icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

مروری بر آرت‌فر فریز لس‌آنجلس 2022

نویسنده : شمیم سبزواری

زمان خواندن : 23 دقیقه


مشهورترین هنرمندان جهان در نامدارترین گالری‌های بین‌المللی

مقدمه

جشن باشکوه و پرجنب‌وجوش لس‌آنجلس با گردهم‌آیی هنرمندان، گالری‌ها و مؤسسات هنری سراسر دنیا، از 17 تا 20 فوریه در آرت‌فر فریز لس‌آنجلس برگزار شد. بی‌راه نیست اگر آرت‌فرها را جولانگاه‌های اصلی جریان هنر معاصر بنامیم که به نقطه‌ عطفی برای ارائه‌ی آثار هنری بین‌المللی بدل شده‌اند. فریز لس‌آنجلس یکی از مهم‌ترین رویدادهای جهانی در عرصه‌ی هنر است و سومین دوره‌ی آن امسال در مرکز بورلی‌هیلز برگزار شد. تمرکز این آرت‌فر بر هنرهای معاصر است و به‌ویژه قصد دارد از میراث هنری و فرهنگی شهر لس‌آنجلس حمایت کند. حضور گسترده و متنوع هنرمندان در این رویداد شایان توجه است و نام بزرگان و مشاهیر بسیاری در فهرست افراد حاضر در این آرت‌فر به چشم می‌خورد؛ هنرمندانی که در رشته‌ها و رسانه‌های مختلف به خلق اثر و فعالیت مشغول‌اند و از متقاعدکننده‌ترین و تأثیرگذارترین مشارکت‌کنندگان در فرهنگ و جامعه به‌شمار می‌آیند. این آرت‌فر با معرفی هنرمندان بین‌المللی به مخاطبان آمریکایی، فراهم آوردن بستری برای هم‌نشینی هنرمندان جوان و پیشکسوت، و ترویج و توسعه‌ی کار هنرمندان جوان شهرت یافته است. بسیاری از گالری‌های حاضر در این رویداد با ارائه‌ی آثاری چندفرهنگی یا چندنسلی، تمرکز بر مسائل اجتماعی و فرهنگی مانند بحث‌های هویتی، مشکلات مربوط به زنان یا اقلیت‌های جنسی و جنسیتی، رویدادهای سیاسی، اقلیت‌های نژادی و جغرافیایی، فقر و مشکلات طبقات طبقاتی، مضامین شخصی و دغدغه‌های فردی و...، به صدای هنرمندان و البته مخاطبان آنان بدل شده‌اند و نقش ویژه‌ای در بیان اعتراضات و مشکلات انسانی ایفا می‌کنند.

 

تصویری از ویدئوی منتشرشده در «frieze.com» | حقوق تصویر متعلق به فریز است

 

با بررسی اهداف گالری‌ها و نهادهای شرکت‌کننده یا نگاه مسلطی که در شیوه‌ی انتخاب هنرمندان و آثار آن‌ها وجود دارد، می‌توان اذعان کرد که مضامینی چون هم‌صدایی، پیوند میان انسان‌ها و رفع تبعیض‌ها در این آرت‌فر مورد توجه قرار گرفته و به‌ویژه خود را در اتحادهای بینانسلی هنرمندان نشان داده است. در این رویداد هم‌نشینی روابط پیچیده‌ی نژاد، فرهنگ و تاریخ نقش ویژه‌ای داشته و طیفی از دیدگاه‌ها در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و شیوه‌های کاری متنوع به نمایش درآمده که قراردادهای رسمی و مفهومی دنیای هنر را به چالش می‌کشند. طبیعی است که در فضایی با این رویکرد، آثار افسانه‌ای تاریخ هنر در کنار صداهای نوظهور معاصر ارائه شده‌اند و رسانه‌های مختلف از جمله نقاشی، مجسمه، عکس، اجرا و چیدمان، همه در این رویداد بین‌المللی نقش داشته‌اند. گالری‌های حاضر در این آرت‌فر به تعامل میان هنرمندان و همینطور معرفی آثار به مخاطبان کمک شایان توجهی کردند و تجربه‌ی این رویداد باشکوه هم به‌صورت حضوری در نمایشگاه و هم به‌صورت آنلاین در اتاق مشاهده‌ی فریز امکان‌پذیر بود. در «بخش اصلی» گالری‌های پیشرو فرصتی برای کشف استعدادهای جدید و تعامل با برخی از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ هنر را فراهم کردند. «اتاق مشاهده‌»ی فریز یک پلت‌فرم دیجیتال رایگان بود که به مخاطبان جهانی این رویداد فرصت داد تا با گالری‌ها و هنرمندان ارتباط برقرار کنند، تجربه‌ی حضور در این آرت‌فر و حتی امکان خرید آثار را داشته باشند و صحنه‌ی هنری پرجنب‌وجوش شهر را کشف کنند. 

اتاق مشاهده که از 15 تا 20 فوریه برای همه‌ی مخاطبان از سراسر جهان قابل بازدید بود، پیش‌نمایشی از انبوه گالری‌های شرکت‌کننده در فریز لس‌آنجلس 2022 را ارائه داد. در این اتاق مشاهده 100 ارائه‌ی انفرادی، گروهی و سرپرستی‌شده توسط گالری‌های شرکت‌کننده در آرت‌فر به نمایش درآمد و هزاران اثر هنری بر اساس نام هنرمند، قیمت، رسانه، تاریخ و منطقه قابل مشاهده و جست‌وجو بود؛ آثار جدیدی از مهم‌ترین هنرمندان معاصر جهان، در کنار پروژه‌های شاخص از هنرمندانی که به‌نوعی تاریخ هنر دوران معاصر را تعریف کرده‌اند. همچنین صحنه‌ی هنری نوظهورِ پرشوروهیجان لس‌آنجلس در بخش «فوکس اِل‌اِی» ارائه شد که سرپرستی آن به‌عهده‌ی آماندا هانت بود؛ مجموعه‌ای کاملاً مدیریت‌شده از هنرهای تازه‌کار اما درخشان، در کنار هنرمندانی که آثارشان در دوران معاصر اهمیت تازه‌ای پیدا کرده است. در این بخش نیز مسائل فرهنگی و اجتماعی، مضامین هویتی، جنسی و جنسیتی اهمیت بسیار داشت و آثار و اجراهای ماندگاری در آن ارائه شد که بر اساس میراث فرهنگی و معنوی هنرمندان خلق شده‌اند. در ادامه نگاهی داشته‌ام به مهم‌ترین نمایش‌های مضمونی، برنامه‌ی گالری‌های شناخته‌شده و همچنین آثار مشهورترین هنرمندان معاصر که در این رویداد به تماشا درآمد.

