دربارهی نمايش «آفانتازیا» از مینا برومند در گالری راه ابریشم
23 ارديبهشت 1401گالری راه ابریشم در بهمن و اسفند 1400 میزبان نمایشی از مینا برومند با عنوان «آفانتازیا» بود که به سیاق نمایشهای اخیر این گالری بهصورت آنلاین و در وبسایت گالری به نمایش درآمد.
«آفانتازیا» اولین نمایش انفرادی مینا برومند، هنرمند ایرانی ساکن لندن، در گالری راه ابریشم است. برومند فرایند خلق اثر خود را بر اساس یک رویکرد تجربی تعریف میکند که در آن به استفاده و ترکیب رسانههای هنری دست میزند و حاصل کار در قالبی میانرشتهای ارائه میشود.
«آفانتازیا» شامل یک ویدیوی کوتاه یکونیم دقیقهای است که از کنار هم قرار گرفتن آثار برومند شکل گرفته است. این آثار شامل چندین عکس هستند که هنرمند روی چاپ آنها لایههای دیگری را نیز اضافه کرده است. این ویدیو با همراهی چیدمان صوتی خاصی قابل تجربه است. همچنین تصاویر و آثار یادشده بهصورت مجزا نیز در وبسایت گالری قرار گرفتهاند. آثار مجموعهی «آفانتازیا» در همراهی با بیانیهای تعریف میشوند که توسط هنرمند نگاشته شده است.
برومند «آفانتازیا» را پروژهای در باب کشف فقدان تصاویر بصری در ذهنش عنوان میکند. آفانتازیا در ریشهی لغوی لاتین خود به معنای «تصور کردن» است. از این واژه در طول زمان و در زمانهی حاضر بهعنوان نوعی اختلال یاد میشود. آفانتازیا یا آپانتازیا در واقع بیماری و اختلالی است که در اثر آن، مغز دیگر قادر به تصویرسازی نخواهد بود. برومند رویهی شکلگیری آثار این مجموعه را در بیانیه چنین توصیف میکند:
«من این پروژه را بدون هیچ برنامهی مشخصی برای پایان آن شروع کردم و به ناخودآگاهم اجازه دادم که من را بهسمت ناشناختهها هدایت کند. عکسهای انتخابشده نمادی از وابستگی عاطفی من به حافظهام است.»
عکسهای یادشده که ویدیوی «آفانتازیا» را شکل میدهند، عمدتاً شخصی به نظر میرسند. آنها نمایانگر تصاویری از پرترهی شخصی ناآشنا، مردی از پشت، کوه، درختانی وسیع و بلند و... هستند. در این میان با تصاویر ناآشنایی نیز روبهرو میشویم که تا حدودی به انتزاع میگرایند. هنرمند بر هرکدام از عکسها و تصاویر یادشده تغییراتی اعمال کرده است و از روشهایی چون مخدوش کردن تصاویر، استفاده از حروف و نوشتههایی به زبان فارسی، جلوگیری از دیدن بخشهایی از تصویر، کشیدن اشکالی خاص روی عکسها و از ایندست بهره برده است. همچنین گاه از یک عکس استفادههای متفاوتی کرده و آن را چندبار بهکار برده است. برایمثال از عکسی از درختانی درهمتنیده در فریمهای مشابه استفاده کرده و بهمرور با اضافه کردن نقوش هندسی و حروف، آن را دچار تغییر کرده است؛ در نسخههای بعدی این اشکال جای درختان را گرفتهاند. ویدیوی کوتاه مجموعهی «آفانتازیا» با کنار هم قرار گرفتن عکسها، نقاشیها و صدای ضبطشدهای از هنرمند، که کلماتی را بهصورت آهنگین ادا میکند، ساخته شده است.
هنرمند برای خلق مجموعهی «آفانتازیا» خود را در تصاویری قرار داده که پیشتر ثبت کرده و این فرآیند با اتفاقات بدون برنامه و از پیش تصمیمگیرینشده همراه شده است. این فرایند به تلاش وی برای ساخت آنچه آفانتازیا یا اختلال شخصی مینامد ختم میشود. بهعبارتی عکس در اینجا در جایگاه ثبت خاطرات قرار میگیرد و در ادامه از آن بهعنوان بستری برای اعمال تغییر استفاده میشود. اما آیا آنچه شکل میگیرد راهی را برای ارتباط با خاطرات شخصی میسازد یا خود تبدیل به تصویری در خلال دیگر تصاویر میشود؟ آفانتازیا از طرفی خود را بهعنوان مجموعهای بسیار شخصی و غیرقابلنفوذ نشان میدهد و از طرفدیگر دست به ماجراجویی در تصاویری میزند که نتیجهی آن ساختن چیزی از خلال تصاویری آشنا یا ناآشنا برای هنرمند و مخاطب است. این مسئله در گذرگاهی دوگانه میتواند در خلال خواست و هدف مجموعه واقع شود یا علیه آن قدم بردارد.
هنرمند و «آفانتازیا»یش در سفری گم و مغشوش قرار میگیرند؛ سفری که امتدادش چیزی به ابتدای آن نمیافزاید و در خلال تصاویر محو و فراموش میشود.