نگاهی به نمایش «جشن سکون» از پگاه رجامند
24 اسفند 1400بیست و چهارم دیماه تا پنجم بهمنماه 1400 نمایشی از آثار پگاه رجامند با عنوان «جشن سکون» در گالری اُ برگزار شد. سومین نمایش انفرادی این هنرمند ساختاری نزدیک به نمایش پیشین او داشت؛ با این تفاوت که نقش طبیعت در آثار اخیر او پررنگتر شده است.

پگاه رجامند | نمای چیدمان نمایش «جشن سکون» | گالری اُ
او طی سالها در آثارش پیوسته دربارهی اثرات رفتار خودویرانگرایانهی بشر هشدار داده است. پگاه رجامند با شیوهی اجرای تلخ و اثرگذار خود در تلاش بوده که نتیجه و میوهی درخت بیتوجهی انسان را نشان ما دهد! آنچه از آثار رجامند به خاطر میماند، ماشینآلات غولپیکر صنعتیست که عمدهی تصاویر پیشِ رویمان را تسخیر کردهاند. او از ما میپرسد فردا را تصور کردهای؟
پگاه رجامند در مجموعهی «جشن سکون» در عینحال که به دشواری آیندهی خودساختهی بشر نهیب میزند، جشنی را از خاموشی آنهمه سازهی صنعتی برپا میدارد. میتوان تصور کرد که هنرمند آخرِ کار را نقاشی کرده، جایی که بشر طبیعت را از شر خودش خلاص کرده است؛ هرچند یادگاریهای زشت و بدقوارهی انسان با طبیعت مانده است.

پگاه رجامند | بدون عنوان | 1400 | پاستل، ذغال و اکریلیک روی کاغذ | 116 × 68 سانتیمتر
«جشن سکون» شامل یازده اثر در اندازههای مختلف و با شیوههای ترکیب مواد، پاستل، زغال و اکریلیک روی کاغذ است. پالت رنگی هنرمند تا حدی گرمتر از آثار پیشین اوست؛ هرچند کماکان گزندگی نقاشیهای این مجموعه برجاست و طیف رنگی آثار تأکیدی بر عمق فاجعه دارند. اما اینبار فاجعهای که تمام شده است. این آثار یادآور تصاویری از پایان یک جنگ است. روزی که پس از سالها درگیری خبر صلح رسیده است، چیزی سالم نیست، ویرانی را میبینیم اما امید هم جوانه زده است. اما در «جشن سکون» انگار انسان نمیتواند مهمان این جشن باشد؛ جشنی که برپاست جشن نبودن بشر است.
با توجه به اینکه تمام آثار ارائهشده از یک ایدهی کلی تبعیت میکنند و در حال گسترش معنا در کلیت قطعات نمایشدادهشده هستند، چرایی بدون عنوان بودن هر تکاثر قابل فهم است. اما با این وجود هر نقاشی روایت خودش را ارائه میدهد. بهویژه آثاری که در دو قطعه (دو لت) ارائه شدهاند، ویژگیهای تصویری و برداشتهای معنایی متفاوتی دارند. به یکی از نقاشیهای دو قطعهای نگاهی از نزدیکتر خواهم داشت:
قطعهی سمت چپ 100 در 60 سانتیمتر، قطعهی سمت راست 90 در 100 سانتیمتر. در مجموع 150 در 100 سانتیمتر.
در کلیت این نقاشی با آسمانی عظیم و پهناور مواجهایم، گسترهای وسیع از ابرهای تیرهفام و گرفته. نوری از پشت ابرهای انبوه دیده میشود ولی تراکم ابرها اجازهی تابش را به آن نمیدهد؛ این تمام نوریست که در کل اثر مشاهده میکنیم. در قطعهی سمت چپ درختوارهی خشکی را میبینیم که در واقع بوتهی گلی کمجان است. در پای این شاخهسار، برکه یا چالهی پرآبی را مشاهده میکنیم. باقی زمین خاکی و بایر است. به قطعهی سمت راست میرویم. این قطعه که بزرگتر از قطعهی سمت چپ است، وسعت آسمان را بیشتر نشانمان میدهد. در میانهی این بخش سازهی صنعتی عظیمی را مشاهده میکنیم که متروک و دورافتاده در میان طبیعتی خاموش است. شکل کلی این سازه حالتی سطلگون دارد و به همین جهت به مکانی برای رشد وحشی و آزاد گیاهان و گلها تبدیل شده است. این اثر از کنار هم قرار گرفتن این دو بخش تشکیل شده و گیاهانی کمتوان را نشان میدهد که پس از سکون صنعت و انسان دوباره عزمِ رشد کردهاند.

پگاه رجامند | بدون عنوان | 1400 | پاستل، ذغال و اکریلیک روی کاغذ | 100 × 150 سانتیمتر
درحقیقت ما در آثار مجموعهی «جشن سکون» دقیقاً در نقطهی پس از آشوب و پیش از جشن ایستادهایم. تصاویر پیشگویانهی پگاه رجامند بیشباهت به فیلمهای آخرالزمانی نیست. او لوکیشنهای خیالی و البته با همان خصوصیتهای فیلمگونه را به تصویر کشیده است.
جالب اینجاست که در حقیقت این پیشگوییِ ایستادن ماشینآلات عظیم شاید چندان دور هم نباشد. امروز با تغییر چرخههای مالی، انسان در حالِ کوچ از صنایع عظیم به خدمات و سازههای کوچک و علمبنیان است. البته که در هر صورت بشر به شکل لجامگسیختهای درحال تخریب طبیعت است، چه با صنایع غولپیکر و چه تکنولوژیهای میکرو!
من در آثار مجموعهی جدید پگاه رجامند مشغول کشف امید بودم! هرچند امیدی که او میدهد مربوط به روزیست که انسانی در میان نیست، اما دیدن همین روزِ هرگز و نام جشن در جهان تصویری هنرمند برایم خوشآیند است.