 

برنامه‌ی نمایشی:

مهم‌ترین گالری‌ها و مشهورترین هنرمندان جهان در فریز لس‌آنجلس 2022

طبیعی است که در این رویداد مهم و پرشور، مهم‌ترین و نامدارترین گالری‌ها از کشورهای مختلف حضور پیدا کردند تا به معرفی هنرمندان و آثار خود بپردازند و جایگاه خود را در عرصه‌ی هنر معاصر مستحکم نمایند؛ اما نام برخی از گالری‌ها و هنرمندان بیش از بقیه خودنمایی می‌کند. 

ریگان پراجکتس 

تصویر اول: آنیش کاپور | «ترکیب سیب تا لیمو تا بنفش تیره» | 2019

 

یکی از گالری‌های حاضر در این رویداد ریگان پراجکتس (Regen Projects) بود که گزیده‌ای از آثار هنرمندان در انواع مواد، تکنیک‌ها و سبک‌ها را به نمایش گذاشت و در آن میان نام آنیش کاپور (Anish Kapoor)، مجسمه‌ساز مشهور انگلیسی نیز به چشم می‌خورد. کاپور هنرمند هندی‌الاصلی است که عمده‌ی فعالیت‌های هنری خود را در انگلستان پی گرفت. او در شکل‌دهی به زبان شخصی خود از «هنر بی‌پیرایه» (آرته پورا) و دغدغه‌های مینیمالیسم بهره برده و آن را با فرآیندهای پیشرفته و علاقه به آزمایش و تجربه‌ورزی ترکیب کرده است. کاپور در ادراک فضایی خود به مسئله‌ی خلأ توجه زیادی دارد. مجسمه‌های فولادی ضدزنگ بسیار صیقلی او که گویی با نگاهی به نظریات پدیدارشناسانه خلق شده‌اند، نسخه‌ای از جهان را بر سطوح آینه‌ای خود منعکس می‌کنند. علاوه بر ویژگی‌های مکانی خود اثر، تعامل مخاطب با این مجسمه‌ها نقش پررنگی دارد و این کارها مسئله‌ی تغییر رابطه‌ی بینندگان با محیط و پدیده‌ها را به‌خوبی نشان می‌دهند. اثری از کاپور که «ترکیب سیب تا لیمو تا بنفش تیره» (2019) نام دارد (تصویر یک)، از فولاد ضدزنگ و لاک ساخته شده و ابعاد آن 136 در 136 در 17.5 سانتی‌متر است؛ مجسمه‌ای بسیار صیقلی که پیش‌تصورات فضایی را به چالش می‌کشد و آگاهی بیننده از حضور فیزیکی و رابطه‌ی خود با شیء را افزایش می‌دهد. صفحه‌ی گرد و مقعری که محیط اطراف خود را منعکس و منحرف می‌کند؛ در حالی که نور تابیده‌شده به خود را در طیف‌های مختلف رنگی به محیط بازمی‌گرداند. مجسمه‌های کاپور که با دقت باورنکردنی ماشین‌کاری و پرداخت شده‌اند، کیفیتی ماورایی دارند و انتظارات مخاطب از پدیده‌ها و فضا را به بازی می‌گیرند.

رابرتز پراجکتس

تصویر دوم: بتی سار | «انرژی لس‌آنجلس» | 1983

 

رابرتز پراجکتس (Roberts Projects) در این آرت‌فر چند نسل از هنرمندان شهر لس‌آنجلس را گرد هم آورد و نمایشی مهم و متمرکز را ارائه داد. نقطه‌ی برجسته‌ی آثار ارائه‌شده در این گالری، بازسازی نقاشی‌دیواری عمومی یادبود بتی سار (Betye Saar) در سال 1983 بود؛ «انرژی لس‌آنجلس» (1983- 2022) انرژی و روح بی‌وقفه‌خلاق شهر لس‌آنجلس را به تصویر می‌کشد و ایده‌های پربار هنرمند در ارائه‌ی تکنیک‌های متعدد و روایت‌های متقاطع را نمایان می‌کند. بتی سار (متولد 1926) که به‌دلیل مشارکت در جنبش هنرهای سیاه در دهه‌ی 1970 شهرت دارد، به‌عنوان یکی از هنرمندان پیشگام در توسعه‌ی هنر جفت‌وجورکاری (اسمبلاژ) شناخته می‌شود و آثار او بازتابی از هویت آمریکایی- آفریقایی و ارتباط بین فرهنگ‌های مختلف است. در طول بیش از شش‌دهه، سار مجموعه آثاری‌ را خلق کرده که حافظه‌ی جمعی آمریکا را مورد بررسی قرار می‌دهد و این کارهای نمادین در نمایش بافت محیطی، فرهنگی، سیاسی، نژادی، اقتصادی و تاریخی، مدام تکامل یافته‌ است. او کار خود را در 35 سالگی با تولید آثاری که بر عرفان، طبیعت و خانواده تمرکز دارد، آغاز کرد؛ اما هنر سار در دهه‌ی 1970 و با خلق مجموعه‌ی «آزادی عمه جمیما» در سال 1972 سیاسی شد. مانند بسیاری از زنانی که در دهه‌ی 1960 به فعالیت در حوزه‌ی جنسیت و آگاهی‌رسانی پرداختند، سار نیز شعار فمینیستی «امر شخصی امر سیاسی است» را به‌عنوان اصل اساسی کارهای خود انتخاب کرد. او با بهره‌گیری از اشیاء فرهنگ سیاهان، به خلق آثار می‌پردازد و به تولید فعالانه‌ی هنری و الهام‌بخشی به افراد ادامه می‌دهد. (تصویر دو)

 

از دیگر آثار ارائه‌شده در رابرتز پراجکتس، کار جدیدی از کهینده وایلی (Kehinde Wiley) بود. وایلی (متولد 1977) هنرمند آمریکایی است که بیشتر به‌خاطر پرتره‌هایی شناخته شده که افراد رنگین‌پوست را در موقعیت‌های سنتی نقاشی‌های استادان قدیمی نشان می‌دهد. آثار وایلی تاریخ هنر را با فرهنگ معاصر روبه‌رو می‌کند و او از زبان بصری قدرتمند و باشکوه خود برای تجلیل از سیاهانی بهره می‌گیرد که در سراسر جهان با آن‌ها ملاقات کرده است. پرتره‌های وایلی که در رسانه‌های نقاشی، مجسمه‌ و ویدیو خلق شده‌اند، روایت‌های هنری- تاریخی را به چالش می‌کشند و مسائل پیچیده‌ای را بازگو می‌کنند که بسیاری ترجیح می‌دهند خاموش و ناگفته باقی بمانند. اثر ارائه‌شده از وایلی در این گالری، «پرتره‌ی ابراهیما ندومه» (2021) نام دارد. (تصویر سه)

