روبرو می‌شویم؛ آثاری که مدام در پی یافتن خط ربط آن‌ها با دیگر آثار و چرایی چیدمان آن‌ها در نمایش هستیم. شاید بتوانیم با توجه به عنوان «درفش» که تاراح برای نمایش برگزیده است، به مقاصد وی برای خلق آثار حجمی پی ببریم؛ چرا که حجم‌هایی به شکل پرتره‌های گچی که بر سر میله‌ای آهنی سوارند، نمادی از درفش و تأکید هنرمند بر هویت ایرانی-اسلامی و بسط نگاه اقتباس‌گونه‌ی تاراح در آثارش هستند.

 

 

 

bktop