 

تصویر سوم: کهینده وایلی | «پرتره‌ی ابراهیما ندومه» | 2021

تادائوس روپاک

یکی از گالری‌های شناخته‌شده و مطرح جهان، تادائوس روپاک (Thaddaeus Ropac)، که نمایش‌های مهم و نامداری را برگزار می‌کند، در این دوره از آرت‌فر فریز لس‌آنجلس مجموعه‌ای از آثار اخیر و تاریخی را گرد هم آورد و نام‌ هنرمندان بزرگ و مشهور تاریخ هنر مانند رابرت راشنبرگ (Robert Rauschenberg)، گئورگ بازلیتس (Georg Baselitz)، تونی کرگ (Tony Cragg) و دونالد جاد (Donald Judd) در فهرست هنرمندان آن به چشم می‌خورد.

تصویر چهارم: رابرت راشنبرگ | «مخزن فلوریدا (فانتوم)» | 1991

«مخزن فلوریدا (فانتوم)» (1991) نام اثری از راشنبرگ است (تصویر چهار) که با جوهر ابریشم روی آلومینیوم آینه‌ای خلق شده است. راشنبرگ یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم است که با گرد هم آوردن رسانه‌های نقاشی، عکاسی و مجسمه‌سازی به روشی بسیار مبتکرانه، انقلابی در صفحه‌ی تصویر ایجاد کرد. از اواسط دهه‌ی 1980 به بعد، بوم را با ورقه‌های فلزی تعویض و با انجام نوعی واکنش شیمایی، سطح آن را کدر کرد. در مجموعه‌ی فانتوم، او با بهره‌گیری از آلومینیوم آینه‌ای آزمایشات متعددی انجام داد که تیرگی را دفع می‌کرد و تصاویر طیفی به وجود می‌آورد که مطابق با زاویه‌دید فرد ظاهر یا ناپدید می‌شوند. «مخزن فلوریدا» بر نگرانی‌های زیست‌محیطی در ایالت فلوریدا، جایی که راشنبرگ در سال 1970 شروع به زندگی و کار کرد، توجه دارد؛ شیر آتش‌نشانی که در مرکز قرار دارد، درخت نخل که نشانه‌ای از طبیعت است و آجرهای پراکنده که به ساختمان و زیرساخت‌های شهری اشاره می‌کنند. تصاویر شبح‌وار ایجادشده روی سطح کار نیز بیننده را بر آن می‌دارد تا نامرئی بودن این زیرساخت را در نظر بگیرد و از طریق انعکاس آن‌ها در سطح تصویر، مشارکت خود در شهرنشینی را به یاد آورد.

تصویر پنجم: گئورگ بازلیتس | «آیزدیل» | 2020

 

«آیزدیل» (2020) نام اثری از گئورگ بازلیتس است (تصویر پنج) که چهره‌ی الکه، همسر هنرمند، را به تصویر می‌کشد. نقاشی‌های بازلیتس از الکه بزرگ‌ترین گروه از پرتره‌های او را تشکیل می‌دهند که در آن‌ها مبارزه‌ی خود با بازنمایی محض و البته گریزناپذیری از سوبژکتیویته را به‌وضوح نمایان کرده است. این آثار تکنیک تازه‌ی بازلیتس با به‌خوبی نشان می‌دهند؛ مانند تار کردن چهره‌ی فیگور یا بافتی که خود را در رنگ آبی نشان داده است و به بیان بصری اثر کمک می‌کند. این ویژگی‌ها با ضربه‌های پرانرژی و بهره‌گیری از چکه‌های رنگ به وجود آمده و ترکیبی که بین فیگوراسیون و انتزاع در نوسان است، با بهره‌گیری از رنگ‌های متمایز و غیرطبیعی ساختار یافته است. 

 

اثر «بدون عنوان» (1988) دونالد جاد که با بهره‌گیری از آلومینیوم پوشیده‌شده با رنگ سبز ساخته شده (تصویر شش)، نمونه‌ای درخشان از آثار جاد است. او می‌خواست با خلق آثار بر اساس توالی‌های عددی ساده، خود را از شیوه های سنتی بازنمایی رهایی بخشد. در اینجا، عناصر برجسته‌ی مربع به‌تدریج از چپ به راست کوچک‌تر می‌شوند، در حالی که پیشرفت اندازه‌ی آن‌ها در فضاهای خالی معکوس است؛ یعنی بزرگ‌ترین بخش‌ها توسط کوچک‌ترین فاصله‌ها از هم جدا می‌شوند. این توالی متناسب، منطقی درونی را هم به فضای اشغال‌شده و هم فضای خالی می‌دهد و یک ریتم بصری ساختاریافته و متعادل در طول اثر ایجاد می‌کند. رنگ سبز پرجنب‌وجوش، خاستگاه جاد به‌عنوان یک نقاش و استفاده‌ی عمدی او از رنگ را به یاد می‌آورد؛ که آن را به‌عنوان چیزی فیزیکی، رسمی و ملموس می دید. 


 

 

 

تصویر ششم: دونالد جاد | «بدون عنوان» | 1988

 

تصویر هفتم: تونی کرگ | «در فرکانس‌ها» | 2019

 

 

«در فرکانس‌ها» (2019) عنوان اثری از تونی کرگ از جنس سنگ است (تصویر هفت) که در این نمایش ارائه شد. کرگ درباره‌ی آثار خود می‌گفت:

«به تصور من، هدف ایجاد ساختار درونی یک فرم است که ظاهر بیرونی از آن ناشی می‌شود. خیلی به ظاهر مربوط نیست؛ من علاقه‌ای به نقشه‌برداری از چیزی ندارم. من علاقه‌مند به این هستم که چرا چیزی آن‌طور که به نظر می‌رسد، به نظر می‌رسد. زیرا این نتیجه‌ی یک پویایی درونی غیرقابل تصور است.»

 

 

 

کریگ اِف استار گالری

کریگ اِف استار گالری (Craig F. Starr Gallery) در این دوره از فریز لس‌آنجلس با نمایش موضوعی از آثار جسپر جونز، دونالد جاد و ریچارد سرا (Richard Serra)(سه تن از تأثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم) حاضر بود؛ هنرمندانی که مفاهیم بینایی و محدودیت‌های آن -بینایی و نابینایی، شفافیت و کدورت- را مورد توجه خود قرار داده‌اند. انتخاب مضمون نمایش، تعیین آثار و شیوه‌ی ارائه و نمایش‌گردانی آن‌ها بسیار جالب توجه است. 

جسپر جونز (متولد 1930) نقاش، پیکره‌ساز و چاپگر آمریکایی، در اوایل کار خود به شیوه‌ی پاپ‌آرت آمریکایی نزدیک بود، اما همواره از اسلوب نقاشانه‌ی اکسپرسیونیسم انتزاعی نیز بهره می‌برد. او ابتدا اشیاء عادی را در نقاشی‌های خود به کار می‌بست یا از آن‌ها قالب می‌گرفت؛ موضوعاتی کاملاً عینی، طنزآمیز و دوپهلو مانند پرچم، نقشه‌ی جغرافیا، نمودار، اعداد و دایره‌ی نشانه‌گیری. اما کم‌کم از شیوه‌ی بازنمایی قابل تشخیص فاصله گرفت. او در سال 1964 در کتاب طراحی خود نظریه‌ای را مطرح کرد که اساس کارهای بعدی او را شکل داد:
«در اینجا، مسئله «دیدن واضح» است/ دیدن چیست؟/ بر اساس چه‌چیزی؟»
او به نقاشی «به‌عنوان یک شیء» که «فضایی را اشغال می‌کند و روی دیوار می‌نشیند» نگاه کرد؛ این رویکرد نماینده‌ی اقدامات ساختارشکنانه‌ی جونز مبنی بر آشنایی‌زدایی از «چیزهایی که ذهن از قبل می‌داند» شد و نوعی بی‌ثباتی اساسی را بین تصویر، ایده و شیء ایجاد کرد. جونز این بی‌ثباتی را از طریق بازی با مسئله‌ی دیدن توسعه داد و در آثارش لامپ‌هایی با نور مات و بوم‌هایی که عکس‌هایشان از بیننده پنهان می‌ماند را به کار برد. او با بیان این که «من می‌خواهم یک شیء از آن نحوی که من آن را می‌بینم خالی باشد» از تکنیک‌هایی مانند ریخته‌گری و چاپ استفاده کرد؛ تکنیک‌هایی که شیوه‌ی «نابینا» نام گرفته‌اند و در آن‌ها کار «بدون امکان دیدن، بین دو سطح و در فضایی تاریک... دور از چشم هنرمند انجام می‌شود». جونز همین دیدگاه را به‌عنوان پشتوانه‌ای برای طراحی‌ها و نقاشی‌های خود به کار بست. در این آثار نشانه‌های کارهای فیگوراتیو و فرم‌های متراکم جونز زیرلایه‌ی اصلی چاپ‌شده مبهم مانده و ساختاری که روی کار را پوشانده عمل دیدن واضح طرح را مخدوش کرده است. (تصویر هشت)

 

تصویر هشتم: جسپر جونز | «امتداد تسکین» | 1969

 

تصویر نهم: دونالد جاد | «بدون عنوان» | 1961- 1971

 

دونالد جاد (متولد 1928) از نمایندگان و نظریه‌پردازان هنر مینیمال بود و آثار او بیش از همه متشکل از واحدهای هندسی تکرارشونده‌اند؛ حجم‌هایی بزرگ از ورق آهن گالوانیزه یا آلومینیوم که سطح آن‌ها را با رنگ‌های تند می‌پوشاند. او در نقد هنری تأثیرگذار خود اثری را ستایش می‌کرد که «از وجود، فرم و قدرت خود حمایت می‌کند» و «به‌خودی‌خود به یک شیء تبدیل می‌شود». جاد به‌وضوح در برابر مقوله‌های منسوخ گذشته مانند نقاشی و مجسمه‌سازی، که به اعتقاد او بیش از آن‌که واضح و عیان باشند مبهم هستند، مقاومت می‌کرد. به‌عنوان‌مثال در تجربیات هنری خود توضیح داد که استفاده از رنگ قرمز کادمیوم، که به امضای او بدل شد، به‌دلیل «ظرفیت آن برای تعریف فرم به‌صورت عیان و شفاف» بوده است. (تصویر نه)

ریچارد سرا (متولد 1939) نیز از سردمداران مینیمالیسم به شمار می‌آید که در ترکیب‌بندی‌های خود از کیفیاتی مانند تکرار، نظم واحدها و فواصل بهره می‌گیرد. او در طرح‌های شفاف خود به مسئله‌ی بینایی توجه زیادی کرده است. سرا این آثار را با لایه‌بندی یک ورقه‌ی تمیز از پلاستیک شفاف بین دو لایه‌ی دیگر که کاملاً با رنگ سیاه پوشانده شده‌ است، ایجاد می‌کند. سپس از یک ابزار طراحی برای فشرده‌سازی ورق‌ها استفاده می‌کند و فرم‌ها را به دو طرف ورق مرکزی منتقل می‌کند، که ترکیب نهایی آن تا زمانی که هنرمند لایه‌های بیرونی را جدا نکرده، دیده نمی‌شود. این آثار با وام گرفتن از تکنیک‌ها و مواد طراحی و چاپ، مفهوم تمرین «نابینا»ی جونز را گسترش می‌دهند: نقاشی‌ها ساخته نمی‌شوند، بلکه صرفاً منعکس‌کننده فرآیندی هستند که از طریق آن ساخته شده‌اند. (تصویر ده)

 

تصویر دهم: ریچارد سرا | «شفافیت کورتالد» | 2013

اورتوزار پراجکتس

از رویدادهای مهمی که در این دوره از فریز لس‌آنجلس باید به آن اشاره کرد، نمایش‌های انفرادی متعدد از هنرمندان زن بود. اورتوزار پراجکتس (Ortuzar Projects) یکی از گالری‌هایی بود که برنامه‌ی خود را به نمایش انفرادی یک هنرمند زن اختصاص داد و آثار بیش از پنجاه سال فعالیت هنری سوزان جکسون (Suzanne Jackson)، نقاش، رقاص، شاعر و طراح‌صحنه، را در «بازگشت به خانه» ارائه کرد. 

تصویر یازدهم: سوزان جکسون | «در باغ مرد سیاه» | 1973

 

سوزان جکسون (متولد 1944) که گالری پیشگام 32 را در دهه‌ی 1960 در لس‌آنجلس اداره می‌کرد و با بتی سار و جامعه‌ای از هنرمندان و فعالان هم‌نسل خود به فعالیت مشغول بود، در رویدادهای مهم جهانی حضور داشته و جوایز متعددی به دست آورده است. اولین نقاشی‌های اکریلیک جکسون، که در آن‌ها رنگ‌های پرجنب‌وجوشی را به کار بسته، عناصری از طبیعت و مسائل شخصی را در ترکیب‌بندی‌های انتزاعی به‌طور شاعرانه‌ای در هم می‌آمیزند. نقاشی سه‌لته‌ای «در باغ مرد سیاه» (1973) که یکی از آثار شاخص او به‌شمار می‌آید (تصویر یازده)، با بهره‌گیری از اشکال پراکنده‌ای که با رنگ تعریف می‌شوند و معنا پیدا می‌کنند، یک مدینه‌ی فاضله را به تصویر می‌کشد که سعی دارد از نظر زیبایی‌شناختی با ستیزه‌جویی آن دوران مقابل سیاهان مبارزه کند.

 

گالری دِ پیس

تصویر دوازدهم: جف کونز | «توپ خیره‌کننده»‌ | 2013

 

 

گالری پیس (Pace Gallery) یکی دیگر از غرفه‌هایی است که نام هنرمندان مشهور در آن خودنمایی می‌کند. شاید بتوان مهم‌ترین اثر ارائه‌شده در این گالری را مجسمه‌ی «توپ خیره‌کننده»‌ی (2013) جف کونز (Jeff Koons) دانست. (تصویر دوازده)

در این اثر یک گوی آبی مسحورکننده و براق بالای سر یک نیم‌تنه‌ی کلاسیک ساخته‌شده از گچ قرار گرفته است. نخستین کارهای مهم کونز به فتیشیسم کالاها اشاره دارند و برای اولین‌بار در موزه‌ی نیویورک در سال 1980 به نمایش گذاشته شدند. کونز از این زمان به پرسروصداترین هنرمند نیویورکی تبدیل شد. کارهای پرزرق‌وبرق و بزرگ‌اندازه‌ی او که زبان عوامانه‌ای هم دارند، ممکن است حاکی از یک منظور ادبی یا اندرزی مهم باشند. آن‌ها یادگارهای براقی از فرهنگ مصرفی آمریکایی بودند که شهرت کونز را به‌عنوان یک هنرمند کاملاً مفهومی تثبیت کردند.

از دیگر آثار ارائه‌شده در این گالری «باغ دهه‌ی هفتم» (1971) از لوئیس نولسون (Louise Nevelson) بود (تصویر سیزده) که با آلومینیوم جوش‌داده‌شده ساخته شده است. نولسون، مجسمه‌ساز برجسته‌ی قرن بیستم، با مجسمه‌های چوبی تک‌رنگ خود که از سازه‌های جعبه‌مانند و اشیاء تو در تو می‌ساخت، از پیشگامان هنر چیدمان به شمار می‌آید. ترکیب‌های نولسون امکانات رابطه‌ای مجسمه‌سازی و فضا را بررسی می‌کنند. اگرچه عمل او را می‌توان از تبار کوبیسم پیکاسو و ساختارگرایی ولادیمیر تاتلین (Vladimir Tatlin) دانست، بیان بصری آثار او و علاقه‌اش به بررسی شی‌ء در فضا، قرابت او با اکسپرسیونیسم انتزاعی را نیز نشان می‌دهد.

 

 

تصویر سیزدهم: لوئیس نولسون | «باغ دهه‌ی هفتم» | 1971

 

 

الکساندر گری اسوسیتس

یکی دیگر از رویدادهای مهم این دوره از فریز لس‌آنجلس در غرفه‌ی الکساندر گری اسوسیتس (Alexander Gray Associates) رخ داد و این گالری نقاشی‌هایی از هنرمند پیشگام فمینیست، جوآن سمل (Joan Semmel) را در کنار آثاری از ملوین ادواردز (Melvin Edwards)، سام گیلیام (Sam Gilliam)، جنی سی جونز (Jennie C. Jones)، بتی پارسونز (Betty Parsons)، والسکا سوآرس (Valeska Soares) و هیو استیرز (Hugh Steers) ارائه داد. نمایش این گالری شامل آثار تاریخی از شخصیت‌های کلیدی قرن بیستم در کنار آثار اخیر هنرمندان با‌سابقه با دیدگاه‌های انتقادی معاصر بود و قوانین تاریخی هنر را به چالش می‌کشید. در این غرفه دو نقاشی که نمادی از دهه‌ها پژوهش و تجربه‌اندوزی جوآن سمل در مورد امکان استقلال زن از طریق بدن است، بیش از همه به چشم می‌خورد که هم‌زمان با اولین نمایش مروری بر آثار «جوآن سمل: پوست در بازی» در آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا ارائه شده که تا 3 آوریل 2022 ادامه دارد. «فاصله از» (2019) رویکرد منحصربه‌فرد سمل در نقاشی‌های اخیر او را نشان می‌دهد که با از پایین نگریستن به بدن تعریف می‌شود؛ همچنین به‌وضوح امتدادی است از فعالیت‌های فمینیستی دهه‌ی 1970 برای به چالش کشیدن بدن ایده‌آل، آرمانی و بدون نقص. اندامی که سمل برای نمایش بدن زنان انتخاب می‌کند، عکس آن‌چه که در تبلیغات ارائه می‌شود، فربه، پرچین‌وچروک و کهنسال است و در اغلب موارد در وضعیتی تصویر شده که گویی اهمیتی به «در معرض تماشا قرار گرفتن» نمی‌دهد. در آثار سمل ببیننده با ترکیب بی‌نظیری از رد قلم‌مو و رنگ بیانگرایانه روبرو می‌شود که هر دو از جریان اکسپرسیونیسم انتزاعی سرچشمه می‌گیرند و البته زاویه‌دید ویژه‌ی او نشانی از زندگی شخصی و دیدگاه‌های فردی هنرمند است. در اثر «زمین بنفش» (2004) که نمونه‌ای شاخص از بهره‌گیری سمل از دوربین است و فرآیند کار و موضوع موردعلاقه‌ی او را نشان می‌دهد، هنرمند به‌طور هدف‌مندی جلوی آینه با دوربین قابل مشاهده است. همانطور که خود توضیح می‌دهد، «گرچه کار من از طریق مجموعه‌ها توسعه یافته، رشته‌ی ارتباطی آن‌ها در طول دهه‌ها یک دیدگاه واحد بوده است: زیستن در تجربه‌ی زنانگی و تسلط بر آن از نظر فرهنگی. من هم از آینه و هم از دوربین به‌عنوان راهبردهایی برای بی‌ثبات کردن زاویه‌دید (چه‌کسی به چه‌کسی نگاه می کند) استفاده کرده‌ام و بیننده را به‌عنوان یک شرکت‌کننده درگیر می کنم.»

ال‌ای لوور

تصویر چهاردهم: لئون کوساف | «تابستان هندی: برای رزالیند» | 1978

 

ال‌ای لوور (L.A. Louver) در فریز لس‌آنجلس امسال نقاشی‌ها و طراحی‌های مهمی از لئون کوساف (Leon Kossoff) را ارائه داد. کوساف یکی از مشهورترین هنرمندان پس از جنگ بریتانیا است و این نمایش انفرادی گذشته‌نگر با عنوان «لئون کوساف: زندگی در نقاشی» توجه زیادی را به آثار این هنرمند شاخص جلب کرد.

نقاشی «تابستان هندی: برای رزالیند» (1978) یکی از بهترین آثار ارائه‌شده از کوساف در این نمایش است. (تصویر چهارده) اولین چیزی که در نقاشی جلب توجه می‌کند این است که صحنه‌ای بسیار معمولی و دنیوی از مردمی را به تصویر می‌کشد که باعجله در پی گذراندن روز هستند؛ اما با وجود خاکستری بودن رنگ‌ها، غلظت و توده‌ای بودن آن‌ها بسیار شاخص است و بر هرچیز غلبه دارد. 

گالری مایکل روزنفلد

گالری مایکل روزنفلد (Michael Rosenfeld Gallery) یکی از نمایش‌های مضمونی این دوره از فریز لس‌آنجلس را برگزار کرد و تاریخ پیشگامان هنر سیاه را با آثار برجسته‌ای از هشت هنرمند مطرح هنر فیگوراتیو قرن بیستم، بنی اندروز (Benny Andrews)، ریچموند بارت (Richmond Barthé)، الیزابت کاتلت (Elizabeth Catlett)، رابرت کولسکات (Robert Colescott)، بیفورد دیلینی (Beauford Delaney)، آگوستا ساواژ (Augusta Savage)، باب تامپسون (Bob Thompson) و چارلز وایت (Charles White) ارائه داد. این برنامه تکمیل‌کننده‌ی نمایش پرتره‌های سیاهان آمریکایی بود که در حال حاضر در موزه‌ی هنر لس‌آنجلس (ال‌ای‌سی‌ام‌ای -LACMA ) برپاست و بر اساس نمایش‌های موفق مروری بر آثار چارلز وایت در سال 2019 با عنوان «چارلز وایت: مروری بر آثار در ال‌ای‌سی‌ام‌ای» و «روح یک ملت: هنر در عصر قدرت سیاهان (1963- 1983)» در برود نمایش‌گردانی و برنامه‌ریزی شد. آثاری که تقریباً سه‌ربع قرن را در برمی‌گیرند و بینش عمیق‌تری از تاریخ هنر آمریکا ارائه می‌دهند: دورانی که دنیای هنر خود را در بحبوحه‌ی یک رنسانس فیگوراتیو در میان هنرمندان سیاه معاصر دید و هدف این گالری تجلیل از دیدگاه استثنایی هنرمندانی بود که پیشینه‌های اساسی عصر کنونی را بنا نهادند.
در آثار چارلز وایت آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار و سیاهان آمریکایی به‌گونه‌ای به تصویر کشیده شده‌اند که وقار و انسانیت سوژه‌ها در اولویت باشد. رابرت کالسکات تناقضات ذاتی زندگی سیاهان آمریکایی و حافظه‌ی جمعی ملی که رنگین‌پوستان اغلب از آن حذف می‌شوند را از طریق نقاشی‌های طنز خود مورد انتقاد قرار داده است. او قراردادهای اجتماعی پیرامون هویت و میل را تحقیر می‌کند و ساختارهای قدرت بزرگ‌تری که آن‌ها را ایجاد و اجرا می‌کنند، آشکار نموده است. یکی از آثار مهم ارائه‌شده توسط گالری مایکل روزنفلد، مجسمه‌ی مشهور ریچموند بارت به نام «سیاه‌پوستان به جلو می‌نگرند» است که در دهه‌ی 1970 ساخته شد (مجسمه‌ی گلی اصلی مربوط به سال 1942 است). این اثر که زیبایی، قدرت و استحکام مردان سیاه‌ را تجلیل می‌کند، گواه توانایی فنی استادانه‌ی بارت و همچنین ظرفیت استثنایی او برای آمیختن حس ظرافت و سرزندگی با سوژه‌هایش است.

گالری کارما

تصویر پانزدهم: پیتر هالی | «ابر» | 2021

 

گالری کارما (Karma) که در سال 2011 تأسیس شد و در حال حاضر در دهکده‌ی شرقی نیویورک واقع شده است، فهرست متنوعی از هنرمندان چند نسل مختلف را به نمایش گذاشت که در میان آنان نام پیتر هالی (Peter Halley) هم به چشم می‌خورد. پیتر هالی (1953) هنرمند آمریکایی و یکی از شخصیت‌های اصلی جنبش هنر نومفهومی در دهه‌ی 1980 است. او در نقاشی‌های خود زبان انتزاع هندسی را برای کاوش در سازماندهی فضای اجتماعی در عصر دیجیتال به کار می‌گیرد. فرهنگ بصری هالی شامل سلول‌هایی است که توسط مجراهایی به هم متصل شده‌اند. هالی همچنین به‌خاطر مقاله‌هایی که درباره‌ی هنر و فرهنگ در دهه‌های 1980 و 1990 نوشته شناخته می‌شود که در آن‌ها مضامین مختلف را از زاویه‌دید انتقادی فرانسه و تأثیرات فناوری دیجیتال در حال رشد بررسی می‌کند. (تصویر پانزده)

 

دیگر گالری‌های نام‌آشنا

وایت کیوب (White Cube) در این دوره از فریز لس‌آنجلس با ارائه‌ی آثاری از 22 هنرمند حاضر بود که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تریسی امین (Tracey Emin) «تمام بخش‌های من تو را حس می‌کند» (2014- برنز)، آنتونی گورملی (Antony Gormley)، ال هلد (Al Held) «آپوجی» (1994- اکریلیک روی بوم)، دیمن هرست (Damien Hirst) «دوستان گم‌شده» (2010- شیشه، فولاد ضدزنگ با روکش طلا و زیرکونیای مکعبی) و اندی وارهول (Andy Warhol) «علامت دلار» (1981-اکریلیک و جوهر سیلک‌اسکرین روی بوم) اشاره کرد.  گالری ماریان گودمن (Marian Goodman Gallery) نیز گزیده‌ای از آثار هنرمندان خود را ارائه داد که در آن میان نام بزرگانی چون تونی کرگ و جوزپه پنونه (Giuseppe Penone) به چشم می‌خورد. شان کلی یکی دیگر از غرفه‌های حاضر در فریز لس‌آنجلس بود که مجموعه‌ای متمرکز از آثار هنرمندان پیشروی معاصر را به نمایش گذاشت و اثری از آنتونی گورملی در این غرفه به تماشا درآمد؛ یکی از مشهورترین هنرمندان که به‌خاطر مجسمه‌ها، چیدمان‌ها و آثار هنری عمومی‌ که به بررسی رابطه‌ی بدن انسان با فضا می‌پردازد، تحسین شده است. در گالری مکس هتزلر نیز نام هنرمندان شناخته‌شده و مطرح تاریخ هنر همچون کارل آپل و جولیان اشنابل به چشم می‌خورد. گلدستون گالری برای نمایش خود در این دوره از فریز، مجموعه‌ای از آثار جدید و تاریخی چند هنرمند را ارائه داد که در آن میان نام کیت هرینگ، ریچارد پرینس و رابرت راشنبرگ جلب توجه می‌کرد.

 

هنرمندان ایرانی 

 

تصویر شانزدهم | چیدمان آثار نسیم حنطه‌زاده در گالری دِ پیت | منبع تصویر: صفحه اینستاگرام گالری دِ پیت | عکاس: «Jeff McLane»

گالری دِ پیت (The Pit) یکی از غرفه‌های مهم این رویداد برای هنر معاصر ایران بود و نمایشی انفرادی از نسیم حنطه‌زاده را ارائه داد و طراحی‌های پاستل‌روغنی و مداد گرافیتی را در کنار نقاشی‌های او به نمایش گذاشت. در این کارها فرآیندهای خلاقانه‌ی حنطه‌زاده در روند خلق آثار و همینطور تعادلی که میان دقت طراحی و بداهه‌سازی او ایجاد شده، به‌خوبی عیان است. آثاری که بین بازنمایی حافظه و فرم‌های تزئینی در نوسان هستند و نوعی انتزاع ناخودآگاه و فضایی سوررئال را تداعی می‌کنند. نسیم حنطه‌زاده (متولد 1367) هنرمند ساکن لس‌آنجلس، کالیفرنیا است. او فارغ‌التحصیل کارشناسی از دانشگاه هنر و معماری تهران است و دو مدرک کارشناسی ارشد هنر خود را از انستیتو هنر شیکاگو و دانشگاه کالیفرنیا دریافت کرده است.

نسیم حنطه‌زاده | دفعه‌ی پیش که صحبت کردیم، برای من صبح بود و برای تو عصر | 1400 | رنگ روغن و قلم روغنی روی بوم | 183 × 163 سانتی‌متر

 

می‌توان در این آثار رد پای اشکال طبیعی و گیاهی را جست‌وجو کرد و انتخاب عنوان «دگردیسی» برای آن‌ها به‌خوبی این لایه‌های معنایی و فرم‌های تغییرشکل‌یافته را معنا می‌کند. اشکال گیاهی و غلاف‌های سلولی و ترکیب‌هایی که غیرمستقیم از منسوجات و تزئینات باستانی الهام گرفته شده‌اند، به آثار حنطه‌زاده نوعی احساس آشنایی و صمیمیت می‌بخشند. اشکال منحنی، رنگ‌های روشن، ساقه‌های دندانه‌دار و انفجارهای کیهانی، چشم بیننده را در تصویر به حرکت درمی‌آورد. سوراخ‌ها، شکاف‌ها و دیگر حفره‌های کار، بُعد سوم را روی سطح دوبعدی ایجاد می‌کند و در حالی که فعالیت‌های پرهیجان آثار مدرنیست‌ها را به یاد می‌آورد، به نشانه‌های فرهنگی و هویت ایرانی-آمریکایی هنرمند نیز اشاراتی دارد.

به نظر می‌رسد که تکرار خیره‌کننده‌ی اسلیمی‌ها و سایر هندسه‌های ارگانیک مورد استفاده در معماری ایرانی و حرکات پرانرژی و پویای خوشنویسی فارسی الهام‌بخش او هستند. با این‌حال حنطه‌زاده همواره در آثار خود نقدهای سیاسی نسبت به تاریخ فرهنگی و به‌ویژه جنایات علیه زنان را جای داده است. تجزیه و تحلیل شکل‌گیری هویت، خاطره و تاریخ جمعی در عملکرد حنطه‌زاده نقش اساسی دارد و همه‌ی این‌ها با تلاش حنطه‌زاده برای بی‌ثبات کردن سلسله‌مراتب‌ها، به‌ویژه هژمونی‌های انسان‌محور و مردسالار هم‌نشین شده است. آثار او در عین حال انعکاسی از حالات درونی و احساسات شخصی هستند و او در بهره‌گیری از اشکال گیاهی و حیوانی با نشانه‌های مرتبط با مسائل انسانی متعادل عمل کرده است.

 

 

 

نمای چیدمان غرفه‌ی دستان | آثار هدی کاشی‌ها و یوشا بشیر | حقوق تصویر متعلق به مجموعه‌ی دستان است. | عکاس: «Casey Kelbaugh»

مجموعه‌ی دستان نیز با نمایش گروهی از آثار هنرمندان ایرانی چون یوشا بشیر، هدی کاشی‌ها، کیارش علیمی، بیتا فیاضی، فرخ مهدوی و مملی شفاهی حاضر بود. 

یوشا بشیر | بدون عنوان | فضای دوّم | 1400 | اکریلیک روی بوم | 188 × 150 سانتی‌متر

 

در آثار یوشا بشیر (متولد 1368) رسانه‌های نقاشی، مجسمه و ویدیو و هم‌چنین انتزاع و فیگوراسیون به‌طور جدانشدنی درهم آمیخته‌اند. آثار بشیر با بوم‌های رنگارنگ، سال‌های اولیه‌ی تصویرسازی پسااینترنت را تداعی می‌کند و به نظر می‌رسد که این هنرمند در مسیر خلق هنری خود از دنیای دیجیتال بهره‌ی زیادی می‌برد؛ گویی بشیر قصد دارد آن‌چه از تصاویر دیجیتالی وام گرفته را در مناظر انتزاعی و گاه اشکال فیگوراتیوتر به تصویر بکشد و به‌واسطه‌ی ایجاد تعلیق، نوعی دوگانگی در ساخت و ساختارشکنی را مطرح ‌کند.

 

نقاشی‌های بازیگوشانه‌ی هدی کاشی‌ها (متولد 1365) که لحظات ناخوشایند و تاریک را در بستری طنز به تصویر می‌کشد، موضوعات حساس فرهنگی مانند هویت، زنانگی و مضامین جنسیتی را بازتاب می‌دهد. مشاهدات روزانه‌ی کاشی‌ها از اعتراض و مبارزه به استعاره‌های شاعرانه روی بوم تبدیل می‌شود و تصویری جسورانه را به وجود می‌آورد که دائماً بین واقعیت و تخیل در حرکت است.

او فرهنگ پاپ، ایموجی‌ها و کارتون‌های کمیک را با شاهکارهای برگرفته از تاریخ هنر ترکیب می‌کند تا تصاویری منحصربه‌فرد خلق نماید. عمل کاشی‌ها که یکی از هنرمندان نوظهور هنر معاصر ایران به شمار می‌آید، بازتاب دائمی از چالش میان هستی و نیستی و دیده شدن و پنهان ماندن است. با پایان برگزاری این رویداد، فریز فهرستی از هنرمندان جوان  و ستارگان نوظهور اما پیشگام در زمینه‌ی هنر معاصر را معرفی کرد که آثارشان در این دوره از آرت‌فر در اتاق مشاهده به نمایش درآمد؛ «چهره‌هایی که قوانین و سیاست‌های تاریخ هنر را زیر سؤال می‌برند یا تجربیات جوامع به‌حاشیه‌رانده‌شده را در آثار خود به تصویر می‌کشند.» نام هدی کاشی‌ها در این لیست در کنار هنرمندان جوانی از کشورهای دیگر به چشم می‌خورد که هرکدام به‌نوعی به معرفی میراث فرهنگی، دغدغه‌های هویتی یا مسائل شخصی خود می‌پردازند. 

 

کیارش علیمی (متولد 1365) در نقاشی‌های خود از توده‌های رنگی استفاده می‌کند که در لبه‌ها محو و در فضا شناور هستند. شیوه‌ی نمایش اشکال و نوع بهره‌گیری از رنگ،‌ کاوش‌های او در نقاشی به‌عنوان «یک فعالیت ذهنی» و «تفکر از طریق اجرا» را منعکس می‌کند؛ اما او بیش از آن‌که به‌دنبال شیوه‌ای تثبیت‌شده یا پاسخی مشخص برای آزمایش‌های خود باشد، قصد تجربه‌اندوزی دارد و فرآیند خلق اثر نقش ویژه را ایفا می‌کند؛ نه نتیجه‌ی بصری.

بیتا فیاضی | لِنور، ابداً (الهام‌گرفته از «غُراب » ادگار آلن پو) | 1401 | رزین و رنگ اکریلیک | 35 × 27 × 26 سانتی‌متر

بیتا فیاضی (متولد 1341) مجسمه‌ساز، هنرمند چیدمانی و سرامیست است که برخورد خلاقانه‌ای با مصالح کار خود دارد؛ اما در عین‌حال کار هنری برای او نوعی کنش اجتماعی نیز هست. او از اواسط دهه‌ی 1370 تلاش کرد تعاریف رسمی که در آن دوران در هنر ایران رواج داشت را به چالش بکشد و فراتر از سنت‌گرایی خفه‌کننده، آکادمیک‌گرایی و هجوم هنر مفهومی از خارج از کشور، آثار خود را خلق کند و به نمایش بگذارد. به‌عنوان‌مثال می‌توان به ارائه‌ی 2000 قطعه سوسک سرامیکی در ششمین دوسالانه‌ی سرامیک تهران اشاره کرد؛ یا الگوبرداری از سگ‌های مرده‌ی اطراف بزرگراه‌های تهران که نتیجه‌ی آن چیدمان «تصادف جاده‌ای» با سگ‌های سفالی بود. کارهای فیاضی ریشه در نوعی مجسمه‌سازی اجتماعی و تعاملی دارد و نتیجه‌ی نهایی نسبت به فرآیندی که برای خلق اثر طی کرده و درصدد آن بوده، اهمیت کمتری پیدا می‌کند.

 

 

 

فرخ مهدوی | بدون عنوان | 1400 | اکریلیک روی بوم | 70 × 60.5 سانتی‌متر

 

مشخصه‌ی آثار فرخ مهدوی (متولد 1349) رنگ صورتی منحصربه‌فرد و تکنیک بیانگرای هنرمند برای نمایش چهره‌ی انسان است. همانطور که خود مهدوی گفته، او قصد دارد با «حذف ناخالصی‌ها» و صرفاً بهره‌گیری از عناصر شناخته‌شده‌ی چهره و عبور از «تعریف‌های کلیشه‌ای»، به «معنای مادی‌تر»ی دست یابد. 

 

مملی شفاهی (متولد 1361) در تجربیات هنری خود، از چیدمان گرفته تا مجسمه و فیلم، شیفتگی خود نسبت به تأثیر فناوری‌های نوظهور بر زندگی و هنر را به نمایش می‌گذارد. او در کارهای اولیه‌ی خود بر اجرا تمرکز داشت؛ سپس تعدادی از چیدمان‌های ویدیویی و پژوهش‌های خود را به روابط میان گذشته، حال، آینده و فناوری‌های جدید اختصاص داد. در آثار شفاهی نقش‌های معمول سوژه و ابژه، هنرمند و مدل، تولیدکننده و مصرف‌کننده، سلطه‌گر و تابع و... شکسته می‌شود و مخاطب در ایجاد فضا و همینطور درک کار نقش فعالی را ایفا می‌کند؛ به‌این‌ترتیب کنترل مطلق هنرمند بر اثر از بین می‌رود و این روند تعاملی به محو شدن مرز میان هنرمند و دیگران می‌انجامد. تابو و شکستن تابوها، خودشیفتگی، تبادلات بین‌نسلی، تأثیر فناوری‌های جدید بر زندگی و... همه در آثار شفاهی قابل ردیابی هستند.

و در آخر گالری کارما در نیویورک اثر «بدون عنوان» (1975) منوچهر یکتایی را در فریز لس‌آنجلس امسال ارائه داد.

حضور هنرمندان ایرانی در این رویدادهای بین‌المللی فرصتی را برای معرفی جریان هنر معاصر ایران در عرصه‌ی جهانی فراهم می‌کند و از سوی دیگر به هنرمندان و گالری‌ها این فرصت را می‌دهد که خارج از چارچوب تعیین‌شده در فضای هنر ایران فکر و عمل کنند؛ و نتیجه‌ی این تعامل و مشارکت، همانطور که طی سال‌های اخیر بیش از پیش قابل مشاهده است، عبور از تکرارها، تقلیدهای دست‌وپاگیر و به چالش کشیدن قواعد تثبیت‌شده است. حتی اگر این روند رشد با سرعت اندکی صورت بگیرد، اما حاصل آن در جریان هنر ایران غیرقابل انکار خواهد بود.

 

bktop